سرویس سیاست مشرق - دکتر عبدالکریم سروش از اندیشمندان معاصر است که مطالعه سرگذشت او و سیر تطور نظریاتش از دوران پیش از انقلاب تا امروز، عبرتآموز است؛ از دورانی که نوشتههای سروش مورد تأیید و تحسین بزرگانی چون شهید مطهری قرار میگرفت، وی به روزگاری دچار شد که وحی و نبوت را آنطور بازتعریف کرد که قرآن را ساخته و پرداخته ذهن پیامبر خواند و احکام قرآنی را نیز موقت میدانند و حکم به تعطیلی برخی از احکام مسلم میدهند.
سروش در سال ۸۸ و در بحبوحه حوادث پس از انتخابات هم در یک نامه سرگشاده به رهبر انقلاب، انواع تهمتها و اهانتها را نثار نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن کردند.
اما آقای سروش به تازگی در سخنرانی خود در کالیفرنیا (که محل آن مشخص نیست) در وصف امام خمینی (ره)، ایشان را رهبری بینظیر از دوران هخامنشیان تا به امروز خوانده و برخی از خصوصیات امام را برمیشمرد که اعتراف به آن از زبان شخصی چون سروش که از قرآن و نبوت تا تشیع و ولایت فقیه را زیر سؤال برده است، قابل توجه و تأمل است.
صوت صحبتهای سروش را اینجا گوش کنید:
«اگر امروز شما را بین شاه و آقای خمینی مخیر کنند، کدامشان را میپذیرید، اگر فرض کنیم که هیچ اختیاری نداشته باشیم جز اینکه یا شاه و آقای خمینی یکی را انتخاب کنیم بنده صد در صد آقای خمینی را انتخاب می کنم. برای اینکه آقای خمینی، مردمیترین رهبری بود که در تاریخ این کشور ظهور کرد. شما فقط کافیست که استقبال از او و بدرقه از او را وقتی که مُرد ببینید. ما در تاریخ ایران هیچ رهبری را نداریم که اینطور در دل مردم جا داشته باشد. شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمیدیدند. مردم بهرحال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفهای بود که معطوف به یک رهبری میشد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛ از ایام اولیه حکومت هخامنشیان تا روزگار حاضر هیچکس به لحاظ علمی به پای او نمیرسید.
چرا؟ برای اینکه اولاً فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود. شاه قبل از آقای خمینی که بود؟ یک جوان ۲۰ ساله که از سوئیس بلند شد آمد ایران پادشاه شد. بعد از پادشاهی اش که درس و مکتب و مدرسهای نبود؛ قبلش هم حداکثر یک دیپلم، اگر آن دیپلم را هم داشت، من خبر ندارم. سوادی نداشت. پادشاهان قبل از او چی؟ این رو تواریخ برای ما نوشتند، اینها خواندن و نوشتن بلد نبودند. انقدر فاصله زیاد است که لازم نیست ما بخواهیم شواهد تاریخی بیاوریم. نه فقط در ایران، شما سراغ پادشاهان انگلستان و فرانسه بروید، اینها آدمهای بافکری، با علمی و با سوادی نبودند. در تاریخ ما آقای خمینی واقعاً یک نمونهی بینظیر بود در مقام حکومتداری. خمینی سابقه خوبی داشت. در گذشته او هیچ چیز ناپاکی وجود نداشت. نه مال مردمی را خورده بود. نه آدمی را کشته بود. نه تجاوزی به حق کسی کرده بود. هیچکدام اینها نبود. مرد شجاعی بود. ما آدم شجاع در تاریخ خودمان کم داشتیم. آدم قلدر داشتیم، ولی شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. این غیر از این است که شما زورتان زیاد باشد. نادرشاه هم آدم قلدری بود. ولی شجاعت اصلاً حرف دیگری است. اختناق و خفقانی که در زمان شاه بود که کسی جرأت سخن گفتن نداشت، یک کسی از قم [اشاره به امام خمینی] برمیخاست و فریاد میکشید و مقابل حکومت شاه میایستاد و میگفت من سینهام را برای سرنیزههای شاه آماده کردهام، این چه میزانی از شجاعت لازم دارد؟!»