*آقای جباری وارد کلاسهای مربیگری شدید و این خبر خوبی بود. دوست داریم بدانیم نقشه راه شما برای ادامه چیست؟
در کلاس مربیگری که استاد آن آقای سنجری بود شرکت کردم. کلاسهای خیلی خوبی بود. هم از نحوه آموزش و هم از برخوردهایی که شد واقعاً راضی هستم. آقای سنجری واقعاً متشخص، تحصیلکرده و باسواد است. شانس ما بود که در اول راه با ایشان کار کردیم. ۱۰ روز دیگر مشخص میشود که میتوانم در کلاسهای بعدی باشم یا نه. در این دوره چیزهای زیادی یاد گرفتم. به هر حال چیزهایی هم از قبل میدانستم و ترکیب اینها با هم فکر میکنم برایم در آینده اتفاق خوبی رقم بزند.
*شما در دوران بازیگری با مربیان زیادی کار کردید. علاوه بر مربیان ایرانی شاگرد میلان ماچالا و کیروش هم بودید. دوست داریم بدانیم الگوی شما در مربیگری چه کسی است؟
کسانی که کلاسهای مربیگری را برگزار میکنند به هر حال میدانند بازیکنی که بازی ملی دارد، با اتمسفر، شکل بازی، تماشاگران و کار مربیگری بیگانه نیست. به هر حال ما تجربه کار با مربیان مختلف را داریم. این چیزها در طولانیمدت به دست میآید. شما در مربیگری میفهمید که واقعاً وقت باارزش است. بستگی دارد از کدام تجربههایتان کجا و به چه نحوی استفاده کنید؟ من هم خوشحالم که در طول دوران بازیگری تجربه خوبی از کار با مربیانم به دست آوردم.
*واقعیتی که حتی روزنامهنگاران را نگران میکند این است که خیلی سخت به مربیان جوان در این فوتبال میدان میرسد. در عوض مربیانی هستند که نزدیک به ۲۰ سال است در فوتبال کار میکنند و اگر ناکام هم باشند دوباره نیمکت دارند. شما اصلاً به این مسئله فکر میکنید؟
این دیگر به باشگاههای ما بستگی دارد. اگر مدیریت درست باشد از مربی حمایت میکنند. منتها در بعضی جاها از نظر تماشاگران هم برای حفظ یا برکناری مربی استفاده میکنند. مشکل ما این است که دنبال برنامههای کوتاهمدت و نتیجهگیری هستیم. مربیان بزرگ زمانی بزرگ میشوند که شانس و فرصت به اندازه کافی در اختیارشان قرار داده شده. باید در زمینه مربیگری هم مثل بازیکنسازی، استعدادیابی شود. منتها ما در فوتبالمان این چیزها را نداریم. همه چیز شده نتیجه و همیشه یکسری فشارها هست تا مربی عوض شود و کوتاهمدت کار کند. الان کمی بدنه فوتبال ما جوان شده است. ما باید از همه جای دنیا الگوبرداری کنیم. بیدلیل نیست که در لیگهای معتبر به مربیان جوان فرصت میدهند. نگاه کنید، واقعاً هم موفق بودهاند. ما باید بیشتر به این مسئله بپردازیم که به هر حال جوانها فرصت کار داشته باشند و بتوانند خودشان را نشان دهند. خود من در مدتی که کارم را شروع کردم واقعاً از کار کردن با مربیان جوان لذت بردم. به نظر من مربیگری یک موهبت است. خود من الان قصد و نیتی برای رسیدن به تیمی یا باشگاهی را ندارم و واقعاً همه تلاشم را میکنم تا بتوانم تجربهام را انتقال دهم. حالا در هر سطحی باشد. این برای خودم باارزش است و از آن لذت میبرم ولی واقعاً باید
جوانگرایی در عرصه مربیگری هم شروع شود. سالهای زیادی این عرصه در اختیار کسان دیگری بوده و الان نیاز است که ما در فوتبالمان
جوانگرایی کنیم.
