«حمال» بودن نه فحش است نه خجالت دارد

5c46c078e7fe2_2019-01-22_10-34
و چه تلخ در جامعه پرادعای ما، « حمال» تبدیل به فحش می‌شود. هر کسی را می‌خواهیم تحقیر کنیم، او را حمال خطاب می‌کنیم. 

دیشب اولین قسمت سریال «لحظه گرگ و میش» به  کارگردانی همایون اسعدیان از شبکه سوم تلویزیون پخش شد. سریالی که از همان قسمت اول نشان داد، جذاب است و می‌تواند مخاطبان تلویزیون را راضی کند.

در قسمت اول، جمله‌ای توسط یکی از بازیگران ( علیرضا کمالی) خطاب به برادرش که کنکور قبول نشده است گفته می‎‌شود که بسیار عجیب بود:« قرار نیست همه به دانشگاه بروند، این کشور حمال هم می‌خواهد» (نقل به مضمون)

این کشور حمال هم می‌خواهد! این جمله برای تحقیر برادر کوچک‌تر بود. اما مگر کار کردن بد است که ما همدیگر را از آن می‌ترسانیم؟

حمال یا همان باربر مگر چه کار می‌کند، که اینقدر تحقیر آمیز به آن نگاه می‌کنیم؟ این جمله نشان می‌دهد چقدر ما از فرهنگ کار دور هستیم.

حمال یا باربر، انسان شریفی است که برای گذران زندگی خود، کار می‌کند، کار سخت هم می‌کند. از صبح که بیدار می‌شود، بار مردم را به دوش می‌کشد تا وقتی که صدای پایین کشیدن کره‌کره‌های دکان‌ها به گوش می‌رسد.

همین جمله‌ها باعث می‌شود نسل‌ تازه مدینه فاضله خود را فقط در دانشگاه ببیند. او را می‌‍ترسانیم که اگر دانشگاه نرود باید کار کند. باید از صبح تا شب زحمت بکشد. گویی عادت کرده‌ایم کار نکنیم و پول در بیاوریم. حافظ آورده است:« دولت آن است که بی خون دل آید به کنار»

کاش مانند حمال‌های شریف جامعه، با وجدان کار می‌کردیم و حق مردم را نمی‌خوردیم و نان حلال به سفره زن و بچه‌مان می‌بردیم. همان‌هایی که حمالی را مسخره می‌کنند در خلوت خود، ببیند چقدر کار می‌کنند و حقوقی که می‌گیرند چقدر حلال است؟

و چه تلخ در جامعه پرادعای ما، « حمال» تبدیل به فحش می‌شود. هر کسی را می‌خواهیم تحقیر کنیم، او را حمال خطاب می‌کنیم.

یک لحظه خود را جای فرزند کارگری بگذارید که پدر اوبه شغل شریف باربری یا همان حمالی مشغول است، با دیدن دیالوگ این فیلم یا رفتار زننده ما در جامعه، دچار چه حس تلخی می‌شود. نگاه این کودک به پدرش چگونه خواهد بود؟ بدا به حال ما که اگر این فرزند به خاطر این جملات از پدرش خجالت بکشد. از اینکه پدرش در این دنیای گرگ گونه به دنبال کسب روزی حلال با عرق جبین و کد یمین است.

در کشورهای پیشرفته، بسیاری از خانواده‌ها، کودکان خود را وادار به کارکردن می‌کنند. حتی خانواده‌هایی که به قول معروف پول‌شان از پارو بالا می‌رود.

آنها فرزندان خود را از کودکی با کار آشنا می‌کنند تا آنها بدانند کار کردن عیب نیست. آنها خجالت نمی‌کشند بچه‌شان چمن‌های خانه‌های ثروتمندان را حرس کند.

کار کردن خجالت ندارد. کسی که برای خرج زندگی‌اش کار می‌کند و عرق می‌ریزد باید سرش را بالا بگیرد نه اینکه خجالت بکشید. کسی باید سرش پایین باشد که اهل خوردن مال مردم و فرار از کار است.

برچسب ها:

اجتماعی