500 سارق و مالخر در بیست و یکمین طرح رعد پلیس بازداشت شدهاند، متهمانی که کلکسیونی از جرایم را در پرونده خود دارند.
رئیس پلیس پایتخت با بیان اینکه 700 پرونده سرقت در این مرحله از طرح در دستور کار پلیس قرار گرفت، از کشف 7650 اموال مسروقه، 165 دستگاه خودرو و موتورسیکلت و انهدام 19 باند سارقان خبر داد و گفت: صاحبان 76 درصد از اموال مسروقه کشف شده، شناسایی شده و تلاش برای شناسایی دیگر مالباختگان نیز ادامه دارد. ارزش اموال مسروقه کشف شده در مرحله بیست و یک طرح رعد بالغ بر 7 میلیارد و 700 میلیون تومان است. از مجموع 500 نفر بازداشت شده در این طرح 237 نفر سابقهدار هستند.
رئیس پلیس پایتخت همچنین به کشف 29 سلاح جنگی، 88 قبضه سلاح سرد و بازداشت 19 نفر در این رابطه خبر داد.
دوستی برای سرقت
19 سال دارد، کافه چی است. دیپلم ریاضیاش را که گرفت در یک کافه در شمال تهران مشغول به کار شد. با کمک پدرش خودروی سمند لیزینگی خرید و گاهی شبها که از کافه بیرون میآمد تا راهی خانه شود در خیابانهای شمال پایتخت دور دور میکرد و در این دور دورها به دام دو دختر افتاد که او را به راه خلاف کشاندند.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟ دو هفته پیش ساعت دو و نیم نیمه شب در حال دور دور در خیابان بودم که خودروی 206 با دو سرنشین دختر با من کورس گذاشتند. بعد دوست شدیم و آنها را به کافهای که در آنجا کار میکردم دعوت کردم. درهمان میهمانی اول آنها به من پیشنهاد سرقت دادند. طراح این سرقتها «دنیا» بود و با اینکه سنش کمتر بود اما ایدههای خوبی داشت.
شگرد سرقت هایتان چه بود؟ گاهی اوقات «دنیا» بهعنوان مسافر کنار خیابان به انتظار رانندههایی میماند که خودروهایی مدل بالا داشتند. گاهی اوقات هم در آگهی روزنامهها بهدنبال شرکتهایی میگشتیم که منشی میخواستند. دنیا به این شرکتها مراجعه و سعی میکرد به نحوی توجه رئیس شرکت را به خودش جلب کند.بعد با طعمههایش در کافههای بالای شهر قرار میگذاشت. چند روزی که از دوستیشان میگذشت، دنیا پیشنهاد میداد برای آشنایی بیشتر به خانهشان برود تا وضعیت مالیشان را ببیند و بهتر بتوانند با هم صحبت کنند. دنیا که وارد خانه میشد در را باز میگذاشت و 10 دقیقه بعد من و نیلوفر- دوست دنیا- وارد خانه میشدیم. با تهدید از آنها فیلم سیاه تهیه و آنها را وادار میکردم که در فیلمها اقرار کنند که دنیا را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. بعد هم با همین فیلم از آنها اخاذی میکردیم.
چه شد که دستگیر شدید؟ آخرین مورد از مالباخته 60 میلیون تومان خواستیم. او یک میلیون تومان به ما پول داد و گفت به جای باقی پول، وسایل خانه را برداریم. ما هم کلی فرش نفیس و دوربین و ال سیدی و... برداشتیم اما قرار شد فردای آن روز برگردیم و با برگرداندن وسایل سرقتی 60 میلیون تومان پول را دریافت کنیم. غافل از اینکه مالباخته به تهدیدهای ما توجه نکرده بود و موضوع را به مأموران کلانتری 104 عباس آباد اطلاع داد. وقتی وارد خانه شدیم مأموران به ما دستبند زدند.
توقیف موتور یک میلیاردی
مأموران کلانتری 123 نیاوران در بحث برخورد با خودروها و موتورسیکلتهای سنگین موفق به کشف و توقیف موتورسیکلت سنگینی شدند که ارزش مالی آن حدود یک میلیارد تومان برآورد شده است. سرهنگ عباس مرادی؛ سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت در این باره گفت: حجم موتور این وسیله نقلیهcc 1800 و مجهز به ضبط، سیستم گرمایشی، سرمایشی، GPS و... است.
سرقت لوسترهای خانه ثروتمندان
راننده خودروهای اینترنتی است. سابقه آدم ربایی دارد اما میگوید تبرئه شدم. این بار به اتهام سرقت لوسترهای خانههای ثروتمندان بازداشت شده است.
چرا لوستر سرقت میکردی؟ آن روز مسافری داشتم که به یکی از محلههای شمال تهران میرفت. مسافرم را که رساندم از شانس بد خودروام خراب شد. درگیر تعمیر ماشین بودم به خودم که آمدم دیدم هوا تاریک شده اما بالای سرم روشن است. سرم را که بالا گرفتم با لوستر گرانقیمتی مواجه شدم که سر در یک خانه ویلایی نصب شده بود. همان لحظه جرقه سرقت به ذهنم رسید.
با لوسترها چه میکردی؟ کیلویی 20 هزار تومان میفروختم.
سابقه داری؟ یک سال قبل، زن جوانی را به همراه بچهاش سوار ماشینم کردم. زن جوان از من خواست مقابل بانک نگه دارم و برای انجام کاری به داخل بانک رفت. بچهاش داخل ماشین بود در همین هنگام پلیس راهنمایی و رانندگی از من خواست که حرکت کنم. من هم به ناچار حرکت کردم تا جریمه نشوم اما تا خیابان را دور بزنم و به محل اولم برگردم زمانی طول کشید. زن جوان با این تصور که بچهاش را ربودهام از من شکایت کرد. دستگیر شدم تا بیگناهیام ثابت شود به زندان افتادم.
سرباز جوان، ناجی پیرمرد
اما در میان متهمانی که بازداشت شده بودند مرد جوانی بود که قصد ربودن گوشی تلفن همراه پیرمردی را داشت که با حضور بموقع سرباز کلانتری 147 گلبرگ در این سرقت ناموفق مانده بود. سرباز جوان در رابطه با این اتفاق گفت: روز حادثه دو جوان موتور سوار را دیدم که قصد ربودن گوشی تلفن همراه پیرمردی را داشتند. پیرمرد مقاومت میکرد و آنها با چاقو تهدیدش میکردند. ابتدا به مرکز با بیسیم اطلاع دادم و بعد از آن به کمک پیرمرد رفتم. اما موتورسواران با چاقو به من حمله کردند و از ناحیه پا و دست مجروح شدم. در همین هنگام گشت پلیس رسید و یکی از آنها را دستگیر کرد. 18 روز از خدمتم باقی مانده و بعد از آن هم به شهرم برمی گردم. متهم جوان نیز در این رابطه گفت: اعتیاد به مواد مخدر دارم و دو هفته قبل از زندان آزاد شدم. برای تأمین هزینه مواد مخدرم بعد از آزادی از زندان دوباره سراغ گوشی قاپی رفتم. گوشیها را 200 تا 300 هزار تومان میفروختم و هزینه مواد مخدر میکردم. قبلاً هم به همین اتهام بازداشت شده بودم و با وثیقه 150 میلیون تومانی آزاد شدهام.