وسواس فکری مذهبی چیست؟

5c49542371f56_2019-01-24_09-28
وسواس فکری مذهبی، زمانی است که افکار و اعمال وسواس گونه، دین و مذهب فرد را نشانه می‌گیرند. ترس از جزای اعمال و تکرار وسواس گونه اعمال مذهبی، از نشانه‌های این بیماری است.

 اختلال وسواس فکری با افکار ناخواسته و اضطراب درباره چیزی و رفتار‌هایی از روی اجبار مشخص می‌شود که فرد مبتلا به این بیماری به این اعمال دست می‌زند تا اضطراب خود را کاهش دهد. این اختلال یک بیماری گسترده است که زیرگروه‌های زیادی را در‌برمی‌گیرد: فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری مذهبی، درگیر افکار وسواس‌گونه‌ای است که مربوط به مذهب، اعتقادات مذهبی یا اعتقادات اخلاقی است. افرادی که این نوع وسواس را تجربه می‌کنند، دچار شک‌های مذهبی و یا ترس وسواس‌گونه، افکار و اعمال کفرآمیز ناخواسته، شرکت در مراسم‌های مذهبی به طرز افراطی و تلاش برای اجتناب از رنجی ابدی هستند.

اختلال وسواس فکری مذهبی چیست؟

اختلال وسواس فکری مذهبی در انگلیسی با واژه‌ی «scrupulosity» نیز مشخص می‌شود. این لغت به معنای تردید اخلاقی یا عذاب وجدان است. واژه لاتین این کلمه به معنای سنگریزه‌ای تیز است و در واقع این واژه مجازاً اضطراب و ترسی را توصیف می‌کند؛ به گونه‌ای که گویی این سنگ تیز در کفش کسی گیر کرده باشد و او را آزار دهد. در اختلال وسواس فکری مذهبی، به جای سنگریزه در کفش، شخص از نگرانی‌های مذهبی رنج می‌برد، اما او آن‌ها را به همان اندازه سخت و مزاحم می‌بیند. به گفته‌ی جری بابریک، روانشناس بالینی، این اتفاق ممکن است برای هر دین و یا مذهبی بیافتد، و مسئله باور دینی نیست، بلکه وسواس فکری است که فرد را آزار می‌دهد.

یک مثال از اختلال وسواس فکری مذهبی

برای مثال یک فرد مبتلا به وسواس فکری مذهبی، ممکن است نگران باشد که نکند به درستی دعا نمی‌کند، یا شاید کلمات را به درستی یا با حرمت مناسب ادا نکرده است. او ممکن است نگران جزای مذهبی این عمل خود باشد؛ بنابراین او دوباره دعا می‌کند، و احتمالا سومین و چهارمین باری هم وجود دارد. او ممکن است نگران این باشد که به اندازه کافی کار‌های خوب انجام نداده یا نگران باشد که نکند کار‌های خوب را به دلایل خودخواهانه‌ای انجام داده است. او ممکن است از افکار خود هراس داشته باشد که نکند کفرآمیزند یا به خدا توهین می‌کنند.
دکتر بابریک که در حال درمان مت، پسری دوازده ساله با اختلال وسواس فکری مذهبی بود، توصیف می‌کند: خانواده مت مذهبی بوند، اما نه خیلی زیاد؛ بنابراین وسواس فکری مذهبی او موجب تضعیف این خانواده شده بود. او درمورد همه کارهایش نگران بود: «آیا من این کار را به خاطر خواست خدا انجام دادم یا خواست شیطان؟» بازکردن در، نشستن، ایستادن، انجام تکالیف، هر اقدامی او را نگران می‌کرد که نکند برای دلیل اشتباهی آن را انجام داده باشد.

 


همه‌ی کار‌ها برای مت خسته کننده شده بود، بنابراین او از انجام کار‌ها طفره می‌رفت، چون فکر می‌کرد که این گونه خاطرجمع‌تر است. یکی از کار‌هایی که از انجام آن‌ها دست کشیده بود، غذا خوردن بود! او آنقدر وزن کم کرده بود که به بستری شدن نیاز داشت. مت همچنین دچار حالت اجبار نیز بود تا اضطرابش را بکاهد. او یک دعای خاص داشت که مدام زمزمه می‌کرد، در طول روز انجیل را با خود همراه داشت و شب‌ها با یک کتاب مقدس در زیر بالش می‌خوابید و مدام از پدر و مادربزرگش درزمان‌های نگرانی درخواست کمک می‌کرد تا اطمینان خاطریابد.


