خبرگزاری فارس_بهمن آرمان، اقتصاددان و رییس سابق اداره مطالعات و بررسیهای اقتصادی بورس تهران است که در کارنامه شغلی خود همواره سمتهای مهمی را در بخش اقتصاد بر عهده داشته است.
وی که نماینده وزارت اقتصاد در هیات امنای حساب ذخیره ارزی در دولت اصلاحات نیز بوده در گفتگویی با خبرگزاری فارس ضمن مروری بر پیشینه پیدایش بازاری تحت عنوان بورس در ایران به بررسی وضعیت کنونی آن و نقش موثری که در تأمین منابع مالی باید ایفا کند، پرداخته است.
فارس: پیشینه راه اندازی بورس در ایران را اغلب کارشناسان بازار سرمایه به دهه 40 شمسی متصل میکنند.آیا در این دوره اساساً بازار سرمایه شفاف غیر دولتی وجود داشت اینکه در حوزه مالی آیا آنچنان پیشرفت کرده بودیم که بورس بزرگی به عنوان بازار سرمایه داشته باشیم؟
آرمان: قبل از هرچیز باید دانست پیدایش بازاری به عنوان بورس ابتدا در بلژیک و در قرن نوزدهم میلادی به وجود آمد که از داد وستد های کوچک برخوردار بود، اما آنچه که امروزه به عنوان بورس واقعی شناخته میشود، از قرن بیستم میلادی در دنیا شکل گرفت که اوج عملکرد بورس و تأثیر گذاری آنرا در بحران اقتصادی سال 1929 میلادی و سقوط بورس نیویورک شاهد بودیم.
از آن زمان به بعد، اهمیت بورس و سقوط شدید قیمت سهام باعث شد افراد زیادی که در بورس سرمایه گذاری کرده بودند، کارشان حتی به خود کشی هم برسد.
فارس: در ایران چطور این بازار راه اندازی شد؟
آرمان: پیشینه تأسیس بورس در ایران به سال 1315 شمسی باز میگردد. درست از زمانی که معمار ایجاد تاسیسات نوین اقتصادی ایران یعنی علی اکبر داور به عنوان یکی از معتمدان رضا خان، این پیشنهاد را داد.
اقتصاد ایران در آن زمان به شکل فئودالی و در ابعاد کوچکی بود که بخش تولیدی نقش قالبی در آن نداشت. برای همین ، پیشنهاد راه اندازی بورس در مقطع مذکور کنار گذاشته شد تا اینکه در سال 1343 شمسی که تصمیم گرفته شد، ایران به یک کشور صنعتی تبدیل شود، ابزارهایی از جمله راه اندازی بورس در دستور کار قرار گرفت.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بدانیم که در ابتدای اقدامات مذکور، قانون مالیاتها در راستای حمایت از تولید و حضور بخش خصوصی پایهگذاری شد. درست بر عکس قانون فعلی مالیات که بر ضد تولید است.
فارس: شرکتهای بخش خصوصی چگونه راه اندازی شدند؟
آرمان: برای ایجاد و توسعه شرکتها و کارخانجات صنعتی ، تشکیلاتی در وزارت اقتصاد به نام سرمایهگذاری خارجی به وجود آمد و بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران با مشارکت موسسههای بسیار معتبر جهانی و با سرمایه دولت ایران برای دادن وامهای بلند مدت و کم بهره تشکیل شد.
فارس:منظور شما از بانکهای جهانی چیست؟یعنی با منابع IMF صندوق بین المللی پول این منابع تخصیص داده شد؟
آرمان: خیر، بانکهای خصوصی خارجی مشارکت کردند. این بانکها درهیات مدیره بانک توسعه صنعتی ایران و شرکتها نیز حضور داشتند، زیرا دانش مالی کافی و مطابق استانداردهای جهانی در ایران وجود نداشت.