*گفتید نیت ندارید به تیم یا جایگاهی برسید. درباره اش بیشتر توضیح میدهید.
ببینید زمان مهم است. من وقتی کار میکنم دوست دارم
حرفهام را خوب و به بهترین شکل انجام دهم. برای گذران وقت کارم را انجام نمیدهم. مسلماً در مربیگری باید زمان زیادی برای مطالعه و کسب دانش بگذارید. به نظر من برای اینکه موفق باشید باید کارتان را از رده پایه شروع کنید. باید تلاش کنی به بازیکنانی که هنوز جا برای یادگیری دارند و توانمند نیستند، چیزهای جدید یاد بدهی. میتوانی با آنها همراه شوی و ببینی اصلاً میتوانی اخلاق و رفتارشان را درک کنی؟ بعد به سطح بزرگسالان بروی. به خاطر همین الان خوشحال هستم که کمکمربی استقلال نشدهام. فکر میکنم خدا من را دوست داشت که در این مقطع به استقلال نرفتم. سعی میکنم از استادانم از جمله آقای سنجری چیزهای جدید و بیشتری یاد بگیرم. همانطور که گفتم با طی کردن سلسله مراتب میتواند برایتان اتفاقات خوبی بیفتد.
*چرا خوشحالید که نشد به استقلال بروید؟ آیا به خاطر فرصتی که برای یادگیری نصیبتان شد یا دلیل دیگری دارد؟
ببینید رعایت سلسله مراتب واقعاً بهتر است. من آن مقطع دعوت شده بودم و خودم دوست داشتم به استقلال بروم. فکر میکنم میتوانم گوشهای از کار را بگیرم و کمک کنم ولی اینکه خیلی چیزها درست شود باید منتظر بمانید تا همه چیز آرام آرام پیش برود. مربیان بزرگ همیشه پیشنهادات زیادی دارند ولی آیا به همه آنها پاسخ مثبت میدهند؟ همیشه فکر میکنند و بهموقع وارد میشوند. به نظر من هم اینطوری خیلی بهتر است. من هم الان از زمانی که دارم استفاده میکنم و هر روز اطلاعاتم را درباره فوتبال بالا میبرم.
*در آن مقطع بحث زیاد بود. حداقل روزنامهنگاران میدانند که واقعاً
شفر قصد داشت شما را به استقلال ببرد ولی چه اتفاقی افتاد نرفتید؟ آیا هنوز با
شفر در ارتباط هستید؟
من دوست ندارم درباره حضورم روی نیمکت استقلال نبش قبر کنم. درباره
اش قبلاً صحبت کردهام و در ادامه راه برای استقلال آرزوی موفقیت میکنم. هم برای آقای
شفر و هم مجموعه باشگاه.
*حضور شما و
آندو هم در کلاسهای مربیگری جالب بود.
(با خنده و شوخی)
آندو هم دست از سر ما برنمیدارد. هر جا میروم او میآید. در این مدت خیلی با هم صحبت کردیم. زمان زیادی با هم گذراندیم.
آندو واقعاً خوشقلب است و این را هم بگویم که هنوز بازی میکند. تفاوت او با من این است که هنوز از فوتبال خداحافظی نکرده و امیدوارم در فصل جدید در یک تیم مشغول بازی شود.
*کلاً به نسل شما حداقل موقع خداحافظی کملطفی شد، درست است؟
الان به چه کسی توجه میشود که به ما بشود؟! من خودم را برای این چیزها آماده کرده بودم. همین که نظر هواداران روی شما مثبت باشد، کافی است. ماشاالله اینقدر ضعف مدیریت در این فوتبال داریم که اصلاً به بازی خداحافظی بازیکنان نمیرسد. وقتی مدیر نیست به این چیزها میشود فکر کرد؟ همین الان باشگاه کلی درگیر مشکلات است و نوبت به بازی خداحافظی برای کسی نمیرسد.
*آقای جباری شما در دوران فوتبال خود هیچوقت مقابل یکسری مسائل سکوت نکردید. زمین خراب، امکانات بد، ضعف مدیریت و… چیزهایی بود که از کنارش نگذشتید. در مربیگری چطور؟ چون خیلیها برای بودن با این چیزها کنار میآیند.
