«لباس خواب داریم مدل پرستاری ... یه بار بگیرید بپوشید ... به شوهرت بگو امشب میخوام پرستارت باشم. لباس خواب داریم مدل ملوانی. بگیر بگو امشب میخوایم بریم تو دریاها شنا کنیم.»
مابقی ماجرا را هم که شنیدهاید؛ قضیه «ولُ ول کردن و پروفسوری». چند روزی میشود که این صوت بهظاهر آموزشی درباره مسائل زناشویی در فضای مجازی دست به دست میشود. هرچند این فایل صوتی قدیمی است اما بازنشر آن، موج جدیدی در فضای مجازی به راه انداخته و دستمایه طنز کاربران شده است. خیلیها آن را منسوب به یک «خانمجلسهای» میدانند و آن را با این عنوان در فضای مجازی بازنشر میکنند اما واقعیت این است که هیچ سندی مبنی بر اینکه این سخنرانی در چه مجلسی انجام شده است و صاحب صدا چهکاره است، وجود ندارد.
آنچه که از این فایل صوتی کوتاه برمیآید، این است که یک خانم نسبتا جوان، در حال آموزش مسائل جنسی به خانمهای دیگر است؛ آموزشی که هیچ گزاره علمی و کارشناسی در آن وجود ندارد. او خانمها را ترغیب به تنوع در پوشش و پوشیدن لباسهای پرستاری، خلبانی و ملوانی برای همسرانشان میکند و یک آرایش نامتعارف را به خانمهای مخاطبش یاد میدهد که به قول خودش این خانمها بروند و چشم شوهرانشان را پر کنند!
اما انتشار چنین صوتی، بیش از اینکه جنبه طنز داشته باشد، چند پرسش جدی را به ذهن متبادر میکند. اول اینکه چرا آموزش مسائل جنسی در کشور ما به جای اینکه جنبه رسمی داشته باشد تا این حد غیر رسمی و زیرزمینی است؟ چرا افراد به جای اینکه به تراپیستهای حرفهای مراجعه کنند، سراغ افراد بیتجربه میروند؟ چرا در ایران خانمها بیشتر به دنبال آموزش مسائل جنسی میروند و آقایان کمتر دلیلی برای آموزش میبینند؟ در نهایت اینکه وقتی ما نیاز به آموزش درباره مسائل جنسی را در خودمان حس میکنیم، باید دقیقا به چه افرادی مراجعه کنیم؟
دکتر مرجان علیقارداشی - روانشناس - در اینباره میگوید: «درست و غلط بودن آموزش مسائل جنسی در ایران خودش یک مقوله گنگ برای ماست. چون از رابطهای صحبت میکنیم که در چارچوب ازدواج بسیار درست و در غیر این صورت بسیار غلط است. ما در ایران برای این موضوع یک مرز قانونی و مذهبی داریم. آموزشهای جنسی ما در مشاورههای قبل از ازدواج خلاصه میشود که در واقع بیشتر یک کلاس آموزش پیشگیریهای جنسی است. متخصصان هر وقت خواستهاند کلاسهای آموزش مسائل جنسی برگزار کنند، این سوءتفاهم پیش آمده است که آنها میخواهند بیبند و باری را ترویج دهند. برای همین هیچوقت عملی نشده است. در نتیجه ما به جای اینکه آموزشهای عمومی داشته باشیم، این موضوع را به اتاقهای مشاوره بردهایم.»
او ادامه میدهد: «در واقع در کشور ما نه هیچوقت فضایی برای این آموزش وجود داشته و نه مخاطبی بوده که آماده شنیدن باشد. بنابراین این آموزش در حد مشاورههای زنانه متوقف شده است. این در حالی است که من به عنوان متخصص نیاز دارم برای مشاوره و آموزش، زن و شوهر را در کنار یکدیگر داشته باشم تا هم سوالهایشان را به طور همزمان بشنوم و هم بتوانم همزمان به هر دوی آنها پاسخ بدهم اما اساسا آقایان ایرانی دوست ندارند که خانمشان با یک روانشناس مرد درباره این مسائل صحبت کند. بر عکسش هم وجود دارد. خانمهایی هم هستند که دوست ندارند شوهرشان از سوی یک روانشناس خانم این آموزش را ببیند. بنابراین عملا چنین فضاهای آموزشی از فرهنگ ما دور است و ما هنوز در اینباره مسئله داریم.»
