این روزها یک دختر ۲۷ ساله ایرانی به دلیل خواستگاران زیادش خبرساز شده است.
او در حساب شخصی توئیترش گفته از ۱۸ سالگی هفته ای، سه خواستگار برایش آمده است؛ این دختر مدعی است تعداد خواستگارانش آن قدر زیاد بوده که حسابشان از دستش در رفته است اما تقریبا حدود ۵۰۰ نفر بوده اند.
این موضوع او را چنان به ستوه آورده که معتقد است این خواستگاری ها ،تجاوز به حریم شخصی و توهین به شخصیت و حقوق زن است.
او می گوید؛ اگر بخواهد از بی احترامی های در جریان خواستگاری ها بگوید باید ماه ها از آن حرف بزند. کاربران مجازی به این حرف ها، واکنش های متفاوتی نشان داده اند. عده ای می گویند صحبت های این دختر بیشتر شبیه طنز است. آن ها به شوخی« ام الخواستگارون» خطابش کرده اند و معتقدند حرف هایش زیادی اغراق آمیز هستند. در مقابل عده ای دیگر با او همراه شده . و از تجربه های مشابه شان در خواستگاری گفته اند. بعضی ها هم معتقدند چون خواستگارها به زور نیامده اند پس خود دختر و خانواده اش مقصرند. بعضی رسانه ها هم بدون بررسی درست و نادرست بودن ماجرا و مقایسه اش با موارد مشابه، بلافاصله خبر از رکوردشکنی این دختر در داشتن خواستگار دادند. این اظهارنظرها فرصتی دوباره برای گفتن از چالش های خواستگاری فراهم کرده است. به همین بهانه با توجه به اهمیت شناخت صحیح پیش از ازدواج، در پرونده امروز زندگی سلام از اما و اگرهای خواستگاری گفته ایم که در فرهنگ ما یک موقعیت مهم برای
آشنایی دختر و پسر است. در ادامه اشتباه های رایجی را که دختران، پسران و خانواده های شان در فرایند خواستگاری انجام می دهند را با هم مرور می کنیم؛ اشتباه هایی که خواستگاری را به بیراهه می برد، احساس ناخوشایندی در دو طرف به وجود می آورد و آن را بی نتیجه می گذارد.
آشنایی با کمک نفر سوم از ایران تا انگلستان
نرگس عزیزی | کارشناس ارشد مشاوره خانواده
یکی از روش های سنتی برای پیدا کردن همسر، معرفی شدن موارد مناسب از سوی شخص سوم سپس انجام خواستگاری و انتخاب از بین این موارد است. در گذشته گاهی اوقات، خانم با تجربه ای در محل زندگی این نقش را برعهده می گرفت و با ترتیب دادن فهرستی از مشخصات دختران به خانواده های پسران مشورت می داد. گاهی هم مسئولان دبیرستان های دخترانه از بین فارغ التحصیلان خود، موارد مناسب را به افراد معرفی می کردند در این که این روش سنتی نقاط ضعف خود را دارد، بحثی نیست؛ گاهی اوقات افراد بر اساس سطحی ترین معیارها، به یکدیگر معرفی می شوند یا معرفی شدن به همدیگر را به معنای مناسب بودن در نظر می گیرند و بررسی های لازم را انجام نمی دهند. به رغم تمام این محدودیت ها به نظر می رسد این روش هر چند با تغییراتی، هنوز کارآیی خود را تا حدی حفظ کرده است و قطعا آسیب های کمتری هم دارد.
