مانند دهه پنجاه شده است. شوخیها اندام جنسی و اعضای خانواده افراد را نشانه میگیرد. گاهی فقط شوخی نیست، رسوخ واژههایی که از آنها به عنوان فحش یاد میشود.
به گزارش گروه اجتماعی خبر فوری، مانند دهه پنجاه شده است. شوخیها اندام جنسی و اعضای خانواده افراد را نشانه میگیرد. گاهی فقط شوخی نیست، رسوخ واژههایی که از آنها به عنوان فحش یاد میشود در ادبیات روزمره یادآور بلبشویی در ادبیات روزمره ماست. بلبشویی که احتمالا گاهی از فقر فرهنگی نشات میگیرد و گاهی از احتمال ندانستن میزان و حجم توهین!
شوخی از دیدگاه روانشناسان
بد نیست پیش از آنکه به روانشناسی شوخی های جنسی بپردازیم، مفهوم شوخی را بررسی ویژهتری کنیم. اغلب روانشناسانی که شوخی را مطالعه کردهاند نتیجه گرفتهاند که ویژگی اصلی رویدادهایی که افراد را خوشحال میکند ناهمخوانی آنهاست و برای افرادی که تمایل به شوخطبعی دارند ضرورت دارد. استفاده از شوخی با خود ابرازی و خودنگری قابل پیشبینی هستند و هر دو آنها به عنوان شاخصهای مهارتی اجتماعی مطرح میباشند. افراد احساسی لطیفهها را خندهدارتر درک میکنند و بیشتر میخندند. افراد متعصب لطیفههای جنسی را دوست دارند. افراد آزاد اندیش لطیفههای بیمعنی را ترجیح میدهند. بسیاری از افراد خشک و متعصب از ناهمخوانی لذت میبرند و از این طریق تنشهای خود را تخلیه میکنند. در بعضی مواقع نیز شوخی وسیلهای است برای بیان غیر مستقیم دلخوریها و ناراحتیها از شخص یا گروهی بخصوص که به صورت مستقیم نمیتوان عنوان کرد.
اپیدمی خشونت کلامی و شوخی جنسی
شوخیهای جنسی اما امروزه در رده خشونت کلامی قرار میگیرند، خشونتهایی که اغلب مردان راوی آن هستند و البته زنان هم از شنیدن و خندیدن به آنها امتناع نمیکنند. اغلب این شوخیها را در دیالوگهای فیلمهای کمدی شنیدهایم. اما علل ترویج شوخیهای جنسی چیست؟ بنای اول شاید اپیدمی این شوخیها باشد، شنیدن این واژهها در ادبیات روزمره، باعث ریخته شدن قبح این الفاظ میشود. علت دیگر را میتوان بدلیل هنجارشکن تر شدن نسل جدید بیان کرد، برگشت به عقب نسل قبلی و شباهت نسل جدید به آنها.
شوخیهای جنسی اما این روزها میان نوجوانان هم ترویج پیدا کرده است. یکی از علل آن را میتوان این دانست که افراد کم سن راه بزرگ شدن خود را استفاده از این الفاظ میدانند.
نکته جالب دیگر درباره این اتفاق اما این است که استفاده از شوخی جنسی دیگر به قشرخاص بر نمیگیردد افراد برای نزدیک شدن به یکدیگر باید به یک ادبیات مشترک برسند و چه بهتر از چیزی که به هم نزدیکی ایجاد کند و راحتی.
یکی دیگر از راه هایی که احساس راحتی بین افراد ایجاد میکند همین شوخی هاست، انگار اگر فردی با ما شوخی جنسی نکند ما با او احساس راحتی مطلق نمی کنیم.
چرا زنان فقط شنونده نیستند؟
پیشتر اما پرديس عامري، پژوهشگر اجتماعي و نويسنده کتاب «زبان و جنسيت» در گفتوگویی درباره رواج این شوخیها در مکالمات زنان اعلام کرد: تقليد از زبان مردانه، شامل شوخي ها، الفاظ، گاهي فحش هاي کوچه و خياباني، حرکتي در راستاي جنسيت زدايي و برابري نيست. چراکه ساختاري که از زبان موجود مي شناسيم به طور کلي «مردساخته» است و هر مقابله به مثل و يا تقليدي از اين موارد، دويدن در زمين سلطه تاريخمند جنسيتي به شمار مي آيد، نه اقدامي رهايي بخش.
محمد تقي کرمي، دانشيار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه هم پیشتر در گفتوگویی اعلام کرد: دختران گاهي با خود مي گويند اگر مردي مي تواند با شوخي هاي جنسي، دوستانش را به چالش بکشاند، من هم مي توانم همين کار را بکنم و براي همين در شبکه هاي مجازي شاهد موجي از اين گونه شوخي هاي جنسي و جنسيتي از سوي زنان هستيم. جريان آکادميک هم هرچند در بعد نظري، مردسالاري را به چالش مي کشد اما در عينيت و در فرهنگ توده اين کار را نمي کند و تحت تاثير هژموني فرهنگ امريکايي که بر فضاي مجازي مسلط شده راه ديگري مي رود.
شوخی جنسی را اما باید چگونه کنترل کرد؟ شاید به تغییرات نسل برگردد و شاید به نقص فرهنگی! شاید باید با آن کنارآمد و شاید هم نه! اما بدون شک این اتفاق و شیوع آن جای تامل بیشتری دارد!