54 درصد معلمان تهرانی فقر درآمدی دارند

5c3f3a1fe53f1_2019-01-16_17-35
یک استاد دانشگاه گفت: براساس پژوهشی روی معلمان استان تهران، ۵۴ درصد معلمان فقر درآمدی و زمانی دارند. از این تعداد ٣٠ درصد فقر زمانی دارند و شغل دوم ۶۹ درصد آنها «راننده تاکسی» است.

دکتر وحید محمودی در نخستین کنگره کودکی، توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی با اشاره به رویکردهای مختلف به پدیده فقر افزود: در دهه‌های اخیر تعریف فقر متفاوت شده است، به عبارت دیگر دیدگاهی که فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت ها می‌بیند، فقر کودک را برهمین معنا به معنی محرومیت از قابلیت‌های پایه معرفی می‌کند.

وی با بیان اینکه بسیاری از مطالعات نشان می‌دهد، در بسیاری از خانوارهایی که بالای خط فقر درآمدی هستند، کودکان دارای سوء تغذیه‌اند، اظهارکرد: کودکان هم باید توانمندیشان در نظام‌های آموزشی و خانواده افزایش یابد و هم شرایط برای تبدیل توانمندی‌هایشان به کارکرد برای آنها فراهم باشد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم از دهه ۶٠ باعث شده قدرت خرید شهروندان کاهش یابد و سرپرست خانواده حتی به دنبال شغل پنجم باشد تا بتواند حداقل معیشت را تامین کند تصریح کرد: درواقع وقتی فردی «زمان فروشی» می‌کند، زمان کافی برای فرزند، خانواده، تفریح، سفر، مشارکت سیاسی و سلامت فردی و... را از دست می‌دهد تا تورم را جبران کند. آثار این مساله روی کودک در مدرسه، خانواده و اجتماع مشهود است.

این اقتصاددان با اشاره به پیامدهای فقر زمانی ادامه داد: براساس پژوهشی روی معلمان استان تهران، ۵۴ درصد معلمان فقر درآمدی و زمانی دارند. از این تعداد ٣٠ درصد فقر زمانی دارند و شغل دوم ۶۹ درصد آنها «راننده تاکسی» است.

محمودی افزود: در خانواده نیز این کودکان از حضور کنار پدر محرومند و اگرچه فردی با چند شغل گمان می‌کند که فقیر نیست اما در عمل اتفاق دیگری می‌افتد. باید بگویم عدالت یعنی «من همانطور که می‌بینم و می‌شنوم دوست دارم دیده و شنیده شوم» اگر در سیاست‌گذاری‌ها کودکان دیده و شنیده شوند، اوضاع بهبود می‌یابد.

وی با بیان اینکه در کشورهای پیشرفته٨٠ درصد آموزش مدارس روی «پرورش» است و تنها ۲۰ درصد به آموزش مرتبط است، افزود: طی یک مطالعه در مدارس در مورد قابلیت‌ها و مهارت‌های ١٩ گانه، جز سواد خواندن و نوشتن، مهارت‌هایی نظیر احترام به قانون، نظم، بردباری، صبر، خلاقیت، نوآوری و...در نظام آموزشی ما به اندازه کافی نیست و عملا نظام آموزشی کشور افرادی ضد توسعه تربیت می‌کند.

این استاد دانشگاه افزد: مدارس ما عملا تعطیل هستند و حتی از نظام ابتدایی گذشته هم فاصله گرفتیم و کانون اصلی توسعه را فراموش کردیم .مجموعه اینها نشان می‌دهد از شرایط خوبی برای تربیت کودکان برخوردار نیستیم و تعداد قابل ملاحظه‌ای از کودکان زیر خط فقر قابلیتی هستند. بر عهده دولت و نهادهای مدنی است که به این موضوعات بپردازند.

دکتر غلامرضا جواد کاشی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاسی نیز ضمن تشریح رویکردهای آریستوکراتیک و رمانتیک به پدیده کودکی گفت: کودکان باید با حقوق و تکالیف آشنا شوند. یعنی بدانند حقوق و تکالیفی دارند و البته این موضوع در محدوده سنی ١٠ ، ١٢ تا ١٨ سالکی مد نظر است. کودکان اساسا باید تحت آموزش قرار بگیرند و آگاه شوند.

وی افزود: آنها باید بدانند که سیاست‌های کلان کشور چه پیامدهایی برای آنها خواهد داشت و البته نیاز به نهادهای میانجی است که فرایندهای کلان را رصد کند. دومین نکته این است که کودکان در قلمروهایی که به آنها مربوط است، هم تصمیم‌گیر و هم تصمیم‌ساز باشند، مثل پارلمان‌های دانش آموزی تا آنها در قلمرو فضای آموزشی «سوژه‌‍‌های تصمیم‌گیر» باشند و مشکلاتشان را تبدیل به تغییر و تصمیم کنند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در مورد پیامدهای اتفاقاتی که به نسل های بعدی برمی‌گردد نیز باید توجه داشت. برای مثال منابع کشور که چه قدر به یک نسل تعلق دارد و این نسل از چه مقدار از منابع موجود می‌تواند استفاده کند؟ توجه به این موضوعات در بسیاری از کشورهای جهان اتفاق افتاده و در ایران نیز در حال آغاز است. نقش کودک درخانواده در حال دموکراتیک‌تر شدن است و این مساله باید در سایر عرصه‌های عمومی هم اتفاق بیفتد.

برچسب ها:

اجتماعی