قطبی: بارها کاشیما را شکست داده‌ام

به گزارش مشرق، افشین قطبی بعد از سال‌ها حضور در عرصه‌های بین المللی و موفقیت‌هایی که در کنار مربیان بزرگ آن روزهای جهان فوتبال مثل گاس هیدینگ در کره جنوبی و … به دست آورد به سرزمین مادری‌اش بازگشت و کار خود را در باشگاه پرسپولیس آغاز کرد. قطبی یک تفکر و ادبیات جدید را وارد فوتبال کرد و خیلی زود توانست لقب امپراطور را روی سکوها به خود اختصاص دهد.

 

قطبی در اولین سال حضور خود توانست بعد از سال‌ها پرسپولیس را در شرایطی به مقام قهرمانی لیگ برتر برساند که ۶ امتیاز از این تیم با رای فیفا کسر شده بود. قهرمانی که در آخرین دقیقه بازی با سپاهان اتفاق افتاد و یکی از دراماتیک‌ترین لحظات فوتبال ایران را رقم زد.

امپراطور فوتبال ایران بعد از جدایی از پرسپولیس راهی تیم ملی شد. در مرحله یک چهارم نهایی‌جام ملت‌‌های ۲۰۱۱ در وقت‌های اضافه یک دیدار ماراتن گونه، تیم ملی ایران نتیجه را به کره جنوبی واگذار کرد تا مربی پر انرژی فوتبال ایران به مدت ۹ سال راهی شرق آسیا شود. او فعالیت خود را در معتبرترین لیگ آسیا جی لیگ به مدت چهار فصل دنبال کرد. در ادامه قطبی مدتی هم در چین و تایلند حضور یافت تا اینکه سر انجام تصمیم به بازگشت به ایران و حضور در خوزستان که ملقب به مهد فوتبال ایران است گرفت.

نسبت به ۹ سال قبل موهای قطبی سپیدتر شده اما او همچنان پر انرژی و خندان است تا دقایق صحبت با او به لحظاتی شیرین برای انجام یک مصاحبه جذاب تبدیل شود.

بیشتر بخوانید:

درگیری دایی و قطبی سوء‌تفاهم بود!

 

قطبی در مورد شرایط خودش و مسائل مختلف فوتبال ایران صحبت‌های زیر را انجام داد.

* حضورم در فولاد یک ماموریت مردمی بود

*چهارمین سرمربی فولاد در فصل جاری هستم

*بیش از همه به خودم انتقاد می‌کنم

* با دیدن آزادی فکر می‌کردم مشکلات فوتبال ایران حل شده است

* نوع رانندگی مردم نشان از نبود نظم و انضباط است

*با حضور ۲۷۰ نفر در ورزشگاه گلویم را بغض گرفت

*تلاش می‌کنیم هواداران بیشتری به ورزشگاه بیایند

* زدن ۳ گل در یک نیمه به پرسپولیس فوق العاده‌ای بود

* بیش از اندازه به فضای مجازی توجه می‌کنیم

*تفکر اعتراض به قهرمانی ایران در آسیا لطمه زد

* برای انتخاب مربی تیم ملی نباید به پاسپورت او نگاه کرد

* این برنامه قربانی کردن لیگ برای تیم ملی است

* حریفان خارجی به اندازه کافی داریم و نیازی به حریف داخلی نیست

*مربیان تیم ملی باید بازی‌های لیگ را از نزدیک دنبال کنند

* با تغییر دوباره برنامه لیگ آن را نابود می‌کنند

*تیم‌های آسیایی روی تیم المپیک سرمایه‌گذاری زیادی می‌کنند

* ژاپن بهترین لیگ آسیا را دارد

* شکست پرسپولیس در سال ۸۷ به فولاد یک باخت تاریخی و خاص بود

* چند بار کاشیما را شکست دادم

* از من برای بازی فینال آسیا کسی مشورت نگرفت

* عاشق نوروز هستم

چه شد که تصمیم به بازگشت به ایران گرفتید؟

اینکه بعد از ۹ سال به ایران بازگشتم احساس می‌کنم یک نوع خدمت خدایی است. این اتفاق برای یک مأموریت مردمی است. اگر به دنبال نتیجه و پیروزی بودم هدایت تیمی که در اواسط فصل رده یازدهم جدول است را قبول نمی‌کردم. مشکلات را می‌دانستم، خیلی خوشحالم که این مأموریت را آغاز کردم و توانستم در زمان کم خیلی از چیزها را تغییر دهم و حرفه‌ای کار کنم. فولاد خوزستان به بازیکنان جوان و استعدادهای خوبش معروف است. آنها می‌خواهند ورزشگاه جدید خود را راه‌اندازی کنند و دوباره فوتبال خوزستان را به عظمت گذشته‌اش بازگردانند.

