خبر خوش: ماهواره در مدار قرار نگرفت!

مجله فارس‌پلاس؛ محمدتقی خرسندی: صبح امروز با یک خبر غیرمنتظره شروع شد: «پرتاب ماهواره پیام با موفقیت انجام نشد». خبری که بلافاصله با شوخی‌ها و طعنه‌ها و بعضا حتی عقده‌گشایی‌هایی در فضای مجازی و برخی رسانه‌های خبری روبه‌رو شد. این نوع مواجهه مردم با یک پدیده فناورانه، با دو رویکرد قابل بررسی است.

اول اینکه عده‌ای اساسا توان علمی و فناورانه ایران را در حد پرتاب ماهواره نمی‌دانستند. این تحلیل، باتوجه به موفقیت‌های متعدد قبلی ایران در پرتاب ماهواره، چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد. حتی کسانی که به‌دلیل ممانعت دولت از پرتاب ماهواره در سال‌های اخیر، از این وضعیت ناراضی بودند، اصل توان پرتاب ماهواره توسط دانشمندان ایرانی را باور داشتند.   

اما رویکرد دوم این است که توان ایران در پرتاب ماهواره به فضا، آنچنان برای مردم، عادی و بدیهی شده بود که هیچکس انتظار شکست در این «عملیات ساده!» را نداشت. این نگاه هرچند در ظاهر، اتفاق خوبی به‌نظر می‌رسد اما در لایه‌های پنهان خود، خطرات اجتماعی متعددی را در بر دارد.

 

چه خطراتی؟

در واقع، پرتاب‌های موفقیت‌آمیز قبلی ماهواره توسط ایران، این ذهنیت را در میان مردم پدید آورده بود که این دستاورد، اهمیت علمی و تکنولوژیک چندانی ندارد و حتی اگر هم داشته باشد، ایران هرگاه بخواهد می‌تواند این تجربه را در هر سطحی تکرار کند.

وقتی به یک علم یا فناوری به‌عنوان امری ساده که به سهولت و در هر زمانی قابل دست‌یابی است نگاه کنیم، ارزش واقعی آن از چشم‌مان دور می‌ماند؟ نتیجه چیست؟ به‌راحتی بر سر آن تکنولوژی دست به معامله می‌زنیم و حاضر می‌شویم آن را از دست بدهیم. چراکه جامعه باور کرده خیلی سریع می‌توانیم دوباره به نقطه اول بازگردیم.

یعنی دقیقا بلایی که بر سر فناوری هسته‌ای کشورمان آمد. صنایع و تجهیزات هسته‌ای نابود شد، دانشمندان آن از کار بیکار شدند و تعهدات جدیدی دادیم که دست و پایمان را برای حرکت بست. همه اینها هم با این وعده که: «هرلحظه که اراده کنیم می‌توانیم بلافاصله (کمتر از دو روز) به وضعیت قبلی برگردیم!» وعده‌ای که ماه‌ها طول کشید تا نادرست بودن آن برای عموم مردم مشخص شود و مسئولان خیلی شفاف به مردم بگویند که «اگر بخواهیم به وضعیت قبلی برگردیم، ماه‌ها (حداقل 10 ماه) زمان لازم است تا بتوانیم آنچه را نابود کردیم به دست بیاوریم».

این، تازه در حالت خوش‌بینانه‌ای است که فرض کنیم تجهیزات فوق‌حساسی که به انبار فرستادیم، قابلیت استفاده دوباره را دارند. و دانشمندانی که از کار بیکار کردیم، انگیزه بازگشت به تحقیقات را دارند. و تعهدات متعددی که امضا کرده‌ایم دست و پایمان را نمی‌بندد.

درباره پرتاب ماهواره هم همین ذهنیت خطرناک وجود دارد.

 

اما مگر پرتاب ماهواره چقدر اهمیت دارد؟

پرتاب ماهواره یکی از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های صنعتی است که فقط 10 کشور جهان به آن دست یافته‌اند. ازطرفی، امروزه قریب به 2000 ماهواره در جو زمین قرار دارد که در مالکیت بیش از 80 کشور مختلف جهان است. بعبارتی، سطح بالای تکنولوژی ساخت و پرتاب ماهواره باعث شده بسیاری از کشورهای جهان از خیر داشتن آن بگذرند یا اگر مجبور به استفاده از این محصول فناورانه هستند، آن را از کشورهای دیگر خریداری یا اجاره کنند. ضمن آنکه حتی کشورهایی که به فناوری ساخت ماهواره دست یافته‌اند، برای پرتاب آن به فضا ناچارند به یکی از همان 10کشور دارای تکنولوژی پرتاب ماهواره مراجعه کنند. (این گزارش را بخوانید)

علاوه بر صرفه بالای اقتصادی دست‌یابی به این تکنولوژی، دانش پرتاب ماهواره به‌عنوان یکی از علوم پیش‌ران سایر علوم مورد استفاده تعریف می‌شود. برای ساخت و پرتاب یک ماهواره باید متخصصینی از حوزه‌های متعدد ریاضی، فیزیک، الکترونیک، مخابرات، مکانیک، احتراق، هواوفضا و... دست به دست هم بدهند و به آخرین یافته‌های علمی حوزه اختصاصی خود دست پیدا کنند. این یعنی جنبش و سرزندگی در میان محققین و دانشمندان این حوزه، و پیشرفت روزانه این علوم. پیشرفتی که دیگر منحصر به تکنولوژی ماهواره باقی نمی‌ماند و می‌تواند در سایر صنایع نیز به کار برود.

