حجاریان: تصویب 20 دقیقه‌ای برجام توصیه رهبری بود!/ پیشنهاد حسین موسویان برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا»

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

پیشنهاد حسین موسویان برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا»

حسین موسویان، فعال اصلاح‌طلب، عضو تیم سابق مذاکرات حسن روحانی و فردی که گفته می‌شود اتهام جاسوسی داشته است، به تازگی طی یادداشتی در نشریه میدل‌ایست‌آی که خبرگزاری ایسنا آنرا بازنشر داد، به ارائه راهکار برای رفع خصومت بین ایران و آمریکا پرداخته است.

او که راهکارهای خود را در قالب فرمول ارائه کرده است، در توضیح دومین فرمول خود که با عنوان «اصلاح زبان» آورده شده، می‌نویسد:

زبان گفت‌وگوی آمریکا با ایران همیشه بر مبنای بی احترامی بوده و حکومت ایران را «حکومت منفور» و «محور شرارت» خوانده است. برای قضاوت منصفانه، باید گفت که تهران هم عموماً از همین زبان در مورد آمریکا استفاده کرده و حکومت آمریکا را «شیطان بزرگ» خوانده است. واشنگتن و تهران حتی اگر مایلند که «دشمنی دائمی» داشته باشند؛ حداقل به خاطر احترام به مردم و تاریخ و فرهنگ یکدیگر، می‌توانند از دشنام و توهین متقابل پرهیز کنند. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی اخیر خود به به طور مشخص اعلام کرد که ایرانیان تا زمانی که ایالات متحده به سیاست‌های خصمانه خود ادامه دهد شعار «مرگ بر آمریکا» را سر خواهند داد. البته وی تصریح کرد که منظور این شعار رهبران آمریکا هستند و نه ملت آمریکا. [۱]

*آقای موسویان خود بهتر از همه می‌داند که سیاست آمریکا بر خون میلیون‌ها انسان استوار شده و از مقولاتی مثل استعمار و استثمار و امپریالیسم تغذیه می‌کند.

و مادام که این شاکله در کالبد ایالات متحده وجود داشته باشد، خبری از تغییر سیاست‌ها نیست.

بدیهیست که این ژن بنیادی آمریکا، اصلی‌ترین دلیل برای «شیطان بزرگ بودن آمریکا» و امتداد شعار «مرگ بر آمریکا» است.

ضمن اینکه از نظر ما آقای موسویان خود بهتر از همه می‌داند که خصومت آمریکا با ایران و ایران با آمریکا هرگز تمام شدنی نیست و این تناقض فلسفی به هیچ روی با یکدیگر جمع نخواهد شد.

البته اگر نگوییم که موسویان برای نشر این قبیل مقالات نیز مثل برجام، از کاخ سفید پول نقد دریافت کرده است!

لازم به اشاره است که تجربه «برجام روحانی» هم بی‌بنیاد بودن فاحش فرمول موسویان را به رخ می‌کشد.

تجربه‌ای که دولتین دو طرف مذاکره در آن برای مدتی خصومت را کنار گذاشتند و حتی تلفنی با یکدیگر صحبت کردند، احوال طرف مریض را در بیمارستان پرسیدند و به خانواده‌های یکدیگر هدایایی نیز دادند.

اما دست آخر شاهد بروز ژن استثمار آمریکا در قالبی مثل برجام بودیم که خباثت و تحریم‌هایش را در شکل دیگری به دولت ایران تحمیل کرد و بعد از مدتی هم از توافق خارج شد.

ما معتقدیم هنوز مانده است که جریان طرفدار مذاکره در ایران، به حاقّ سخن خمینی کبیر پِی ببرد و بفهمد که معنای آمریکا «شیطان بزرگ» بودن آمریکا چیست؟ البته اگر قصدی برای فهمیدن در کار باشد...

***

روحانی و جهانگیری فقط ۲۰ درصد در گرانی‌های موجود نقش دارند...