شروع کارتان هم با موفقیت همراه بوده است.

در این چند ماه روزی حدود ۱۶ ساعت کار کردیم و خدا را شکر توانستیم در ۴ بازی اول عملکرد خوبی داشته باشیم و انتظارات را به شکلی باورنکردنی بالا ببریم. وقتی تیمی در ۱۴ بازی نیم فصل سه پیروزی کسب کرده نشان می‌دهد مشکل داشته است. من چهارمین سرمربی این تیم در فصل جاری هستم. بازی‌های خیلی سختی را پشت سر گذاشتیم، می‌خواستیم در رقابت برای آسیایی شدن قرار بگیریم اما فشار زیادی وجود دارد و اختلاف زیادی با بالای جدول داشتیم و داریم. این مسئله فشار زیادی روی من و بازیکنانم ایجاد کرد. باخت مقابل نساجی روی حرکت ما تأثیر زیادی گذاشت اما جدای این موضوع اگر به شرایط فنی تیم و پیشرفتی که ما داشتیم نگاه کنید در هر بازی نسبت به قبل مالکیت بیشتری پیدا کردیم و فرصت‌های بهتری را ایجاد کردیم. متأسفانه معیار موقعیت‌سازی و مالکیت نمی‌تواند همراه با نتیجه باشد. مقابل تراکتورسازی، پرسپولیس و نفت با کمترین موقعیت‌ها برنده شدیم، اما در سه بازی گذشته چندین برابر موقعیت ساختیم اما متأسفانه آنها تبدیل به گل نشدند. این موضوع به دقت تمرکز و کیفیت بازیکنان بستگی دارد. وقتی شما وارد رقابت سهمیه می‌شوید فشارهای زیادی از گوشه و کنار به تیم‌تان وارد می‌شود. در چند بازی گذشته حریفانی به مصاف ما آمدند که در بالای جدول هستند و چندین برابر فولاد هزینه کردند اما ما رقابت کردیم. بعد از بازی با تراکتورسازی برنامه‌ریزی کردیم که بازیکنان جدید را قبل از شروع نیم‌فصل دوم به تیم اضافه کنیم و اردوهایی برای بازی‌های دوستانه داشته باشیم اما متأسفانه به دلایل مختلف این امر محقق نشد و در برخی امور هم با تأخیر به اهداف مدنظر رسیدیم. بازیکنانی را هم که جذب کردیم در آخرین لحظات به ما اضافه شدند و هنوز هم یک بازیکن جدید ما مجوز حضور در میدان را نگرفته است. تا این نفرات جا بیفتند نیاز به زمان داریم. بدون این بازیکنان نمی‌توانیم کار را به خوبی پیش ببریم و در حضور آنها هم نیاز به زمان دارد تا با تیم هماهنگ شوند. استفاده از این بازیکنان به علت کمبود یار و به صورت اجباری صورت می‌گیرد.

در این بین مصدومیت‌ها هم شما را اذیت کرد.

دو بازیکن کلیدی ما در میانه میدان هم دچار مشکل شدند. عبدالله کرمی مصدوم شد و این مسئله اثرات منفی از نظر فنی و روحی روی تیم ما داشت، او از با غیرت‌ترین و باشورترین نفرات تیم ما است که در رهبری فولاد تأثیر زیای دارد. سینا مریدی هم بازیکن دیگری است که مصدومیتش به تیم ضربه زد. او در مقطعی مشکل قرارداد هم داشت. مریدی در بازگشت هنوز نتوانسته به فرم بازی مقابل تراکتورسازی بازگردد. ما برای این دو مهره جایگزین نداشتیم، مابقی مسائل هم حاشیه‌ای است. مردم باهوش هستند و می‌دانند شرایط چطور است وقتی یک مربی به اسم افشین قطبی بعد از ۹ سال به ایران باز می‌گردد و می‌تواند تیمی که در اواسط جدول است را بعد از چهار بازی به جمع ۶ تیم بالای جدول بازگرداند و حریفانی قدرتمند مثل پرسپولیس و تراکتورسازی را شکست دهد توجه همگان را جلب می‌کند و اتفاقات بازدارنده و حاشیه‌ای آغاز می‌شود.