مهمتر از همه این نتایج مادی و ملموس، ایجاد نشاط علمی در دانشگاه‌ها، جرات علمی در دانشمندان و افزایش اعتبار علمی کشور است که با میلیاردها دلار هزینه نیز نمی‌توان به آن دست یافت.

اگر چنین دستاوردهایی نبود، رئیس‌جمهور از یک روز قبل، خبر ماجرا را در جمع مردم اعلام نمی کرد و وزیر ارتباطات یک رپورتاژ تعلیق‌آمیز در شبکه‌های اجتماعی خرج آن نمی‌کرد.

اگر دشمنان ایران خطر دست‌یابی ایران به این دستاوردها را نمی‌دانستند، اسرائیل در سطح نخست‌وزیر خود علیه این «شکست ایران!» موضع نمی‌گرفت و آمریکا و اروپا علیهش بیانیه صادر نمی‌کردند.   

 

اما حالا که شکست خوردیم، دیگر چه فایده؟

اتفاق امروز، یک شکست بود. یک شکست گران‌قیمت؛ شاید چندصدهزار دلار. اما چه چیزی به دست آمد؟

اولین دستاورد این شکست این بود که مردم فهمیدند که ساخت و پرتاب ماهواره، آنقدرها هم که بعضی وانمود می‌کنند سهل‌الوصول نیست. قرار نیست هروقت دل‌مان خواست به نتایج مطلوب برسیم. اگر مدتی (هرچند کوتاه و در حد همین چندسال) تحقیقات در این حوزه را متوقف کنیم، فقط متوقف نمی‌شویم، چه‌بسا عقب‌گرد داشته باشیم. هم علم‌مان فراموش شود و هم دانشمندمان به فراموشی سپرده شود. 

ثانیا ارزش کار دانشمندان‌مان معلوم شد. این که بدانیم این دانش، در چه سطح بالایی‌است که با کوچکترین خطا یا وقوع یک اتفاق کوچک پیش‌بینی نشده می‌تواند به شکست بینجامد، چیز کمی نیست. پرتاب‌های شکست‌خورده ماهواره چیز جدیدی در دنیا نیست. ایران نه اولین کشور شکست‌خورده در این حوزه است و نه احتمالا آخرین آن. پیشرفته‌ترین کشورهای جهان نیز در این حوزه بارها شکست خورده‌اند. شکست آمریکا در پرتاب ماهواره فقط محدود به اولین تلاش آن کشور نبوده، هنوز هم علیرغم وجود تجربه‌های چندصدباره، بارها و بارها پرتاب‌ ماهواره در این کشور (و سایر دارندگان این تکنولوژی) با شکست مواجه می‌شود. اما این شکست‌ها معنی‌اش توقف نیست، نتیجه‌اش یک گام به جلو است؛ یک گام بزرگ، یک جهش.

دستاورد سوم را باید در نوع مواجهه مدیران با این شکست دانست. اگر تا پیش از این عادت کرده بودیم که فقط اخبار موفقیت‌هایمان را در رسانه‌های خودمان ببینیم و اخبار شکست‌هایمان را در رسانه‌های دیگران، امروز این عادت شکست. وزیر جوان ارتباطات، صریح و صادقانه این شکست را با مردم در میان گذاشت. این صداقت، شاید در دقایق اولیه با سرخوردگی و طعنه مواجه شد اما در مدت کوتاهی جای خود را به اعتماد نسبت به مسئولان و بالیدن به دانشمندان کشورمان داد.

آخرین دستاورد را باید در امیدواری و انگیزه‌مند شدن مدیران به ادامه کار دانست. این، بهترین خبر برای دانشمندان این حوزه است که ثمره تحقیقات‌شان چندسالی در حال خاک خوردن بود. وزیر ارتباطات امیدوارانه خبر داد که ماجرا تمام نشده و کار با «جوانان ایرانی» ادامه پیدا می‌کند و ظرف روزها و هفته‌های آینده، ماهواره دیگری به فضا می‌رود. اتفاقی که پیش‌بینی می‌شود در ماه‌ها و سال‌های آتی نیز با قوت ادامه خواهد یافت. این وضعیت را مقایسه کنید با روزی که ماهواره آماده پرتاب، از روی سکوی پرتاب جمع شد؛ روزگاری که خیلی هم از آن دور نشده‌ایم.

 

انتهای پیام/