در کنار اینها وجود تشکیلاتی به نام بازار سرمایه یا بورس برای تأمین منابع مالی مورد نیاز شرکتهای بخش خصوصی لازم بود. به همین خاطر کارشناسان بورس بلژیک پس از چند سال مطالعه، پیش نویس قانونی را تهیه کردند که در سال 1345 به تصویب مجلس شورای ملی رسید و بورس اوراق بهادار تهران از سال 1346 فعالیت رسمی خود را آغاز کرد.
فارس؛ بورس تهران با چند شرکت راه اندازی شد؟
آرمان: تا سال 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تعداد 105 شرکت شامل شرکتهای تولیدی، بانکهای خصوصی و بیمههای خصوصی در بورس حضور داشتند، یعنی بر عکس حال حاضر که تقریباً تمام سرکت های پذیرفته شده در بورس شامل شرکتهای دولتی یا شبه دولتی هستند، اما در آن زمان تمام بانکها ، بیمهها و شرکتها متعلق به بخش خصوصی بودند. علاوه بر آن ویژگی دیگری که بورس آن زمان داشت که الان وجود ندارد ، استفاده شدید دولت از این بازار برای تأمین منابع مالی مورد نیاز و کنترل نقدینگی برای پرهیز از فشارهای تورمی بود.
به طور مثال برای اجرای قانون اصلاحات ارزی و خرید زمینهای متعلق به فئودالها و خوانین ، دولت نیاز به منابع مالی داشت که در اختیار آن نبود. چون قیمت هر بشکه نفت 2.5 دلار بیشتر نبود، برای همین اوراق قرضه 5 ساله اصلاحات ارزی منتشر شد.
از آنجایی که قرار بود تهران دارای یک مرکز مالی و اداری مدرن شود؛ برای خرید زمینهای منطقه عباس آباد، شهرداری تهران اقدام به انتشار اوراق قرضه 7 ساله اراضی عباس آباد کرد تا در آنجا مجموعه اداری به نام شهرستان پهلوی راه اندازی شود که برای طراحی آن مسابقه بین المللی برگزار شد.
همچنین در آن زمان دولت یا بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی اقدام به انتشار اوراق قرضه دولتی یا اسناد خزانه میکردند. یعنی هر زمان که نقدینگی در جامعه کم بود، بانک مرکزی اقدام به خرید اوراق قرضه میکرد، یعنی در سیستم گردش مالی اقدام به تزریق پول میکرد و زمانی که خطرات تورمی وجود داشت اقدام به انتشار اوراق قرضه میکرد. باید گفت نبود همین ابزار یکی از دلایل بالا بودن نرخ تورم در ایران فعلی است.
فارس: بازگردیم به بورس پس از انقلاب، وضعیت این بازار چگونه بود؟
آرمان: در سال 1357 که انقلاب اسلامی پیروز شد تعداد 105 شرکت در بورس پذیرفته شده بودند.پس از انقلاب و با مصادره کارخانهها توسط دولت تعداد 55 شرکت از بورس اخراج شدند. بنابراین بورس بر روی کاغد تا سال 1368 وجود داشت، ولی معاملاتی در آن صورت نمیگرفت. با پایان جنگ و بر سر کار آمدن دولت سازندگی،فعالیتهای بورس دوباره آغاز شد و تا سال 1376 تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس به 264 شرکت رسید.
فارس:پس از دولت سازندگی وضعیت بازار سرمایه چگونه بود؟
آرمان: پس از پایان دوره دولت سازندگی ، مدیریت بورس بطور کامل به مدیریت دولتی تبدیل شد، در صورتی که در هیچ کجای جهان دبیر کل بورس یا تشکیلاتی مثل بورس زیر نظر دولت نیست. البته این به معنای این نیست که در دوره سازندگی دولت در اداره بورس دخالت نداشت، ولی نه به اندازه الان که همه کسانی که در بورس کار میکنند از لایههای نظارتی دستگاههای ویژه عبور کنند و استانداردهای رفتاری مورد نظر دولت داشته باشند یا اینکه خود را کارمند دولت بدانند، نه نظارت بر بازار و جلوگیری از فساد مالی و ضایع شدن منافع سهامداران خرد که با اعتماد به آنها سرمایه خود را در راه دفاع از تولید ملی به کار گرفتهاند.