فولاد با افت بسیار زیادی در یکی دو سال اخیر روبه‌رو بود و بعد از حضور شما تیم عملکرد خوبی داشت. قطعاً این اتفاق در همان شروع کار باعث می‌شود انتظارات به شکلی تصاعدی بالا برود. بهتر است بگوییم خیلی زود مسائل ابتدای فصل فراموش شد و همه فقط به کسب نتیجه در هر بازی فکر می‌کردند.

درکاری که ما داریم یکی از مهمترین مسائل این است که از انتقادات نترسیم، انتقادات اجازه می‌دهند کار را بهتر دنبال کنیم، کسی که از خودش بیش از همه انتقاد می‌کند، من هستم. اولین کسی که از او انتقاد می‌کنم خودم هستم. این مسئله باعث پیشرفت من شده است. کسی که دانش فوتبال را دارد، می‌داند در یک فصل مقاطعی هست که توپ به گل تبدیل نمی‌شود و مشکلاتی به وجود می‌آید. وقتی شما بیرون از خانه به میدان می‌روید هماهنگی بازی و نوع سفر خیلی اهمیت دارد. مسابقه‌ای نبوده که ما بدون حاشیه در رقابت به آن وارد شده باشیم. این مسئله روی تمرکز مربیان و بازیکنان اثر می‌گذارد. اکثر تیم‌های ایران روی این مسئله مشکل دارند و این موضوع روی کار ما هم تأثیر می‌گذارد. پیشرفت فوتبالی ما نسبت به استعدادها و پتانسیلی که در کشور داریم خیلی کمتر است. این به خاطر مشکلاتی است که هنوز نتوانستیم حل کنیم وقتی از دور به فوتبال ایران نگاه می‌کردم فکر می‌کردم خیلی از مشکلات حل شده و فوتبال حرفه‌ای‌تر شده است اما حالا که بازگشتم احساس می‌کنم همه چیز شلوغ‌تر شده است.

یعنی شرایط بدتر شده است؟

فکر می‌کنم شدیدتر شده است. اگر به یک خانواده نگاه کنید، اگر زن و شوهری مشکلات اقتصادی داشته باشند در روابط خود دچار مشکل می‌شوند. خیلی از طلاق‌ها به خاطر مسائل مالی است و این مسائل اقتصادی در فوتبال هم اثر گذاشته است و همه عصبانی‌تر و کم تحمل‌تر شده‌اند. این مشکلی است که فوتبالی‌ها نمی‌توانند آن را حل کنند باید صبورتر باشیم و بهتر همکاری کنیم تا فوتبال را در جهت مثبت‌تری دنبال کنیم.

ورزش هم جزئی از جامعه است وقتی همه در جامعه عصبانی باشند در فوتبال هم این مسئله بروز می‌کند.

وقتی رانندگی مردم را در نقاط مختلف می‌بینیم به این نتیجه می‌رسم که نظم و انضباط لازم در هیچکدام از کارهای ما وجود ندارد. همین امر در ورزش هم هست. راه‌حل ما برای مشکلات عصبانیت و انتقاد است به جای اینکه با صبر و دانش به دنبال راه‌حل باشیم با پرخاش کار را پیش می‌بریم. یکی از انگیزه‌های من برای بازگشت به ایران علاقه‌ام به پرورش فوتبالیست‌ها و فرهنگ‌سازی بازیکنان تیمم بوده است.

یعنی وقتی از دور نگاه می‌کردید این احساس را داشتید که شرایط بهتر شده است به چه دلیل؟

فکر می‌کردم اوضاع بهتر شده است، وقتی ورزشگاه آزادی را می‌دیدم، وقتی تیم ملی را در عرصه‌های مختلف می‌دیدم و اخبار را می‌خواندم احساس می‌کردم لیگ برتر حرفه‌ای شده است. در بازی با سایپا فقط ۲۷۰ نفر در ورزشگاه حضور داشت و من بعد از دیدن این صحنه بغض گلویم را گرفت که چرا باید در لیگ برتر ما فقط ۲۷۰ نفر حضور داشته باشند. این مسئله انسان را غمگین می‌کند یا اینکه چرا باید در اهواز و بازی فولاد ۶۰ تا ۶۵ درصد هواداران از رقیب ما حمایت کنند. در بازی با استقلال ۶۰ تا ۶۵ درصد ورزشگاه به رنگ آبی بود. هضم این امر برای من مشکل است چرا که تا الان تجربه آن را نداشتم. من مربی پرسپولیس بودم و هر جا می‌رفتم حمایت هواداران را داشتم و در دیدارهای خانگی همه هواداران برای ما بودند.

