به گزارش گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، افرادی که دچار اختلالات روانی هستند در طول زندگی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند، با این حال اطرافیان مبتلا به اختلالات روانی در معرض آسیب بیشتری قرار دارند؛ افرادی که دچار اختلال شخصیت هستند، الگوی پایداری از تجربه درونی دارند که به طور قابل ملاحظهای با انتظار فرهنگی افراد عادی مغایرت دارد و همین مسئله باعث میشود اطرافیان آنها در زمینه شناخت، هیجانپذیری و کارکردهای میان فردی در برقراری ارتباط با این بیماران دچار آسیب شدیدی شوند. اختلالات روانی طیف گستردهای از بیماریهای روانی را در برمیگیرد.
در همین رابطه گوهریسنا انزانی پژوهشگر و متخصص روانشناسی میگوید: اختلالات شخصیت الگوهای پایداری از ادراک، ارتباط و تجربه درونی و محیط پیرامونی هستند که در موقعیتهای اجتماعی و فردی بسیاری متنوعی بروز مییابند، این اختلالات موجب بروز ناراحتی و نقص قابل توجهی در عملکردهای اجتماعی، شغلی، خانوادگی و برخی افراد است. این نوع از اختلالات شخصیتی کاملا باثبات و پایدار هستند و در دوران نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی بروز پیدا میکند.
به گفته وی تشخیص اختلال شخصیت مستلزم ارزیابی رفتار طولانیمدت عملکرد فرد است و باید به طور واضح ویژگیهای شخصیتی خاص او از اوایل دوران بزرگسالی در او وجود داشته باشد، این علائم صرفا در اثر عوامل تنشزای موقعیتی خاص ایجاد نشده است، اختلالات شخصیت در گروههای متفاوتی طبقهبندی میشوند که برخی از آنها در مردان و برخی دیگر از آن در زنان شایعتر است.
اختلالات شخصیتی تنها بخشی از اختلالات روانپزشکی هستند که به ۱۰ گروه اصلی تقسیم میشوند در همین راستا انزانی نشانههایی از این اختلالات را توضیح میدهد که در ادامه میخوانید:
1- اختلالات شخصیتی بدبین (پارانوئید): افراد مبتلا به این اختلال روانی بدون دلیل کافی به اطرافیان خود بدبین هستند و بر این باورند که همه از آنها سوءاستفاده میکنند. آنها شکهای بی موردی درباره وفاداری، صداقت همسر و دیگر اطرافیانشان دارند که همین رفتار باعث میشود به دیگران اعتماد نکنند. این دسته از بیماران اغلب از گفتههای ساده دیگران جملههای تحقیرو تهدیدآمیز پنهانی استنباط میکنند، کینه دیگران را به دل میگیرند، حملههایی را به شخصیت خود ادراک میکنند که برای دیگران آشکار نیست و به سرعت و با عصبانیت شدیدی واکنش نشان میدهند، با دیگران صمیمی نیستند. این دسته از افراد به دلیل اینکه ابتدای دوران کودکی و نوجوانی گوشهگیر، انزواطلب، روابط محدود با همسالان، اضطراب اجتماعی، افت تحصیلی و حساسیت بیش از حد داشتهاند باعث شده افکار و گفتههای عجیب و غریبی داشته باشند و غیرعادی به نظر برسند.
2- یکی دیگر از اختلالات شخصیتی شایع اسکیزوئید نام دارد؛ افراد مبتلا به این بیماری اغلب به فعالیتهای انفرادی علاقه دارند، به برقراری روابط عاطفی با دیگران اعتقادی ندارند، از فعالیتهای محدود لذت میبرند. به جز بستگان درجه اول دوستی ندارند، نسبت به تمجید و انتقاد دیگران بیاهمیتاند، این اختلال در دوران کودکی و نوجوانی در قالب انزواطلبی، روابط محدود، افت تحصیلی و سردی هیجانی بروز مییابد. این افراد تکالیف انتزاعی، بازیهای کامپیوتری و ریاضی را ترجیح میدهند و معمولا از نظر اجتماعی بیعرضه و خودخواه هستند. از نظر دیگران معمولا افرادی بیاحساس هستند و زندگی آنها بیهدف است. این بیماران نسبت به شرایط نامساعد واکنش منفعل از خود بروز میدهند و مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی اجتماعی ندارند به همین جهت به ندرت با کسی قرار ملاقات میگذارند و اغلب ازدواج نمیکنند و اغلب مورد تمسخر دیگران قرار گیرند. اختلال شخصیتی اسکیزوئید در مردان شایعتر از زنان به نظر میرسد.
3- اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از دیگر اختلالت شایع میان افراد است؛ وجود الگوی فراگیر از مشکلات اجتماعی و بین فردی که با ناراحتی حاد از روابط صمیمانه، کاهش توانایی در برقراری و بروز رفتارهای غیرمتعارف بروز مییابد. این دسته از بیماران به تفکرات و عقاید عجیب و غریب اعتقد دارند که همین مسئله بر رفتارشان اثرگذار است، آنها تجربههای ادراکی غیرمعمولی مانند خطاهای حسی بدنی از خود بروز میدهند، تفکرات مبهم و غیرمستقیم، سوءظن، رفتار و ظاهر عجیب و غریب، نداشتن دوستان نزدیک و اضطراب اجتماعی که با آَشنایی با دیگران کاهش نمییابد از ویژگیهای آنهاست. این افراد معمولا به رسوم اجتماعی بیتوجهاند، تماسهای چشمی برقرار نمیکنند و لباسهای نامناسب میپوشند.
این اختلال در مردان نسبت به زنان شیوع بیشتری دارد و در اوایل دوران کودکی و نوجوانی در قالب انزواطلبی، روابط محدود با همسالان، اضطراب اجتماعی، افت تحصیلی، حساسیت بیش از حد افکار و گفتار غیرعادی، خیالپردازیهای نامتعارف بروز میباید. آنها معمولا افراد غیرعادی هستند که مورد تمسخر قرار میگیرند.
4- - اختلال ضداجتماعی یکی دیگر از اختلال شخصیتی است که در دستهبندی ۱۰ گروه اصلی بیماریهای روانی قرار دارد؛ افراد مبتلا به این بیماری روانی الگوهای فراگیر از نادیده گرفتن و نقض حقوق دیگران که از ۱۵ سالگی آشکار میگردد با ناتوانی در پیروی از قوانین اجتماعی، فریب کاری و دروغگویی، استفاده از نامهای مستعار و کلاهبرداری از دیگران،ناتوانی در برنامهریزی، تحریکپذیری و پرخاشگی، ضد و خوردهای مکرر،بیپروا و بی ملاحظه بدن نسبت به امنیت خود، بی مسئولیتی و عدم پشیمانی پدیدار میشود.
این اختلال در کودکی و اوایل نوجوانی آغاز میشود. آنها اغلب پرخاشگر و تحریکپذیرند، درگیریهای فیزیکی دارند، برای دفاع از خود اعمال پرخاشگرانهای از خود بروز میدهند، مواد مخدر مصرف میکنند و هنگام رانندگی با سرعت غیرمجاز رانندگی میکنند، در روزهای کاری مرخصی زیادی میگیرند، مسئولیت ناپذیری مالی در آنها به شدت مشاهده میشود، با دیگران همدلی ندارند، بدگمان و برخوردهای تهدیدآمیز دارند.
این روانشناس با بیان اینکه اختلال ضداجتماعی در مردان نسبت به زنان شیوع بیشتری دارد ادامه میدهد: افراد مبتلا به این بیماری بسیار حرافاند، از نظر اکثر افراد جاذبههای زیادی دارند، معتاد به مصرف الکل و مواد هستند، وارد روابط عاطفی متعددی میشوند، در زندانها به کرات با این اختلال مواجه هستیم. آزار رسانی به کودکان به خصوص آزارهای جنسی و فرزندپروری بی ثبات و شیوههای تربیتی متناقض از ویژگیهای رفتاری آنهاست.