پس از تصویب قانون بازار سرمایه در سال 1384 شمسی، بورس اوراق بهادار تهران تحت نظر وزارت امور اقتصادی قرار گرفت و مدیریت بورس که باید مدیریت مستقلی باشد، تبدیل به یکی از ابزارهای در کنترل دولت درآمد.یعنی دبیر کل بورس را که هم اکنون به عنوان رییس سازمان بورس اوراق بهادار شناخته میشود، از سوی دولت تعیین میشود.
فارس، نخستین دبیر کل بورس را نیز دولت تعیین میکرد.
آرمان: بورسها در تمام جهان ، تشکیلات مستقلی هستند و در اصل دولت فقط حالت نظارتی بر آنها دارد. تا قبل از دوره دولت سازندگی ، بورس در اختیار تکنوکراتها (فن گرا) بود، به عبارتی افرادی که دارای گرایشهای سیاسی و جناحی نبودند. اشخاصی از جمله من، خانم ملیحه قمصری رییس وقت نظارت بر شرکتها، شادروان روبرت کشیشیان،مرحوم مدنی رییس تالار معاملات، مرحوم اکبر زرگانی نژاد که هر چند کارگزار بود، ولی نقشی کلیدی در گسترش بازار سرمایه داشت و اله وردی رجایی سلماسی که فردی باسواد و شدیداً با انگیزه بود.
فارس: در آن زمان بورس تهران تحت تأثیر جریانهای انقلابی قرار داشت ؟
آرمان: آن زمان بورس متأثر از کنش و واکنشهای جناحهای سیاسی و غیر سیاسی نبود و صرفاً به عنوان یک نهاد حرفهای فعالیت میکرد.
پس از تصویب قانون بازار سرمایه و بزرگ شدن آن در عمل بورس تبدیل به حیاط خلوت دولتیها و همچنین مرکز فساد شد، بطوری که اقای احمدی نژاد رییس جمهور وقت آن را قمار خانه خواند و قصد تعطیل کردن آن را داشت. به این دلیل که انواع و اقسام تخلفات در بورس انجام میگیرد، اما با وجود آنکه در بورس باید نظارتی وجود داشته باشد، اما از آن نظارتها خبری نیست.
به طور مثال من به تازگی به عنوان یکی از مدیران دوره ساخت فولاد مبارکه ، اطلاعاتی را در اختیار سازمان بورس و اوراق بهادار و به طور مستقیم مسئول تخلفات شرکتهای این سازمان بر وجود تخلفات فولاد مبارکه دادم. پیشتر نیز با ارسال نامه ای به رییس سازمان بورس این موضوع را مطرح کردم، اما هیچ نظارتی از سوی سازمان بورس که نمایندگان آن در مجامع شرکتهای پذیرفته شده در بورس شرکت میکنند، مشاهده نشد و نمیشود.
مسئله به این شکل بود که فولاد مبارکه بدون اینکه مجمع سهامداران را برگزار و یا تاییدی از سازمان بورس بگیرد، مبلغی معادل 200 میلیارد ریال برای پروژه انتقال آب به فولاد مبارکه از سرشاخههای کارون، به آبفای اصفهان پرداخت کرده است، در حالی که نیازی به آن ندارد، زیرا با سود بردن از تکنولوژیهای نوین و سرمایه گذاری سنگین در تصفیه فاضلاب شهر مبارکه با وجود سه برابر کردن تولید خود و داشتن قرارداد مبنی بر برداشت 50میلیون متر مکعب آب از رود خانه زاینده رود در سال ،نیاز خود را به 20میلیون متر مکعب کاهش داده است، در حالی که از طریق تونل انتقال آب از سرشاخههای کارون ،700 میلیون متر مکعب آب باید انتقال یابد که در اصل نه منطق اقتصادی دارد و نه فولاد مبارکه به آن نیاز دارد به عبارتی مدیریت فولاد مبارکه دست در حیب سهامداران خود کرده است.