عبدا… ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان طی یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز نوشته است:

«از ابتدای دولت یازدهم در سال ۹۲ و با افزایش مطالبات اجتماعی مردم در سال ۹۶، روند چینش مدیران دولت توسط آقای روحانی در پاره‌ای از حوزه‌ها قابل دفاع نیست. اما با این حال مردم می‌دانند که سهم دولت روحانی (تمام اجزا قوه مجریه) در به‌وجود آمدن این وضعیت سخت اقتصادی و معیشتی، بیش از ۲۰ درصد نبوده و نیست!»

او در ادامه می‌افزاید: امروز وضع معیشتی مردم مطلوب نیست و این را موافقان و مخالفان دولت و دلواپسان به آن اذعان دارند و در این میان دلواپسان با چماق وضعیت بد اقتصادی، در حال کوبیدن دولت هستند. اما به‌رغم ضعف عملکرد دولت در حوزه اقتصادی، بسیاری از این مشکلات خارج از حیطه دولت و به جامعه تحمیل شده‌است. خروج آمریکا از برجام، نوسانات بازار نفت، تحریم‌ها و مناسبات خاص بین‌المللی دیگر که باعث شد شرایط دولت سخت شود. حتی در بحث خروج ترامپ از برجام، نمی‌توان مشکلاتی را که بر سر راه دولت در این زمینه در داخل ایجاد شد و مخالفت‌های پیدا و پنهان دلواپسان، به ترامپ بهانه برای خروج از برجام را داد، منکر شد. [۲]

*اظهارات ناصری در حالی است که بیش از ۹۵ درصد بودجه و اجرائیات کشور در اختیار نهاد دولت و شخص رئیس‌جمهور است.

از طرفی کیست که نداند التهابات قیمتی این روزها؛ (از روی خوشبینی) تماماً به دلیل وجود نقص در سیستم نظارت دولتی است.

از سوی دیگر اگر نقش دولت در قضایای کشور تنها ۲۰ درصد است پس چرا آقای روحانی و اصلاح‌طلبان حامی او برای پیروزی در چند انتخابات خود را به آب و آتش زدند و برای ادامه وضع موجود «تَکرار» کردند؟!

آیا منطقی بود که تنها برای بر عهده گرفتن ۲۰ درصد از اجرائیات کشور؛ اصلاح‌طلبان بگویند ما «فدائیان روحانی» هستیم و رئیس‌جمهور روحانی هم با گفتمان گازانبر و لوله به میدان بیاید؟

مسئله دیگر نیز اینست که اشاره‌های ناصری مثل نوسان قیمت نفت، خباثت‌های آمریکا و… دقیقاً چه زمانی در طول ۴۰ سال گذشته نبوده است که آقایان امروز تلاش می‌کنند این رخدادها را در توجیه ناکارآمدی «دولت اصلاح‌طلبان» مطرح کنند؟!

برخی معتقدند اصلاح‌طلبان برای فرار از پذیرش مسئولیت وضع موجود که خود مسبب‌الاسباب آن هستند؛ چنین حرف‌هایی را مطرح می‌کنند. این در حالیست که این تقلّا حاوی پاسخ نیست و کارنامه رئیس‌جمهور روحانی مثل داغ بر پیشانی اصلاحات حک شده است.

پیش از ناصری، محمدعلی وکیلی، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس در اظهاراتی گفته بود: سهم دولت روحانی در چرایی وضع موجود کمتر از ۱۰ درصد است ![۳]

در کنار او، زهرا شجاعی، دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز چندی قبل به خبرگزاری دولتی ایرنا اظهار کرده بود که «بیش از ۶۰ درصد ثروت کشور دست مخالفان دولت است، این در حالی است کهفقط ۱۵ درصد قدرت در اختیار دولت است .»[۴]

در کنار این افراد، محمدعلی ابطحی نیز قرار داد که می‌گوید:

«روحانی مسئول اتفاقات اقتصادی نیست »…[۵]

***

دروغ تازه برای «فتنه اقتصادی»

حجاریان: تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام توصیه رهبری بود!