همین تغییرات را می‌شود در فولاد هم مشاهده کرد. مثلاً قرار بود شما در ورزشگاه اختصاصی خودتان بازی کنید، اما الان در همان ورزشگاه غدیر به میدان می‌روید.

قرار بود در مقابل پرسپولیس ورزشگاه فولاد افتتاح شود اما به دلیل مشکل پارکینگ و غیره این اتفاق نیفتاد، منتظر هستیم تا این جزئیات بهبود پیدا کند و بازی‌های ما به آنجا منتقل شود.

وقتی اسم شما برای فولاد مطرح شد با توجه به مشکلات این تیم برای‌مان باورپذیر نبود که شما بعد از ۹ سال هدایت این تیم را قبول کنید. چه شد این ریسک را پذیرفتید که بعد از سال‌ها بازگشت به ایران به تیمی در این شرایط جدولی بروید؟

من تجربه، دانش و اعتماد به نفس این کار را دارم و می‌توانم تغییراتی را به وجود بیاورم که شرایط بهتر شود، همچنین احساس می‌کردم مردم خونگرم و فوتبال‌دوست خوزستان از من استقبال می‌کنند و می‌توانم تأثیر مثبتی داشته باشم. این منطقه نیاز به امید و انرژی مثبت دارد. از همه مهمتر کار سخت را دوست دارم. مربیگری در تیم پرمهره و پرهوادار بسیار آسان است اما هر کسی در این شرایط نمی‌تواند مربیگری کند. این یک چالش جذاب بود. از سوی دیگر مأموریت و تفکری در راستای خدمت وجود دارد. شما از من خیلی جوان‌تر هستید. وقتی جوان هستید برخی مسائل شاید آن معنی که باید داشته باشند را برای شما نداشته باشد. هر چه سن‌تان بالاتر می‌رود به برخی مسائل که قبلاً برایتان در اولویت نبود بیشتر توجه می‌کنید و تشخیص می‌دهید که ساده‌ترین مسائل مهمترین چیزها هستند. موضوعی مثل خدمت به مردم در مقابل اندوختن ثروت و … با اهمیت‌تر است. ارائه خدمات به هم نوع ارزشی ماندگار دارد. شما می‌بینید در خانواده‌ها گاهی بزرگ کردن یک نوه برای پدربزرگ بسیار شیرین‌تر از پرورش فرزند خودش است. این پدر به سنی رسیده که تجربه زیادی به دست آورده و حالا اهمیت خیلی از مسائل را بهتر می‌داند. او در جوانی به فکر درآمد بوده اما وقتی سنش بالاتر می‌رود انگیزه‌اش تغییر می‌کند. الان من در سنی هستم که اولویت‌هایم تغییر کرده است. در خوزستان وقتی شادی مردم را می‌بینم شاد می‌شوم. ما در سه بازی اخیر نتیجه نگرفتیم اما اگر درست نگاه کنیم پیشرفت بیشتری داشتیم و در مسیر خوبی قرار داریم که می‌توانیم بهتر حرکت کنیم. شک ندارم در ۹ بازی آخر به آن اهدافی که مدنظرمان بوده دست پیدا می‌کنیم.

فولاد به جایی رسیده بود که در هر بازی ۳۰۰، ۴۰۰ هوادار به ورزشگاه می‌آمد اما با حضور شما بار دیگر طرفداران این تیم به ورزشگاه می‌آیند.

خدا را شکر توانستیم هواداران بیشتری را به ورزشگاه بیاوریم. تلاش می‌کنیم دیگر این فاصله بین هوا‌داران و تیم ایجاد نشود‌. فوتبال تأثیرات زیادی در جامعه‌ای مثل ایران دارد و می‌توانم فضایی پر از امید و لذت برای جوانان درست کنم. ما استعداد این را داریم که در آسیا بهترین باشیم. نسل فعلی یکی از بهترین‌ها در تاریخ فوتبال ایران است. وقتی به بازیکنان رده‌های سنی مختلف نگاه می‌کنم می‌بینم که کیفیت خوبی دارند و با تغییرات آموزشی، ساختاری و امکاناتی می‌توانند به بالاترین سطح پیشرفت برسند.