فارس: سازمان بورس در این زمینه هیچ واکنشی نشان نداده است؟
آرمان: زمانی که حتی تصویر چک صادر شده با امضای مدیر فعلی فولاد مبارکه را در اختیار سازمان بورس قرار دادم آنها واکنشی نشان ندادند. متاسفانه فساد در بازار سرمایه به گونه ای نهادینه شده که نمیتوان کاری کرد، در حالی که در زمان حضور من در بورس یکی از مدیران برای تخلف کوچکی از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و گویا مدتی در زندان بود.
بورس در همه کشورهای جهان ابزار تأمین مالی بنگاههای اقتصادی است.اگر عملکرد بورس تهران را بخواهیم با بورسهای منطقهای مقایسه کنیم ،رقم بسیار اندکی در این زمینه شاهد هستیم، در حالی که در سایر کشورها حدود 70 درصد از منابع تأمین مالی مورد نیاز سرمایهگذاریهای جدید از طریق بورس تأمین میشود که به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای عملکردی بورسها مطرح است.
بورس تهران در ردههای آخر در این زمینه قرار دارد و در عمل کمکی به تأمین مالی منابع بنگاههای اقتصادی نمیکند. یکی از شاخصههای دیگر بورسها ایجاد شرکتهای سهامی عام یا بازار اولیه ( pipo) است.
در زمان مدیریت رجایی سلماسی در ریاست اسبق کارگزاران بورس تهران در دوره سازندگی، تعداد بیش از 30 تا 50 شرکت به صورت سهامی عام در کشور تأسیس شدند که بزرگترین آنها شرکت سرمایهگذاری توسعه صنعتی ایران با بیش از 230 هزار نفر سهامدار و شرکت توسعه معادن روی ایران با 131 هزار نفر سهامدار بود.
جالب اینکه شرکت توسعه صنعتی ایران در زمانی که من در بورس مسئولیت داشتم، تأسیس شد.
فارس: سرنوشت آنها چه شد؟
آرمان: این دو شرکت با سرمایههای خرد تأسیس شدند و در حال حاضر هر دو شرکت تبدیل به شرکتهای غول پیکر فعلی شدهاند. به طوری که شرکت توسعه معادن روی امروز به عنوان بزرگترین تولید کننده روی و صادر کننده این کالا در ایران به شمار میرود که با سرمایه خرد مردم تأسیس شده است.
از زمان دولتی شدن بورس، این فرایند در عمل متوقف شد . بر اساس قانون مصوب سال 1384 بازار سرمایه؛ تأسیس هر شرکت سهامی عام و یا انتشار هر گونه اوراق بهاداری، منوط به اخذ مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار شده است.
هم اکنون نیز معاونتی در سازمان بورس به نام بازار اولیه وجود دارد. طی هفتههای اخیر در جلسه ای جویای عملکرد بازار اولیه از مقام مسئول این بازار شدم مبنی بر اینکه چرا انتشار سهام جدید در بازار اولیه طی سال 96 تنها رقم ناچیزی معادل 50 میلیارد تومان جذب شده است و در سال جاری نیز مطابق آماری که در اختیار رسانهها گذاشته شده، هیچ شرکت سهامی عام جدیدی تأسیس نشده و در مقابل تجهیز منابع از بازار اولیه ، رقم صفر قرار داده شده است که طبعاً این مقام مسئول دستمزد کار نکرده خود را از شرکتهای پذیرفته شده در بورس به دست میآورد، عملاً سکوت بود. به عبارتی اوضاع بسیار بدتر از آن چیزی است که در بیرون بازتاب مییابد.