سعید حجاریان، از عاملان وضع موجود و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی طی یادداشتی با عنوان «پاشنه آشیل دیپلماسی» که آنرا در یک سایت اصلاح‌طلب منتشر کرد؛ به روند برجام و در مقطعی حمایت رهبری از وزیر امور خارجه اشاره می‌کند و در ادامه می‌نویسد:

«و سپس بنا به توصیه ایشان و مشارکت رئیس مجلس شورای اسلامی، برجام در حدود ۲۰ دقیقه به تصویب رسید .»[۶]

*حرف حجاریان یک دروغ بزرگ است که برای دمیدن بر آتش «فتنه اقتصادی» و مقصّر جلوه‌دادن رأس نظام در مشکلات اقتصادی ابراز شده است.

طرحی نخ‌نما که جریان سیاسی خاص پیگیر است تا بوسیله آن از وضعی که خود با دستان خود و با «تَکرار می‌کنم» پدید آورده؛ کلاهی در راستای فتنه اقتصادی ببافد و به مردم بگوید مسبب‌الاسباب تمام وضع موجود کشور، کلان نظام اسلامی است و مادام که این نظام بر سر کار باشد هیچ راه استشفایی برای گرانی‌های اخیر وجود ندارد!

و جالب است که اظهارات سایر اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه روحانی تنها چند درصد در وضع موجود نقش دارد! نیز دقیقاً بازی در راستای همین پازل است.

سخن حجاریان از آن رو دروغ است که اولاً نه تنها هیچ سندی برای آن وجود ندارد و حجاریان نیز نتوانسته هیچ منبعی را برای این ادعا در یادداشت خود ارائه کند؛ بلکه موارد متعددی در دست است که نشان می‌دهد مقام معظم رهبری از ابتدای امر و حتی پیش از روی کار آمدن رئیس‌جمهور روحانی، راه حل مشکلات کشور را در مذاکره با آمریکا نمی‌دانستند و با آن مخالف بودند.

ایشان همچنین قبل از انعقاد برجام نیز کراراً تأکید کردند که بعید است این توافق به دستاورد خاصی برای کشور بیانجامد و نباید به غرب اعتماد کرد. اما شخص حجاریان، اصلاح‌طلبان و دولت اصلاح‌طلبان نظر دیگری داشتند و کار را به مشکلات و تحریم‌ها و گرانی‌های امروز کشاندند...

معظم‌له در فروردین سال ۹۲ و قبل از آمدن رئیس‌جمهور روحانی فرموده بودند: برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائی‌ها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب دادن افکار عمومی است .[۷]

ایشان در سال ۹۱ هم در سخنانی فرمودند: هدف آمریکائی‌ها این است که با وعده‌ی برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکره‌ی با آمریکا پیدا کند .[۸]

معظم‌له در سال ۸۱ نیز تأکید کرده بودند که: هرگونه مذاکره‌، به نفع آمریکا خواهد بود زیرا این کشور در پای میز مذاکره‌، تنها حجم زیادی از توقعات‌ بیجای‌ خود را مطرح‌ خواهد کرد .[۹]

رهبر انقلاب همچنین در جریان دیدار اخیر خود با کادر نهاجا نیز تصریح فرمودند:

«در مورد آمریکا هم من از دو، سه سال پیش که این بحثهای مذاکرات مربوط به هسته‌ای برقرار بود دائماً، هم خصوصی به مسئولین میگفتم، هم در جلسات عمومی -در سخنرانی‌ها- مکرّر گفتم که من اعتمادی به اینها ندارم. به اینها اعتماد نکنید؛ به اینها اطمینان [نکنید]؛ به حرفشان، به قولشان، به امضایشان، به لبخندشان اعتماد نکنید، اینها مورد اعتماد نیستند. خب، حالا نتیجه این شده که خود مسئولینی که آن روز مذاکره میکردند، امروز دارند میگویند آمریکا غیر قابل اعتماد است! خب، از اوّل بایستی این غیر قابل اعتماد بودن را تشخیص میدادند و حرکت میکردند. امروز هم دارم راجع به اروپا میگویم غیر قابل اعتمادند »[۱۰]

دقت شود که حجاریان علیرغم وجود این سابقه محرز و متقن است که ادعا می‌کند پذیرش ۲۰ دقیقه‌ای برجام توصیه رهبر مظلوم انقلاب بوده است.

و اما برجام...