5- اختلال شخصیت مرزی؛ الگوی فراگیر بی ثباتی در روابط فردی و احساسی است که فرد نسبت به خود دارد در اوایل دوران بزرگسالی آغاز میشود انزانی درباره این اختلال روانی میگوید:مبتلایان به این بیماری بیامان تلاش میکنند که از سوی دیگران طرد نشوند، آنها رفتارهای آشفتگی هویت، خودکشیگرانه و خودآسیبرسان از خود نشان میدهند و با دیگران روابط بیثبات و افراطی دارند. ولخرجی، سوءمصرف مواد، رانندگی بیاحتیاط در آنها به شدت مشاهده میشود، احساس مزمن پوچی، خشم نامناسب و شدیدی، اندیشهپردازی پارانوئید و بدبینی دارند.
وی معتقد است که این اختلال شخصیتی در ایران شیوع بسیار زیادی دارد. این دسته از افراد مدام دچار استرس هستند، با چند دقیقه تاخیر در قرارشان به شدت وحشتزده و خشمگین میشوند، خود را به بدترین حالت سرزنش میکنند، برای طرد نشدن از سوی دیگران تلاشهای چشمگیری میکنند، نسبت به دیگران به شدت تغییر میکنند، به تناوب دیگران را حامیان نیکوکار و تنبیهگران بیرحم میخوانند، معمولا قبل از فارغالتحصیلی ترک تحصیل میکنند، رابطههای خوبی که به درستی پیش میروند را قطع میکنند. بیکاریهای مکرر، ترک تحصیل، طلاق، آزار جسمی-جنسی، غفلت و بیتوجهی، تعارض خصمانه و از دست دادن زودهنگام والدین از مواردی است که در سوابق دوران کودکی این افراد از خود بروز میدهند.
6- اختلال شخصیت نمایشی: مبتلایان به این اختلال شخصیتی دوست دارند در کانون توجه باشند، با داستانپردازی خود را در معرض توجه قرار میدهند در غیر این صورت علائم دلزدگی و افسردگی از خود بروز میدهند، زمان، انرژی و سرمایه بسیاری را صرف خودآرایی میکنند، عقاید و احساساتشان به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد، پژوهشها نشان میدهد که مبتلایان به این اختلال برای جلب توجه دیگران و کسب حمایت اقدام به خودکشیهای نمایشی میکنند.
7- اختلال خودشیفته یکی دیگر از اختلالات شخصیتی است که از اوایل دوران بزرگسالی آغاز میشود؛ این دسته از بیماران الگوی فراگیر تکبر، نیاز به تحصیل و عدم همدلی با دیگران دارند. آنها احساس متکبرانه و استثنایی بودن دارند، خیالپردازیهایی درباره موفقیت، قدرت، استعداد یا زیبایی نامحدود میکنند، در برقراری روابط با دیگران استثمارگرند، حس همدلی ندارند، اغلب به دیگران حسادت میکنند و یا فکر میکنند دیگران به آنها حس حسادت دارند. مبتلایان به این بیماری اغلب از گروه مردان هستند. این دسته از بیماران رفتارها و نگرشهای تکبرآمیز دارند، خیالپردازیهایی درباره موفقیت، قدرت و استعدادهای آرمانیشان دارند. خودشان را با افراد مشهور و ممتاز مقایسه میکنند، بیش از حد نیازمند تحسیناند، اعتماد به نفسشان شکننده است، با کوچکترین انتقاد، احساس پوچی و تهی بودن دارند و با خشم با دیگران مقابله میکنند. این ویژگی در افراد موفق قابل ملاحظه است اما این صفات زمانی اختلال تلقی میشوند که انعطافناپذیر، غیرانطباقی و پایدار باشد.