به عنوان مثال در انگلستان، یکی از خدماتی که برخی مساجد ارائه می دهند همین معرفی کردن افراد مسلمان به یکدیگر به منظور ازدواج است. یکی از مساجد پیشرو در این زمینه، مسجد مرکزی «بیرمنگام» است. برنامه معرفی برای ازدواج در مسجد بیرمنگام بعد از پخش مستندی در رابطه با زندگی مسلمانان در سال ۲۰۱۷ از شبکه چهار تلویزیون انگلیس و مصاحبه با چند جوان که از این برنامه استفاده کرده بودند، بسیار معروف شد. شایان ذکر است که این مسجد در کنار معرفی افراد به هم، خدماتی چون اختصاص فضا برای برگزاری جلسات آشنایی خانواده ها یا جلسات عمومی آشنایی با مسلمانان آماده ازدواج نیز ارائه می دهد اما نکته ای که در باره این خدمات بهتر است در نظر داشته باشیم، استفاده این مسجد از فرم های مفصل برای اعلام معیارهای ازدواج توسط پسران و دختران جوان است که البته از سوی دیگر ، مسجد به دختران متقاضی ازدواج نیز موارد مناسب را معرفی می کند؛ امری که به نظر می رسد در فرهنگ ما تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
نتایج یک تحقیق درباره آسیب های بیش از حد خواستگاری رفتن یا خواستگار راه دادن
سردرگمی و انتخاب بدترین گزینه!
جوانان وقتی به سن خاصی می رسند و اوضاع به نسبت باثباتی از نظر مالی، تحصیلی یا مانند آن پیدا می کنند، تصمیم به ازدواج می گیرند و برای آن محدوده زمانی هم تعیین می کنند. بعد از آن ،خواستگاری رفتن های مکرر یا میزبان خواستگارهای فراوان بودن، برنامه دوره ای از زندگی خانواده ها می شود تا بالاخره فرد ازدواج کند اما آیا این روش مناسبی است؟
عواقب گزینه های زیاد
به گفته محققان، انسان و البته برخی دیگر از جانوران تا حدی می توانند تنوع در گزینه های انتخاب را تحمل کنند اما از حد که گذشت دچار سردرگمی می شوند و شاید حتی بدترین انتخاب را داشته باشند. مثال ساده این مورد را می توانید در فهرست بسیار طولانی غذای رستوران ها تجربه کنید که وقتی زیادی متنوع باشد، معمولا انتخاب خوبی نخواهید داشت. به گزارش «دیسکاوری»، محققان بر این باورند که این محدودیت به اجداد ما برمی گردد. «الیسون لنتون» از محققان دانشکده روان شناسی دانشگاه ادینبورگ چنین می گوید: «اجداد ما، در اجتماعاتی بسیار کوچک تر زندگی می کرده اند و هیچ وقت با سطح تنوعی که بشر امروزه با آن مواجه است، روبه رو نبوده اند. به نظر می رسد که ذهن ما محدودیت دارد، اگر چه بسته به شرایط می تواند خودش را با سطح تنوع متداول در زندگی روزمره وفق دهد.»
نحوه انجام این تحقیق
محققان برای مطالعه تاثیر این محدودیت در فرایند انتخاب همسر به طور خاص از ۱۸۶۸ زن و ۱۸۷۰ مرد خواستند که در مطالعه آن ها شرکت کنند. شرکت کنندگان اطلاعاتی مانند سن، وزن، قد، تحصیلات، مذهب، شغل و عاداتی مثل سیگار کشیدن را در فرم های مطالعه ثبت کردند. بعد در ۸۴ گروه تقسیم شدند و اعضای هر گروه، می توانستند افراد جنس مخالف را فقط به مدت ۳ دقیقه ببینند. همه باید طی ۴۸ ساعت تصمیم می گرفتند و به محققان اطلاع می دادند که چه کسی را انتخاب می کنند.
نتیجه جالب این تحقیق
نتیجه برای محققان بسیار جالب بود. برخی از افراد نتوانستند کسی را انتخاب کنند. کسانی هم که موفق به انتخاب شدند، شخصی را انتخاب کردند که کمترین شباهت را به معیارهای از پیش اعلام شده داشت اما چرا این اتفاق افتاد؟ محققان بر این باورند که مسئله به نحوه قضاوت ما برمی گردد. ما انسان ها گرایش داریم برای انتخاب، به طور نسبی قضاوت کنیم و معمولا قضاوت های ما مطلق نیست بنابراین به جای این که معیارها را با ایده آل خود بسنجیم، آن ها را با هم مقایسه می کنیم؛ بنابراین مواجهه فردبا گزینه های فراوان او را با انبوهی از عوامل روبه رو می کند که باید آن ها را با هم مقایسه کند.
