به نظر شما بود و نبود ظریف، توفیر دارد؟!

به گزارش مشرق، ظریف بیش از هر کار دیگری، توئیتر باز و اینستاگرام باز بود؛ چه آن زمان که وزیر دیپلماسی بود و مثلاً می‌خواست به نقض برجام توسط دولت اوباما یا ترامپ اعتراض کند. و چه حالا که با یک پیام اینستاگرامی، دیگر نیست. به نظر شما بود و نبود او، توفیر دارد؟!

او آخرین بار از موضع پایین با روزنامه سوئیسی تاگس انسایگر گفت و گو کرد:

خبرنگار: صادرات نفت ایران از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به بیش از یک میلیون کاهش یافته؛ آیا این در دراز مدت کافی است؟

ظریف: خیر، این کافی نیست و کمتر از میزانی است که ما در دوران تحریم‌های سازمان ملل و قبل از توافق می‌فروختیم.

ظریف همان کسی است که بهمن سال گذشته توسط آلمانی‌ها با ندادن بنزین به هواپیمایش تحقیر شد اما مجدداً امسال دوباره به کنفرانس مونیخ رفت. سخنرانی کرد اما حتی یک جمله از دیپلمات خود (آقای اسد الله اسدی دبیر سوم سفارت اتریش) دفاع نکرد که هفت ماه قبل توسط وارثان هیتلر بازداشت سد و آزار دید و سپس به بلژیکی‌ها تحویل داده شد.

یادداشت دیگری از محمد ایمانی را بخوانید:

هندسه یک مطالبه: مدیریت تراز انقلاب اسلامی

پیغام "مجمع" را FATF گرفت

ظریف همین قدر غیور بوده است. لبخندش برای آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها بوده و دادد و بیدادش با نمایندگان منتقد مجلس و رسانه‌ها. به او بر نخورد که به اعتراف خودش، ۲۰ ماه پس از برجام، حتی نشده یک حساب بانکی در انگلیس افتتاح کنند؛ یا جان کری و وندی شرمن و اوباما (و همتایان اروپایی شأن) پس از آنکه خرشان از پل گذشت، با هم به ریش او خندیده‌اند.

برجام باد شده، به بسته توهین آمیز و پر از خالی INSTEX فروکاسته شد اما ظریف همجنان پایبند حفظ (پوسته و تعهدات) توافق به هر قیمت بود. او در عمل به هر بدعهدی و کلاهبرداری و مرزشکنی که غرب مرتکب شد، رضایت داد و فقط در تویتر یا مصاحبه با فلان نشریه، برای مصرف داخلی، صرفاً ابراز ناخرسندی کرد! اما اقدام عملی بازدارنده، به هیچ وجه!

ظریف قطعاً شایسته سکانداری وزارت خارجه جمهوری اسلامی نبود؛ چنان که در دوره اقتدار و پیروزی‌های پیاپی ایران در منطقه، ضعیف‌ترین کارنامه را از خود بر جای گذاشت و از موضع انفعال و نرمش یکطرفه به حریفان رو به روشد. نبودن او در این سکان، هیچ آسیبی به منافع ملی ما نمی‌زند و چه بسا مفید هم باشد.

اما او مانند کارگر ناشی یی است که خود را بنای معمار جا زده، با کلنگ به جان بنایی محکم افتاده و حالا که خرابی به بار آورده، با ژست قرمانی و مظلوم نمایی می‌خواهد شانه خالی کند و بگریزد. او باید پاسخگو باشد.
 

باما ازی استعفا را از زاویه دیگری هم می‌توان دید. جریان متبوع ظریف، کلاً هر وقت به سربالایی می‌رسد و می‌خواهد در شرایط گرفتاری و بی کفایتی، امتیاز هم از حاکمیت مطالبه کند، به شگرد استعفا و تهدید به آن متوسل می‌شود.

سال ۸۲ در انتخابات مجلس هفتم همین کار را کردند و سال ۸۸ نیز برخی دیپلمات‌های وابسته به طیف مذکور، اقدام به استعفا و دادن شوک به فضای سیاسی داخلی کردند اما در همه این اتفاقات، نظام با اقتدار تمام بی اعتنایی کرد و "نه" گفت. شبیه همین شگرد ناکام را احمدی نژاد در ماجرای خانه نشینی ۱۱ روزه مرتکب شد.

آقای ظریف، به شگردی نخ نما و سوخته متوسل شده تا هم از پاسخگویی درباره خسارت‌های پنج ساله‌ای که برای کشور به ارمغان آورد، بگریزد و هم در خدمت پروژه به سربالایی رسیده "برجامیزاسیون سیاست خارجی"، شوک ایجاد کند.

تاریخ مصرف ظریف با کارنامه‌ای که ساخته، ماه هاست به پایان رسیده و او آخرین ماموریتش را با استعفا انجام داده تا شاید برای طیف بزک کننده غرب که از چشم مردم افتاده، موج سیاسی و اجتماعی ایجاد کند.

برچسب ها:

سیاسی