من اگر میخواستم کنار بیایم سال قبل در استقلال کنار میآمدم و الان هم در استقلال بازی میکردم! من شبیه دیگران نمیشوم که به هر قیمتی در فوتبال باشم. تمام تلاشم را میکنم در این عرصه جدید آنقدر قوی باشم و بتوانم از پس همه چیز بربیایم تا تواناییام بر همه مسائل غالب شود. من آدمی نیستم که جلوی کسی گردن کج کنم. خیلی از چیزها را خود شما میشنوید و میدانید.
غیرفوتبالیها مربیان را برای تیمها
ارنج میکنند. من در حال حاضر فقط دوست دارم که یاد بگیرم و بتوانم تجربهام را منتقل کنم. نسبت به فوتبال کشورم احسان دین میکنم. فوتبال ایران به من خیلی چیزها داده است. وظیفه خود میدانم تا کمک کنم. حالا ممکن است با تیم بزرگی کار کنم یا در فوتبال پایه فعال باشم.
*اخیراً بعد از مصاحبه بازیکنان استقلال خیلیها گفتند مجتبی جباری ۱۰ سال قبل این حرفها را زده بود. منتها باید سالها میگذشت تا کسی جرأت کند حرفهای شما را بزند. خودتان در این باره چه نظری دارید؟
وقتی نمیتوانیم در فضای کار خودمان که شهرت، قدرت و اعتبار داریم، از یکدیگر حمایت کنیم. وقتی اولین امکانات را برای خودمان میخواهیم. وقتی پشت هم حرف میزنیم و از این کارها میکنیم، چطور میتوانیم بگوییم جامعه باید اینطوری و آنطوری باشد؟! همه این چیزهایی که من گفتم سالها بوده، ولی کسی آمد حمایت کند یا بخواهد حقش را بگیرد؟ بعضیها متوجه نشدند که این رفتارها چقدر به شخصیتشان ضربه زد. این واقعاً توهینآمیز است. بعضیها منافع شخصی خودشان را انتخاب کردند. رفتند با یک آدم کوچک کانال زدند که حق و حقوقشان را از باشگاه بگیرند. اینکه زودتر به پولشان برسند یا قرارداد بهتر ببندند. آنها چشمشان را روی واقعیت بستند. تلاش نکردند تا حق فرد دیگری را در باشگاه بگیرند، حق بازیکنان جوان را. حرفهایی که من زدم به هر حال تاوانی داشت ولی آنها این حرفها را نزدند که تاوان ندهند. شما نگاه کنید. همین الان یک پست را دستهجمعی میگذارند. وقتی شما بزرگتر تیم هستید باید به موقع حرف بزنید تا حق همه را بگیرید. شما که نیاز
آنچنانی نداری، حداقل برو حق ۴ نفر را بگیر. نگذار حق آنها خورده شود. متأسفانه چنین چیزی ضعف همه ماست. به هر حال همین حرفها باعث شد تا من چند سال زودتر خداحافظی کنم. به خاطر اینکه دوست نداشتم شبیه آن آدمها باشم که با یکسری آدم بیکلاس و
چیپ و بهدردنخور همراه شوم، چون یکسری اتفاقات مالی یا چیز دیگری رقم بخورد. آدمهای بیکلاسی که بودنشان خیانت به بچههایی است که آینده داشتند و میخواستند فوتبالیست بزرگی شوند. تا الان هم این اشتباه به خیلیها ضربه زده و حذف شدهاند. از نظر مالی به آنها اجحاف شد. دیگر خودتان همه چیز را میدانید.