قطبی مقابل تراکتورسازی و پرسپولیس به برتری رسید و خیلی‌ها انتظار داشتند با توجه به سوابقی که او دارد مقابل استقلال هم نتیجه بگیرد. ولی این اتفاق نیفتاد.

همه مسابقات برای ما مهم هستند وقتی در این جای جدول قرار دارید و ۱۵ امتیاز از صدر عقب هستید باید بیشتر تلاش کنید. وقتی در یک بازی نتیجه نمی‌گیرید این مسئله چند برابر دیده می‌شود. ما هر بازی را یک فینال می‌دانستیم، برای فوتبالیست‌های ایرانی سخت است که ۵، ۶ پیروزی متوالی داشته باشند. بعد از هر برد و باخت تغییرات رفتاری و ذهنیتی روی آنها اثر زیادی می‌گذارد. مسئولیت مربی در اینجا بسیار سخت است که بتواند انگیزه بازیکنان را مثل یک مبارز حفظ کند تا در هر بازی با انگیزه بیشتر بجنگند. این برای بازیکنانی که تجربه بازی در یک تیم که برای قهرمانی می‌جنگد را نداشتند بسیار سخت است. این اختلافات در تجربه بازیکنان، خیلی تأثیرگذار خواهد بود. شما به بازی ما مقابل تراکتورسازی اشاره کردید. قبل از آن بازی ۱۳ روز فرصت تمرین داشتیم. آن مسابقه برای ما یک بازی فصلی بود و حریف‌مان را سوپرایز کردیم. تراکتورسازی نتوانست این تغییر ما را پیش‌بینی کند. ما سبک بازی تیم را عوض کرده بودیم. سرعت حمله ما وحشتناک تغییر کرده بود و با چند پاس در فضای خطرناک حریف بازی می‌کردیم.

در مقابل پرسپولیس می‌دانستم اگر در نیمه اول از حریف پیش نیفتیم کارمان خیلی سخت می‌شود. وقتی یک تیم مثل پرسپولیس بیرون از خانه بازی می‌کند و مقابل حریفی همانند فولاد بازی دارد شرایط را به خوبی می‌شناسد. آنها در نیمه اول به آن سرعت و تمرکزی که نیاز دارند وارد نمی‌شوند. به همین خاطر ما به دنبال این بودیم که از حریف پیش بیفتیم و در این شرایط شانس این را داشتیم که پرسپولیس را شکست دهیم از سوی دیگر باد هم در ورزشگاه جریان داشت.

آیا در نیمه اول باد به سود فولاد می‌وزید.

من از این مسئله اطلاع داشتم و به همین خاطر تلاش کردیم برنده سکه شویم و زمین را به سود خودمان انتخاب کنیم. در همان نیمه به پرسپولیس سه گل زدیم. گل اول ما که آفساید اعلام شد به نظر من درست بود. صحنه گل را فریم به فریم دیده‌ام. گل دوم ما از روی یک ضربه ایستگاهی تمرین شده به ثمر رسید، در مورد گل سوم هم که خیلی‌ها گفتند پنالتی نبوده من از کنار زمین و از دوربین پشت خطا را دیدم. به نظر من تصمیم داور درست بود. زدن سه گل به پرسپولیس در یک نیمه واقعاً محشر بود. پرسپولیس در نیمه دوم خوب بازی کرد اما نتوانستند از موقعیت‌هایشان بهره ببرند. بعد از این پیروزی شرایط ما بهتر شد. ما تراکتورسازی را در شرایطی که در خانه شکست نخورده بود بردیم و پرسپولیس را بعد از ۱۷ هفته شکست دادیم. این اتفاقات یک موج بسیار عالی در تیم و هواداران ما ایجاد کرد. به غیر از چند نفر ازبازیکنان ما سایرین قبل از این چنین تجربه‌ای نداشتند به همین خاطر به آنها هشدار دادم که روی زمین بمانند و باد کسب این پیروزی باعث نشود آنها از خود بیخود شوند.