8- اختلال شخصیت اجتنابی یکی دیگر از اختلالت شایع است که اغلب در اوایل دوران بزرگسالی بروز مییابد؛ مبتلایان به این بیماری الگوی فراگیر اجتماعی، احساس بیکفایتی و ترس از ارزیابی شدن از سوی دیگران دارد. مبتلایان به این بیماری معمولا از فعالیتهای شغلی که مستلزم تعاملات اجتماعی است دوری میکنند چراکه آنها از انتقام و یا عدم تایید یا طرد شدن میترسند. آنها تمایل ندارند با دیگران ارتباط داشته باشند، به علت ترس از سرافکندگی و یا مسخره شدن روابط صمیمانهای ندارند، خود را از نظر اجتماعی نالایق و پایینتر از دیگران میدانند، به ریسک کردن و فعالیتهای اجتماعی بیمیلی شدیدی دارند، معمولا خجالتی، ساکت، آرام و خوددارند. آنها از اینکه منزوی و کمرو توصیف شوند بسیار میترسند. به نظر میرسد این اختلال میان زنان و مردان شیوع یکسانی دارد.
9-اختلال شخصیت وابسته جزء اختلالاتی است که در ایران شیوع زیادی دارد و اغلب زنان به آن دچار میشوند. مبتلایان این بیماری نیاز فراگیری به حمایت شدن که به رفتارهای سلطهپذیری، چسبندگی و ترس از جدایی ختم میشود. این افراد در تصمیمگیریهای روزانه خود بدون راهنمایی دچار مشکل میشوند، نیاز دارند دیگران مسئولیت اصلی زندگی آنها را بپذیرند، به دلیل ترس از قطع حمایت با اطرافیانشان مخالفت نمیکنند. در شروع انجام کارها دچار مشکل هستند، برای کسب محبت و حمایت دیگران افراط میکنند، نه گفتن را بلد نیستند، زمانیکه رابطه صمیمانهشان قطع شود بلافاصله به جستجو برای برقراری ارتباط با افراد دیگران میپردازند، همه ذهن خود را به ترس از رها شدن معطوف میکنند. نمیدانند کجا زندگی کنند، توانایی و استعدادهای خود را کوچک می شمارند و خود را نادان خطاب میکنند.
۱۰- اختلال شخصیت وسواس فکری و عملی شایعترین نوع اختلال روانی میان افراد است. الگوی فراگیر اشتغال ذهنی به نظم، کمالگرایی، کنترل ذهنی، به بهای از دست دادن انعطافپذیری، گشادهنظری و کارایی است که در اوایل بزرگسالی آغاز میشود. همه ذهن آنها به جزئیات، قواعد و مقررات معطوف است. کمال گرایی آنها باعث میشود کارهایشان را نیمهتمام رها کنند، شیفتگی شدید به کار دارند، در وظیفهشناسی و دقیق بودن افراط دارند، در دور ریختن و اشیای فرسوده و بیارزش ناتوان هستند، در زمینه خرج کردنهای مالی خود و دیگران خسیساند و به نظر آنها پول را باید برای آینده سخت خرج کرد، این دسته از بیماران یکدنده هستند. معیارهای سطح بالایی برای عملکرد خود دارند، از قوانین بیدلیل تبعیت میکنند، عواطفی از خود بروز نمیدهند و در روابط روزمره رسمی و جدی هستند.
در پایان انزانی معتقد است که اختلالات شخصیتی نشانههای مشابهی دارند که به نظر میرسد تشخیص آنها توسط مشاور و روانشناس میسر است، افرادی که دچار اختلالات شخصیت هستند مشکلات روانی خود را نمیشناسند و رفتارهای خود را عادی میدانند، با این حال این مشکلات برای اطرافیان مبتلا به این بیماریها اثرات جبران ناپذیری به جای میگذارد، چراکه مبتلایان به این بیماری مایل به دریافت خدمات روانپزشکی نیستند. لازم است همه ما با آگاهی زیاد و مشاورههای روانشناسی پیش از ازدواج با افراد وارد ارتباطهای صمیمانه شویم تا از اثر و پیامدهای آن جلوگیری کنیم.
انتهای پیام/