به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه شرق از قول غلامحسین حسنتاش کارشناس اقتصادی و نفتی نوشت: در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در مورد بخش نفت در قانون بودجه سال ۱۳۹۸ میزان بدهی شرکت ملی نفت ایران ۴۸/۶ میلیارد دلار ذکر شده است. همه این را نمیتوان به حساب دولتهای گذشته گذاشت. اگر به جدول صفحه ۳۸ همین گزارش دقت شود، بیشترین بدهیها به صندوق توسعه ملی مربوط به دریافتیهای نفت از این صندوق در دولت یازدهم است.
بیشتر بخوانید:
شرق: دولت صندوق توسعه ملی را از معنا تهی کرد
وی میافزاید: به نوعی تمام ضوابط و نظامنامه صندوق توسعه ملی دور زده شده و اگر نظامنامه و ضوابط صندوق رعایت شده بود، طبیعتاً باید این اعتبارات بهموقع بازپرداخت میشد. انعکاس این بدهیها که لاجرم اتفاق افتاده است، اعتبار بینالمللی شرکت ملی نفت را کاهش میدهد و توان سرمایهگذاری و جذب سرمایه این شرکت را تقلیل میدهد. البته اینها ممکن است در شرایط تحریم که تولید نفت خام حدود یک میلیون بشکه کاهش دارد و ظرفیت تولید اضافی وجود دارد، خیلی خودش را نشان ندهد، اما در بلندمدت اثرات منفی خواهد داشت.
حسنتاش میگوید: امروز ستاد وزارت نفت بسیار گستردهتر شده و وظایف حکمرانی وزارت نفت تبیین شده است. یکی از وظایف حکمرانی وزارت نفت کنترل و نظارت بر شرکت ملی نفت ایران است درصورتیکه اغلب قریب به اتفاق کارکنان وزارت نفت در استخدام شرکت نفت و مأمور هستند و نیز وزارت نفت مستأجر شرکت نفت است و بودجهاش را هم از شرکت نفت میگیرد، بنابراین طبعاً نمیتواند اعمال حاکمیت و حکمرانی کند، این یعنی وزارت نفت نمیخواهد به سمت وظیفه اصلی خود حرکت کند و نیز رابطه تفکیکشدهای بین حکمرانی و تصدیگری در صنعت نفت وجود ندارد و به نظر من این یکی از معضلات بزرگ اداره و راهبری صنعت عظیم نفت در کشور است، اما یک نکته کلیدی دیگر هم از این مطلب بیرون میزند و آن بیانضباطی مالی در شرکت ملی نفت ایران است.
اگر شرکت ملی نفت ایران انضباط مالی داشته باشد چگونه میتواند چنین مبالغ عظیمی را هزینه کند.
این کارشناس گفت: من از یک مطلب که در گزارش مرکز پژوهشها بود متعجب شدم و آن اینکه ذکر شده ۱۴/۵ درصد سهم شرکت نفت از صادرات نفت کشور، تکافوی هزینههای این شرکت را نمیکند، این حرف تکرار ادعاهای مدیران صنعت نفت است. من نمیگویم این عدد حتماً تکافو میکند، اما کدام حسابرسی دقیق نشان داده که تکافو نمیکند. اگر سهم شرکت نفت صرف تأمین هزینه وزارت نفت و تأمین مالی پروژههای بیمطالعه نشود و انضباط مالی وجود داشته باشد چهبسا کفایت کند. نکته مهم دیگر هم که از این وضعیت استنباط میشود، این است که مجمع عمومی شرکت ملی نفت و اصولاً مجامع عمومی شرکتهای دولتی به وظایف خود درست عمل نمیکنند و حساب و کتاب و ترازنامه روشن نمیخواهند و کمکی به جهتدادن شرکت به سمت انضباط مالی نمیکنند.