یعنی در عمل، بورس ابزاری برای تأمین منابع مالی نیست و از ضعف مدیریت بسیار سنگینی برخوردار است. مایه شگفتی فراوان کارشناسان بازار سرمایه اینکه با وجود تغییر وزیر امور اقتصاد و دارایی ، شورای بورس مدت مأموریت رییس فعلی سازمان بورس را برای مدت 30 ماه دیگر تمدید کرده است که این خود نشان دهنده دخالت دولت و دست نشانده بودن بورس به عنوان حیاط خلوت دولت است.
اگر معیارهای سنجشی از نظر شفافیت اطلاعاتی شرکتها، جلوگیری از پدیده سوء استفاده از اطلاعات نهانی و یا تجهیز منابع و افزایش تعداد شرکتها در بورس مبنای قضاوت عملکرد سازمان بورس باشد، بطور حتم عملکرد 30 ماه گذشته رییس فعلی سازمان بورس در این زمینهها به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
فارس: معیار شما برای این ادعا چیست؟
آرمان: بورس متأثر از شاخصهای کلان اقتصاد کشور است.به این صورت که سیاستهای دولت در زمینه مسائل اقتصادی و بنگاههای اقتصادی بر عملکرد بورس تأثیر فراوانی دارد.
به طور مثال به یکباره وزارت نفت ، قیمت خوراک واحدهای پتروشیمی را 4 برابر کرد و قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی شدیداً کاهش پیدا کرد که این موضوع باعث خسارتهای سنگین به سهامداران خرد شد، ولی بورس هیچ واکنشی در برابر این مسئله انجام نداد.در حالی که میانگین قیمت گاز طبیعی برای کارخانههای پتروشیمی در خاورمیانه و شمال افریقا 2.5 سنت دلار است اما در ایران 8 سنت است. نتیجه اینکه هیچ سرمایه گذاری جدیدی در صنعت استراتژیک پتروشیمی پس از اعلام این نرخ در ایران انجام نشده است.
در حال حاضر هزینه انرژی برای تولید هر تن فولاد در عربستان سعودی و قطر که از گاز طبیعی استفاده میکنند، به ترتیب 8 و 4 درصد تولید است، در صورتی که در سه مجتمع بزرگ فولاد سازی ایران یعنی فولاد مبارکه ، فولاد خوزستان و فولاد خراسان، هزینه انرژی 13 درصد قیمت تمام شده تولید است.
هزینه عملیاتی انرژی در تولید هر تن فولاد در ایران رقمی نزدیک به چین و کره جنوبی است. یعنی حدود 37 درصد.نکته بسیار مهم اینکه در دی ماه امسال شرکت ملی گاز ایران اعلام کرده که قیمت گاز طبیعی تحویلی به کارخانههای فولاد سازی 95 درصد افزایش پیدا میکند که این موضوع در عمل به این معنی است که صنعت استراتژیک فولاد به حالت تعطیل در خواهد آمد.
ابلاغیه بحث بر انگیز وزارت نفت نشان میدهد، قیمت گاز طبیعی برای شرکتهای فولاد سازی بزرگ کشور که به عنوان سوخت و ماده اولیه آنها قرار میگیرد، با افزایش 2 برابری مواجه شده و از 130 تومان در هر متر مکعب به 260 تومان رسیده که خسارتهای سنگینی را به سهامداران و این صنعت استراتژیک وارد میکند.
پرسش اینجاست که ایران بر پایه به هنگام ترین اطلاعات منتشره توسط شرکت بریتیش پترولیوم (BP) دارای بیشترین ذخایر گاز جهان حتی بیشتر از روسیه است، بنابراین وجود گاز طبیعی در ایران یک مزیت مطلق و نه یک مزیت نسبی است.
حال چنین اقدامی در شرایطی که کشور نیازمند به اجرای دقیق فرامین رهبری است و ابلاغیه ایشان در سیاستهای اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی تبیین شده، این حرکت دولت بطور کامل پرسش برانگیز است و نشان دهنده دستهایی است که میخواهند به تولید داخلی آسیب بیشتری وارد کنند تا زمینه ونزوئلایی کردن اقتصاد ایران فراهم شود.
