خبرگزاری فارس؛ در سالهای اخیر بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مباحث مختلفی را پیرامون ضرورتهای طرح و تدوین چنین الگویی بوجود آورده است. در خرداد 1390، رهبر معظم انقلاب با صدور حکمی، ضمن صدور دستور تاسیس مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، اعضای آن را منصوب کردند. در این حکم آمده است:
«با توجه به عزم جدی برای دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و لزوم استفاده همهجانبه از ظرفیتهای موجود در عرصههای علمی (حوزهای و دانشگاهی) در جهت فراهمسازی مقدمات تدوین الگو و توسعه گفتمانی و تولید علم در این حوزه، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تشکیل میگردد.»
اینک بعد از 7 سال، مرکزی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، سند «الگوی پایه اسلامی-ایرانی پیشرفت» را منتشر کرده است.
در همین راستا خبرنگار فارس مصاحبه ای با پروفسور «استوارت سیم» استاد دانشگاه نورث امبریا انگلستان انجام داده است که از نظر می گذرد.
«سیم» پژوهشگری شناختهشده در حوزه اقتصاد سیاسی، مباحث توسعه، جهانی شدن، پستمدرنیسم، پساساختارگرایی، پسامارکسیسم، نظریه فرهنگی و نظریه انتقادی به شمار میآید.
سیم مؤلف و ویراستار بیش از ۳۰ کتاب است و مقالات متعددی نیز نگاشتهاست.
فارس: در نظریه های توسعه برخی برای توسعه یافتگی، توسعه سیاسی را مقدم بر توسعه اقتصادی می دانند و برخی نیز برعکس توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی قلمداد می کنند و شواهد تاریخی اروپا را مثال این امر می دانند. به نظر شما کدام یک بر دیگری در توسعه یافتگی تقدم دارد؟
استوارت سیم: فرضیه ای در فرهنگ غرب میگوید در صورتی که توسعه سیاسی توسط پیشرفت اقتصادی قوی پشتیبانی نشود کُند و نامتعادل خواهد شد. مسلما هر دو به طور تنگاتنگ با هم در ارتباطند ولی سیاستمداران غربی کلید دموکراسی لیبرال را پیشرفت اقتصادی می دانند. هرچند استدلالهایی بر خلاف این وجود دارد. چین اکنون اقتصاد بسیار پیشرفته ای دارد ولی این باعث هیچ حرکت قابل توجهی به سوی شکل غربی دموکراسی که سیاستمداران غربی امیدوار بودند چین از آن پیروی کند نشده است.
فارس: برخی نظریه پردازان معتقد هستند که هر فرهنگ و جامعه ای نیازمند الگو و مدل بومی برای توسعه و پیشرفت است. در واقع آنها معتقد هستند که نمی شود از الگوهای توسعه و پیشرفت موجود برای هر جامعه ای بهره برد و هر جامعه و فرهنگی پیچدگی ها خاص خود را دارد. نظر شما چیست؟
استوارت سیم: مدل غربی دموکراسی لیبرال با اقتصاد کاپیتالیستی بازار آزاد چیزی است که سیاستمداران غربی در به وجود آوردن یک زندگی باکیفیت موثرترین عامل می دانند و این چیزی است که آنها به خاطر آن در دنیای در حال توسعه شرکت کرده اند.
ولی این به طور ویژه خاص غرب است و لزوما برای فرهنگ های دیگر که تاریخ بسیار متفاوتی داشته اند مناسب نیست. مدل چینی کاپیتالیسم اداره کشور(یعنی اقتصاد سرمایه داری که دولت موتور محرکه آن است) در آنجا که یک بافت غیر غربی است موثر بوده؛ هرچند روشن نیست که آیا این می تواند بدون آنکه با تغییرات سیاسی پشتیبانی شود به طور قطع ادامه پیدا کند یا نه.
هم دولت های غربی و هم دولت چین در رقابتند تا شبکه ای از کشورهای در حال توسعه را به وجود آورند که با آنها تجارت کنند. در نتیجه یک جنگ اقتصادی در معنی ژئوپلیتیک آن در جریان است. کشورهای در حال توسعه می توانند انتخاب کنند کدام مدل برای فرهنگ آنها مناسب تر است. البته زمانی که کشوری مشتری گروه انتخاب شده اش می شود باید هزینه های سیاسی آن و اینکه بخشی از استقلال خود را ازدست می دهد را نیز در نظر بگیرد.
فارس: بر اساس نظر برخی صاحبنظران سه دهه برنامه توسعه سازمان ملل دستاورد واقعی نداشته است. اگر شما موافق این نظر هستید، چرا برنامه های توسعه سازمان ملل نتوانسته منجر به موفقیت شود؟
استوارت سیم: من نمیگویم آنها کاملا ناموفق بوده اند. بخش های از سازمان ملل مانند یونسکو و سازمان بهداشت جهانی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه تاثیر داشته اند ولی سازمان ملل قدرت سیاسی محدودی دارد و هیچ کشوری موظف به انجام آنچه این سازمان می گوید نیست.
آمریکا ممکن است اگر با قطعنامه ای موافق نباشد از آن خارج شود و این سازمان کاری نمی تواند انجام دهد. برای بسیاری کشورهای غربی نیز سازمان ملل جایگاه بالایی ندارد. ترامپ به شدت مخالف سازمان ملل است. برای مثال ترامپ قابلیت این را دارد که مشوق رشد اقتصادی و سیاسی باشد نفوذ سازمان ملل را کاهش دهد.
فارس: ایران کشوری در حال توسعه است. چه مدل اقتصادی برای رشد و توسعه کشوری مثل ایران باید مورد توجه باشد؟ آیا مدلهای ارائه شده از سوی بانک جهانی که تقریباً ناآشنا با فضای بومی و فرهنگی این کشور است میتواند راه توسعه را برای ایران هموار کند؟
استوارت سیم: نظر من گزینه دوم است. مدلی که با هویت و فرهنگ این کشور هماهنگ باشد ولی این خیلی سخت است که بر اساس مدل خاص خود توسعه یافت؛ تجارت با جهان به طور اجتناب ناپذیر بر اینکه چگونه کشور در حال توسعهای مانند ایران قدرت اقتصادی خود را می سازد تاثیر می گذارد.
اگر این نیازمند سرمایه خارجی باشد متاسفانه با گروه هایی مانند صندوق بینالمللی پول سر و کار خواهد داشت که ممکن است شرایط سختی را برای دریافت کنندگان کمک بگذارد. کشورهای در حال توسعه نیاز دارند هم با غرب و هم با کشورهای قدرت های اقتصادی پیشرفته ای مانند چین همکاری کنند ولی همیشه باید دقت کنند تا اجازه ندهند منابع طبیعیشان توسط آنها مورد سوء استفاده قرار گیرد و سود آنها از بین برود.
انتهای پیام/