این روانشناس توضیح میدهد: «زنان و مردان ما باید توجیه شوند که آموزش مسائل جنسی، آموزش «پورن» نیست که ما خجالت بکشیم راجع به آن صحبت کنیم؛ بلکه یک تخصص رفتاری است. ما داریم راجع به رابطه دو انسان صحبت میکنیم. همانطور که روابط دو انسان در همه سطوح مثل همسرداری، تربیت فرزند و ... آموزش داده میشود، این موضوع هم سطحی از رابطه است اما متاسفانه ما به این سطح از رابطه مثل یک خط قرمز نگاه میکنیم. مردم درباره آموزش مسائل جنسی احساس نیاز میکنند اما هنوز آمادگی لازم برای آموزش دیدن را ندارند. ما باید یاد بگیریم که این موضوع، سطحی از رابطه دو انسان بالغ محسوب میشود؛ نه پورن است و نه طنز و دستمایه شوخی و خنده.»
علیقارداشی در پاسخ به این پرسش که آموزشهای غیر رسمی مثل فایل صوتی مذکور تا چه حد آسیبزننده هستند، میگوید: «معلوم است که آسیبزننده هستند. من خانمی را میشناسم که لیسانس روانشناسی صنعتی دارد و اسم خودش را گذاشته «خانمدکتر» و برای خانمها سمینار برگزار میکند و آموزش میدهد. یا همین خانمی که صدایش پخش شده و به خانمهای دیگر آموزش میدهد. دلیل آسیبش اینجاست که این افراد غیرمتخصص، آموزش جنسی را متمرکز بر زن میدانند. چون آنها خودشان تحت تاثیر یک فضای رسانهای هستند که همیشه زن را کالای جنسی دیده است. این دقیقا فضایی است که در صنعت پورن هم حاکم است اما واقعیت این است که فضای زن و شوهر را نباید با چنین شاخصهایی سنجید. در یک فضای خانوادگی رابطه بین یک زوج تقسیم می شود و هردوی آنها مسئول رابطهشان هستند. در کشورهای پیشرفته این موضوع بین زن و مرد مساوی است. یعنی مرد هم موظف است آموزش جنسی ببیند و دنبال راه حل باشد. در این کشورها رابطه فقط متمرکز بر زن نیست.»
او ادامه میدهد: «این دوستان پکیجفروشِ غیرمتخصص ما در آموزشهایشان به خانمها میگویند که صفر تا صد رابطه فقط توی زن هستی! برای همین به آنها میگوید که یک شب پرستار شو، یک شب خلبان شو، یک شب ملوان شو و ... . آیا مردهای ما اصلا بدن زن را میشناسند؟ این آموزشها اشتباهند و این تجویزها بسیار زشت هستند. من مراجعهکنندهای داشتم که با این ترویجهای زشت و اشتباه، مسیر نادرستی رفته بود و زندگیاش در آستانه فروپاشی بود.»
از خانم علیقارداشی میپرسیم که پیشنهادش برای زوجهایی که تمایل به آموزش دیدن دارند اما راهش را بلد نیستند، چیست؟ میگوید: «بارها از ارگانهای مربوطه خواستیم به ما اجازه برگزاری جلساتی را بدهند که حضور مردم در این جلسات شرط و شروط برای افراد نداشته باشد و مجردها هم بتوانند در این کلاسها شرکت کنند. شناخت و آگاهی خیلی مهم است. سن بلوغ در کشور ما پایین آمده و آموزش جنسی باید از زمانی که هورمونهای جنسی فعال میشوند، شروع شود. بچههای ما از ۱۲ سالگی نسبت به مسائل جنسی آگاه میشوند اما آموزشهای رسمی ما تازه از ۲۵ سالگی شروع میشود. قطعا آموزشی که ما به بچه ۱۲ ساله میدهیم، آموزش متفاوتی است. مثل بچهای که تازه سر کلاس اول نشسته است. این به نفع همه مردم است.»
او ادامه میدهد: «خانمها و آقایان ما اگر تمایل به آموزش دارند و فکر میکنند باید شخصی آنها را آگاه کند، میتوانند به متخصص سکستراپ مراجعه کنند. «سکستراپ» شخصی است که بلد است مشکلات موجود در روابط جنسی را حل کند. این افراد در کلینیکها کار میکنند. پس خانمها برای مسائل جنسی نه لازم است به متخصص زنان مراجعه کنند و نه ارولوژیست. سکستراپها رفتار جنسی را به شما آموزش میدهند.»
این روانشناس در پایان گفت: «ما آرزو داشتیم که این مسائل در قالب یک واحد دانشگاهی تدریس میشد تا آموزش جنسی از این فضای زیرزمینی غیرحرفهای خارج شود.»