*اول فصل خیلیها میگفتند استقلال قهرمان میشود ولی حالا شرایط متفاوت است. شما وضعیت تیم را چطور میبینید؟
من خیلی وقت است که این حرفها را زدهام. آخر تیمی که میخواهد قهرمان شود باید درگیر زمین تمرینی باشد؟ باشگاهی با این همه هوادار و سابقه باید درگیر این شرایط باشد؟ معلوم است که استقلال نقشه راه درستی ندارد. باشگاه بلندپرواز نیست. کسانی در باشگاه هستند که به جای خدمت، خیانت میکنند. آنها میخواهند فقط باشند. متأسفانه این چیزها هست. بعضی وقتها این بالا و پایینها را میبینی و هوس میکنی که بروی سرمربی شوی و خیلی کارها بکنی. استقلال همیشه درگیر این مسائل بوده است. امیدوارم رفع شود. امیدوارم باشگاه به استانداردهای لازم برسد تا اینقدر تیم و بازیکنان و هواداران اذیت نشوند. تا کی باید وضع استقلال این باشد؟ این چیزها درست شود به نتیجه میرسد. شما ببینید وضع تیم بزرگسالان استقلال این است، خدا رحم کند در تیم پایهها چه خبر است؟! چطوری باید استعدادیابی کنند؟ چطوری باید بازیکن بسازند؟ ببینید آنجا دیگر چه خبر است.
*درباره کیروش هم سؤال داریم. او موافق و منتقدانی دارد. نظر شما درباره این ۸ سال چیست؟
من با مربی بدنساز تیم حرف زده بودم تا در مسیر آمادهسازی تیم باشم و چیزهایی درباره نحوه مدیریت و به هر حال آمادهسازی تیم یاد بگیرم. به نظر من مدیریت کیروش در این ۸ سال خیلی خوب بود. با خیلی چیزها جنگید تا به خواستههایش برسد و همه چیز را برای تیم مهیا کند. بالاخره این باارزش است. منتها از نظر شکل بازی مدل خود من طور دیگری است. توقع فوتبال زیباتر و چشمنوازتری از تیم ملی داشتم. به نظرم از این نظر با فوتبال دنیا منطبق نبود ولی من دوست داشتم شکل این کارهای دفاعی را هم یاد بگیرم.
*چرا نشد کنار تیم باشید؟
مشغلههایی داشتم که نشد ولی یک نکته جا ماند بگویم. راجع به زیرساختها و ساختمان پک خیلی گفتند این میراث ماست. به نظرم این توهینآمیز بود. مجموعه آزادی مثل خورشید است و بعد یک ماه خیلی کوچک داخل آن درست میکنید و مدام به آن میبالید؟ اینکه مدام میگفتند کیروش به ما شخصیت داده یعنی چه؟ یعنی ما خودمان بیشخصیت بودیم؟ این برایم ناراحتکننده بود. اگر واقعاً کیروش به ما شخصیت داده باید برای خودمان متأسف باشیم. اگر واقعاً اینطور بوده و کیروش آمده فوتبالمان را درست کرده پس ما چقدر ضعیف هستیم؟ بعد از سالها یک زمین تمرینی زهکشی شده ساختهاند. رئیس فدراسیون با افتخار میگوید برای اولین بار است چنین چمنی داریم. به نظر من این باعث شرمندگی است و چنین چیزهایی اذیتم میکند. در این دوره زمانه، در این عصر فوتبال با اینهمه استعداد، واقعاً ساختن یک چمن اینقدر افتخار دارد؟
*به نظر شما بعد از کیروش باید با تیم ملی چه کنیم؟
من فقط میتوانم پیشبینی کنم چه میشود وگرنه اینکه ما نظر بدهیم و گوش کنند که اصلاً… این چرخه میچرخد و به هر حال یکسری مربیان میآیند تا آزمون و خطا کنند. خدا را شکر که فوتبال ما مثل فوتبال قطر نقشه راه دارد و میداند میخواهد به کجا برسد. خودمان همه چیز را بلد هستیم. مسئولان نیازی ندارند جایی بروند و الگو برداری کنند. خودشان الان به بهترین نحو ممکن فوتبال را اداره میکنند. همه چیز را هم مهیا کردهاند. همین راهشان را ادامه میدهند و فقط این وسط ما اضافهگویی میکنیم!