علی دایی:
مادر؟ چه بگویم؟ همه زندگیام را مدیون مادرم هستم. واقعاً چیز دیگری نمیتوانم بگویم. مدیون او هستم.
سردار آزمون:
هرچه در زندگی دارم از مادرم است. او مرا به دنیا آورد. ۹ ماه سختی کشید. هر کاری برای مادرم کنم کم است. البته این را بگویم که او برای خودش یک پا کارشناس است و خیلی وقتها به من میگوید چرا فلان کار را در زمین کردی و فلان کار را نکردی.
کریم باقری:
دست مادرم را میبوسم. این را هم بگویم که هزار بار فیلم مادر را دیدهام و هر بار که این فیلم را میبینم، بیشتر عاشق مادرم میشوم.
*یک بار در تبریز هواداران به کریم باقری فحش دادند که این مسئله واکنش مادر او را در پی داشت. مادر کریم با دفاع از پسرش گفت: «تا قبل از اینکه پسرم فحش بشنود، به فوتبالیست بودنش افتخار میکردم ولی الان هزار بار به خدا گفتم کاش کریم فوتبالیست نمیشد.
وحید هاشمیان:
درگذشت مادر وحید هاشمیان با داستانی که او تعریف کرد بسیار تلختر شد. وحید در این
باره نوشت: «قرار بود شنبه در بوندسلیگا بازی کنم و یکشنبه برای بازی ملی به ایران بیایم، اما مادرم ۳ روز پیش از آمدنم به ایران از دنیا رفت. آخرین باری که دیدمش، بیماریاش شدت گرفته بود و شیمیدرمانی میکرد. مثل همیشه قرآن را بالای سرم گرفت تا از زیرش رد شوم. وقتی داشتم میرفتم، گفت: برگرد. دفعه بعد که بیایی من دیگر نیستم. بیا بغلت کنم برای آخرین بار.»
خداداد عزیزی:
مادر او هم به خاطر بیماری درگذشت، فقط به خاطر آنکه پول نداشتند. خداداد یک بار در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: «اگر وضع مالیام خوب بود، مادرم فوت نمیکرد.» اسم مادر خداداد معصومه بود که نام او را روی دختر دومش گذاشت.