فارس: میزان مشارکت مردم در بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آرمان: بر اساس منابع موجود در اینترنت ، بیشترین درصد مشارکت مردم در سهام به کشور هلند اختصاص دارد، یعنی 30 درصد مردم هلند به طور مستقیم سهام دار شرکتها هستند، در ژاپن اما 27.4 درصد و در آمریکا این نسبت به 25.4 درصد میرسد.
انگلستان نیز 23 درصد و اتریش معادل 7 درصد است. آلمان نیز با مشارکت 5.6 درصدی مردم در بازار سهام روبرو است، اما در ایران این نسبت در حدود 8 درصد است. یعنی بالاترین نرخ مشارکت مردم در بازار سرمایه از نظر تعداد سهامدار در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به استثنای ترکیه مربوط به ایران است.
این موضوع نکته مثبتی است و نشان میدهد، هر زمان که دولت به مردم روی کرده ، پاسخ مثبت دریافت کرده است.
فارس:منظور شما از اعتماد به مردم و دریافت پاسخ مثبت چیست؟ یعنی تأمین مالی دولت بر دوش مردم بوده است ؟
آرمان: بزرگترین پروژه توسعه شهری کشور در منطقه نواب تهران زمانی که در بورس مسئولیت داشتم، انجام شد. به یاد دارم که در آن نشست ، مرحوم نوربخش که به تازگی رییس کل بانک مرکزی شده بود، با حضور کرباسچی شهردار وقت تهران و تعداد دیگری که آنجاحضور داشتند ، گفته شد از بورس نیز نماینده ای باشد که من به این جلسه رفتم.
در آن جلسه، یکی از حاضران با توجه به سنی که داشت طبعاً میدانست ، دولت وقت در قبل از انقلاب اقدام به انتشار اوراق قرضه (مشارکت) کرده بود، خطاب به آقای کرباسچی با طعنه گفت« چرا پول مردم را بگیریم و بدهیم دست شهرداری که برخی از آنها دزد هستند.»کرباسچی نیز در مقابل این پاسخ را داد که « مگر فقط در شهرداری دزد هستند که چنین ادعایی میکنید.» البته در آن زمان فساد به اندازه امروز نهادینه نشده بود.
از نوربخش درخواست کردم، به عنوان نماینده بورس اجازه صحبت به من بدهند. عنوان کردم شاید به یاد داشته باشید که شهرداری تهران زمینهای عباس آباد را با انتشار اوراق 7 ساله اراضی عباس آباد خریداری کرد و هنوز هم این اوراق در بورس مورد داد و ستد قرار میگیرد. علاوه بر آن در زمان دکتر مصدق که ایران تحریم نفتی شده بود، دولت به مردم روی آورده بود و مردم نیز این اوراق را خریداری کردند.
عدهای نیز نه برای سود جویی بلکه با قاب کردن اوراق منتشر شده در آن زمان ، به عنوان خاطرهای از ایستادگی دولت وقت در مقابل استعمار انگلیس آنرا همچنان نگهداری میکنند.
فارس: ایران دارای یکی از بالاترین نسبت مشارکت مردم در فعالیتهای سهامداری در منطقه خاورمیانه است و شرکتهایی با بیش از 300 هزار نفر سهامدار را در آن وجود دارند، اما چرا دولت به فرامین رهبری مبنی برمردمی کردن اقتصاد بی توجه است؟
آرمان: در هر 40 دقیقه یک نفر در جادههای ایران کشته میشود، دلیل آن این است که کشور نیاز به 12 هزار کیلومتر آزاد راه جدید دارد. ساخت آزاد راه ارتباطی به تلاطمهای ارزی و تحریمهای بانکی نداردو فقط شامل بخش ریالی اقتصاد میشود. تجهیز زمینهای کشاورزی به آبیاری مدرن و صرفه جویی در مصرف آب و افزایش برداشت در سطح هکتار نیز نیازی به ارز ندارد و ارتباطی هم با تحریمها ندارد.