سؤال اساسی که شیطنت حجاریان بر آن ابتنا یافته این است که چرا رهبر معظم انقلاب جلوی مذاکره و توافقی که به صورت بنیادی اعتمادی به آن نداشته‌اند را نگرفتند؟! و چرا مثلاً از محمدجواد ظریف ولو پس از عبور از برخی خطوط قرمز حمایت کردند؟!

پاسخ این است:

ولایت فقیه و رهبری نه یک مدیریت اجرایی بلکه یک مدیریت کلان ارزشی است که وظیفه مهندسی سازه نظام را دارد. و مدیریت کلان ارزشی هم علیرغم اینکه توصیه‌هایی به جامعه و مسئولان دارد اما هرگز با شمشیر در مقابل اصلی‌ترین کارویژه یک رئیس‌جمهور که با رأی اکثریت مردم انتخاب شده؛ نمی‌ایستد و نخواهد ایستاد.

در واقع رهبری، ضامن تحقق رأی مردم در یک فضای دینی و امن است نه ضامن تحقق برنامه‌های رئیس‌جمهور مردم!

در اقتضای شرایط هم توانی برای ایستادن یا توصیه اگر باشد، بایستی شرایط «جنگ صفین» را سنجید و رؤیت کرد که چگونه یک توافق بی‌پایه به جنگاورترین و سیّاس‌ترین مرد دنیا تحمیل و حنجر امیرالمؤمنین (ع) با خنجر تهدید شد؟!

در باب حمایت از ظریف و آقایان معتقد به مذاکره هم؛ رهبری بر مبنای «مدیریت کلان ارزشی» از ارکان اجرایی کشور حمایت کرده‌اند نه از برنامه آنها!

ولایت فقیه نمی‌تواند اجازه دهد بر اثر سنگین شدن کفّه انتقادات؛ رکنی از ارکان کشور از هم بپاشد و در مقابل منتقدین خلع‌سلاح شود.

یعنی وظیفه مهندسی نظام و حفظ سازه کشور بسی مهمتر از اشتباه بودن یا نبودن کارویژه‌های شخصی یک رئیس‌جمهور و حامیان اوست.

رهبر معظم انقلاب همانطور که با «جامعه مدنی» آقایان حجاریان و دوستان او هنگام حضور در قدرت سر جنگ نداشتند (با اینکه اشکالات این مفهوم محرز بود) با برجام روحانی هم به مخالفت برنخاستند. اگرچه اثباتا هم با اولی مخالف بودند و هم با دومی و هیچیک را نوشداروی مشاکل کشور نمی‌دانستند.

محمدجواد ظریف نیز علیرغم اشتباهاتش؛ همانگونه مورد حمایت رهبری نظام بود که احمدی‌نژاد علیرغم اشتباهاتش و محمد خاتمی علیرغم اینکه صراحتاً ولایت مطلقه فقیه را قبول نداشت و معتقد بود ولایت فقیه دیکتاتوری مؤمنین است.

حجاریان بعنوان یک بانی برجام، این حقایق را به خوبی می‌داند اما راه ایجاد فتنه اقتصادی؛ مقصر نشان دادن رهبری در وضع موجود و حتی در برجام بی‌فرجام اصلاح‌طلبان است. برجامی که هیچ ربطی به رهبری مظلوم نداشت و هرگز خواسته ایشان نبود.

پ.نک همانطور که اشاره شد؛ خوانش روایت «جنگ صفین» یک ضرورت است. خاصّه بخشی از آنکه بانیان حکمیت، امیرالمؤمنین (ع) را شریک جرم خود معرفی کردند و خواستار توبه‌ی علی هم شدند.

***

1_ https://www.isna.ir/news/97121708883/

2_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/251333

3_ mshrgh.ir/905583

4_ mshrgh.ir/900419

5_ mshrgh.ir/900419

6_ http://mashghenow.com/%d9%be%d8%a7%d8%b4%d9%86%d9%87-%d8%a2%d8%b4%db%8c%d9%84-%d8%af%db%8c%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%b3%db%8c/

7_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22233

8_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042

9_ http://leader.ir/fa/content/2258

10_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41630

برچسب ها:

سیاسی