درمان وسواس فکری مذهبی

درمان وسواس فکری همواره با کمک به فرد مبتلا و خانواده اش درباره درک سرمنشاء علائم وسواس گونه آغاز می‌شود. وسواس و اجباری که بیماران تجربه می‌کنند، بسیار قدرتمند است؛ درمورد مت به اندازه‌ای بود که او را در بیمارستان بستری کرد. اما درک اینکه این اختلال چگونه کار می‌کند، شروع قدرت بخشیدن به افراد است.

افراد مبتلا به وسواس فکری دست به انجام اعمالی از روی اجبار می‌زنند تا اضطرابی که به علت تصاویر یا افکار ناخواسته احساس می‌کنند را خنثی یا دور کنند. اما افراد مبتلا به وسواس فکری متوجه نمی‌شوند که یک اختلال ذهنی و روانی پشت این افکار و اعمال وسواس گونه قرار دارد. درمورد وسواس فکری مذهبی، فرد مبتلا به اشتباه فکر میکند که نماز خواندن پاسخی مناسب به افکار کفر آمیز است، درحالی که او متوجه نیست در واقع بیماری وسواس این افکار را به او تحمیل می‌کند.

کمک به مردم برای درک اینکه اختلال وسواس فکری چه می‌کند ضروری است. اگر می‌خواهید دعا بخوانید، چون باعث آرامش و برقراری ارتباط معنوی می‌شود، عالی است، اما اگر دعا می‌کنید، چون می‌ترسید که اگر این کار را نکنید مجازات می‌شوید، و بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌کنید، شاید مبتلا به وسواس فکری مذهبی باشید.
درمان وسواس فکری با روش درمانی مواجهه با پیشگیری از پاسخ، یکی از موثرترین روش‌هاست. این کار با مواجه کردن فرد با افکار استرس‌زا به صورت تدریجی و در محیطی امن انجام می‌شود. فرد در این درمان یاد می‌گیرد که اضطراب و احساس ترسش را تحمل کند و مشاهده کند که با این کار قدرت این افکار به تدریج کاهش می‌یابد؛ و سپس او آماده می‌شود تا با چیز‌های چالش برانگیزتری روبرو شود.

برای اطمینان از اینکه این مواجهه‌ها بیش از حد سخت نباشند، مشاور در ابتدا از بیمار، موارد استرس زا را می‌پرسد و آن‌ها را رتبه بندی می‌کند، از استرس خفیف تا عمده نگرانی‌ها. سپس این ترس‌ها را یکی پس از دیگری رفع می‌کند.
دکتر بابریک می‌گوید: «در مورد مت و نگرانی او درباره شیطان، ما او را با آهنگ‌هایی مواجه کردیم که در آن واژه شیطان شنیده می‌شد، زیرا او به محض شنیدن این کلمه آن را خاموش می‌کرد. همچنین موسیقی که در آن کلمه جهنم به کار رفته باشد. همچنین مت را مجبور کردیم لباسی بپوشد که روی آن نوشته شده بود 666 (عدد شیطان). و این‌ها گام‌های بزرگی برای پسری بودند که به طور جدی از اضطراب ناشی از ترس‌هایش ناتوان شده بود.»


سخن آخر برای مبارزه با وسواس فکری مذهبی

دایتر اف اوچت دوف، یک رهبر مذهبی به پیروان خود چنین می‌گوید: «لطفا اول به شک‌هایتان شک کنید و بعد به ایمانتان» این توصیه برای افراد مبتلا به وسواس فکری مذهبی صدق می‌کند. هر زمان که شک دارید، دقت کنید که در حال ایجاد الگو‌های فکری منفی نباشید.
بر اساس اضطراب و نگرانی‌هایتان فرضیه سازی نکنید. به یاد داشته باشید که شک و تردید زیاد می‌تواند از وسواس فکری ناشی باشد. خودتان را تعلیم دهید و به دنبال درمان مناسب باشید تا بتوانید عشق و آرامش ناشی از ایمانتان را در زندگی احساس کنید.

برچسب ها:

اجتماعی