ساخت مسکن ارزان قیمت برای طبقه متوسط و کم درآمد در کشوری که دارای بیش از 16 هزار کیلومتر مربع بافت فرسوده است، نیازی به ارز وجود ندارد ضمن اینکه توانایی لازم در این دو صنعت هم اکنون در اختیار شرکتهای ایرانی است، به طوری که به تازگی دیده شد که یک شرکت ایرانی ، موفق به ساخت یک سد در آفریقا از طریق یک مناقصه بین المللی شده که حجم ذخیره این سد 8 برابر سد کرخه یعنی بزرگترین سد ایران است. این به معنای آن است که بعد از انقلاب توان فنی و علمی خود را به شدت افزایش دهیم چون برنده شدن در مناقصه بین المللی کار آسانی نیست.
اگر دولت به طور مشخص اعلام کند که میخواهد یکصد هزار هکتار زمین کشاورزی را مجهز به آبیاری نوین از طریق منابع مالی مردمی کند ، هم به نفع اقتصاد ملی است و هم مردم از آن استقبال خواهند کرد.
عملکرد سازمان بورس در تأسیس شرکتهای سهامی عام جدید در سال جاری صفر بوده است.
اینکه دولت بگوید یک مجتمع مسکونی شبیه به اکباتان در تهران و در سایر شهرها به صورت انبوه سازی و صنعتی سازی یا ارزان سازی برای طبقه متوسط میخواهد ایجاد کند که صنعت ساختمان به تحرک بیافتد تا دستکم 40 صنعت دیگر نیز با آن حرکت کنند ، آیا مردم جواب مثبت نمیدهند؟
فارس: در بورس ایران چرا فرایند تأمین مالی با کندی مواجه است؟
آرمان: ساختار مدیریتی بورس با مشکل و بی انگیزگی فراوانی مواجه است، همه کسانی که در سازمان مشغول به کار هستند، خود را کارمند دولت میدانند و برای کار نکرده خود پول و رانت اطلاعاتی میخواهند. بطوریکه عملکرد بازار اولیه آن که ریاست آن بر عهده کسی است که وقوع فاجعه زیان سنگین به سهامداران کنتور سازی ایران را در پیشنیه مدیریت خود دارد، نمونهای از آن است که به جای اینکه مجازات شود، در جایگاه حساس دیگری به کار گرفته شده، در حالی که عملکرد سازمان بورس در تأسیس شرکتهای سهامی عام جدید در سال جاری صفر بوده است.
میلتون فریدمن برنده جایزه نوبل در اقتصاد ، جمله ماندگاری دارد و میگوید اگر یک بیابان را به دولت واگذار کنند ، چند سال بعد در آن حتی یک مشت شن هم پیدا نخواهید کرد، به عبارتی با دولتی کردن بورس انگیزه کار و خدمت به مردم از کارکنان آن گرفته شده است.
البته در کنار این مسئله افت شدید دانش علمی دانش آموختگان دانشگاههای ایران را نباید نادیده گرفت، ضمن اینکه باید این واقعیت را پذیرفت که جریان هاییب که از خارج از ایران تغذیه میشوند با توسعه اقتصادی ایران مخالف هستند که برای شاهد آن باید سخن رحیم پور ازغدی را بازگو کنم که در آینده مشخص خواهد شد که عدهای که در مراکز تصمیم گیری حساس و اجرایی هستند، جاسوس کشورهای خارجی بودند.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا نظریه ای مبنی بر اینکه عده ای عمداً قصددارند اقتصاد ایران را به سمت ونزوئلایی شدن سوق دهند، با به کار گیری چنین اشخاصی بویژه در بازار سرمایه که نهاد بسیار حساسی است ،عینیت خواهد یافت؟
انتهای پیام/ب