عاقبت مقایسه کردن های زیاد
درنهایت، مواجهه با دنیایی از عوامل مختلف، باعث می شود که مغز فرایند انتخاب را رها کند. به گفته محققان، شاید به همین دلیل به خصوص در شهرهای بزرگ شاهد افزایش سن ازدواج هستیم چون بین این همه آدم متنوع، فرد برای انتخاب آن قدر عوامل زیادی را باید در نظر بگیرد و با هم مقایسه کند که در نهایت از خیرش می گذرد؛ بنابراین یا در زمان بسیار کم ،خود را با گزینه های فراوان مواجه نکنید یا دست کم فهرستی از معیارهای خود را به صورت مکتوب داشته باشید و برای مقایسه از آن استفاده کنید نه این که آدم ها را با هم مقایسه کنید. افزون بر این حتما معیارهای خود را اولویت بندی کنید.
چند نکته مهم که نباید مورد غفلت خانواده ها قرار بگیرد
از درک تفاوت در سبک زندگی تا فرسایشی نکردن خواستگاریها!
یکی از مهم ترین دغدغه های جوانان و خانواده ها، پیدا کردن گزینه مناسب برای ازدواج است؛ گزینه ای قابل اتکا و مطمئن اما خواستگاری های طولانی، متعدد و فرسایشی گاهی باعث مقایسه بی دلیل بین گزینه ها می شود و انرژی مادی و معنوی خانواده ها را هم می گیرد. وقتی جوانی چند گزینه را همزمان جلو می برد، نمی تواند تمرکز لازم را داشته باشد و مدام در فکر این است که شاید نفر بعدی بهتر باشد. برای همین به جای توجه به ملاک ها و معیارها، این مصادیق هستند که نقش عمده را ایفا می کنند. دختری که بخواهد هر هفته برای چند خواستگار و صحبت با آن ها خودش را آماده کند، نمی تواند روی درس و اهدافش تمرکز داشته باشد. هزینه مکرر تهیه گل و شیرینی و تدارک پذیرایی برای دو طرف هم که دردسر دیگری است. در حالی که شاید لازم نباشد خانواده دختر هر گزینه ای را به منزل راه بدهند. شاید بد نباشد پدر خانواده قبل از آن که خواستگار را در منزل بپزیرد با پسر یا پدرش دیداری خصوصی خارج از منزل داشته باشد. خانواده پسر هم نباید با هر گزینه ای که دیگران معرفی می کنند، تماس بگیرد و قرار بگذارد. بانی خیر و رابطه ازدواج شدن هم هنر مهمی است. اگر خواننده صفحه مشاوره باشید با آسیب های متعدد ازدواج های مدرن که خانواده ها کمتر در آن دخالت دارند، آشنا هستید و می دانید اگر آشنایی اولیه هم در محیط دانشگاه یا کار برای جوانان حاصل شد، مسیر سنتی ازدواج بهترین و کم آسیب ترین راه به خصوص برای دخترهاست اما در این بین باید تصورات قدیمی را هم تغییر داد. پیش از این کسب و کار و اعتقادات پدر، تا حد زیادی بیانگر سبک زندگی و آینده پسر بود. درباره دختر هم بیشترین تاثیرپذیری از نهاد خانواده بود تا رسانه ها و... اما این روزها تفاوت زیادی بین خانواده ها و فرزندان هست و اگر بنا به موقعیت و ارزش های حاکم بر خانواده، گزینه ای به شما معرفی شد باید تفاوت در سبک زندگی نسل ها را به طور جدی مدنظر داشته باشید.