همین بالا رفتن انتظارات کار قطبی را سخت‌تر کرد؟

باید جمع‌بندی همه‌جانبه و طولانی داشته باشیم. یک بازیکن در موفقیت تیم به اندازه خودش سهم دارد. شاید یک بازیکن نقش زیادی داشته باشد اما این تیم است که با مجموعه کلی مدیریت، کادر فنی، بازیکنان، تدارکات و … می‌تواند کار را پیش ببرد. یک نفر به تنهایی نمی‌تواند تیم را قهرمان کند یا باعث افت تیم شود. ما چون خیلی دوست داریم یک نکته کوچک را بزرگ جلوه دهیم باید نگاه‌مان را در مورد قضاوت همدیگر تغییر دهیم و دید وسیع‌تری داشته باشیم.

با شناختی که از فوتبال ایران دارید آیا این صبر و تحمل برای پیشبرد کار تیم وجود دارد؟

ما به انتقادات افراد دیگر و اتفاقاتی که در فضای مجازی رخ می‌دهد بیش از اندازه اهمیت می‌دهیم خیلی از قضاوت‌ها و تصمیمات با یک عکس یا اتفاق می‌تواند تغییر کند. اگر ما فکر کنیم و برخی از اتفاقات را از دور بهتر نگاه کنیم تصمیم دیگری می‌گیریم. فولاد و تیم‌های دیگر نباید فقط بردن دیدارهای پیش‌رو برایشان مهم باشد. وقتی نگاه‌مان لحظه‌ای است نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم اتفاق بزرگی رقم بخورد.فضای مجازی خیلی مهم شده و این خوب نیست. همیشه در این مورد صحبت می‌کنم اگر ما بیشتر فکر کنیم می‌توانیم تصمیمات بهتری بگیریم. الان فقط نباید به برد و باخت فکر کنیم. باید ساختار فوتبال‌مان را درست کنیم تا پیروزی‌های متوالی به دست بیاوریم. وقتی نگاه‌مان کوچک است این شرایط به وجود می‌آید که بازی‌ها کیفیت ندارد و تیم ملی ما ۴۰ سال است قهرمان نشده است. باید نگاه‌مان را عوض کنیم.

وقتی در سال ۸۶ شما به ایران آمدید همه گفتند نگاه جدیدی وارد فوتبال ایران شده، اما این روزها حواشی خیلی زیاد شده است در این مورد چه نظری دارید؟

در نشست خبری بازی‌های مختلف در مورد حمایت و احترام به داوران خیلی صحبت کردم تا فرهنگ‌سازی خوبی داشته باشیم و به صورت حرفه‌ای اعتراض کنیم. وقتی خطایی رخ می‌دهد می‌توانیم یک لحظه دست‌مان را بالا بیاوریم و بگوییم خطا اتفاق افتاد اما وقتیکه داور تصمیمش را گرفت حتی اگر به ضرر ما بود باید به آن احترام بگذاریم و کارمان را ادامه دهیم. من در تیم ملی ژاپن این موضوع را دیدم اما در تیم ایران برعکس آن را مشاهده کردم. این تفکر به قهرمانی ایران در آسیا لطمه زد. ما می‌توانیم حرفه‌ای اعتراض کنیم اما به تصمیمی که گرفته می‌شود باید احترام بگذاریم. متأسفانه فرهنگ فوتبال ما به شکلی شده که افرادی که بیشتر اعتراض می‌کنند اتفاقات به سودشان رقم می‌خورد و روی داور تأثیر می‌گذارند. یعنی اگر شما اعتراض، دعوا و مصاحبه کنید بیشتر حمایت می‌شوید. اما ما دوست داریم که این نوع برخوردها اصلاً در فوتبال رخ ندهد و اجازه بدهیم داورها در فضای آرام قضاوت کنند. ما همه را به این نوع برخوردها تشویق می‌کنیم. موشکافی لحظات حساس بازی‌ها در برخی از برنامه‌های ورزشی با فراق بال و با داشتن وقت اضافی صورت می‌پذیرد درحالیکه یک داور باید همان صحنه را در صدم ثانیه بررسی و قضاوت کند. مسلماً ممکن است خطاهایی در این بین رخ دهد. ما با اینکه در چند بازی در برخی از صحنه‌ها که در هیچ برنامه‌ای نشان داده نشد داور به ضررمان سوت زد اما اجازه ندادیم بازیکنانمان به داور اعتراض کنند.

یعنی هیچ کسی از اتفاقات داوری علیه شما صحبت نکرد؟

اصولاً دوست ندارم از کسی گله و شکایت کنم یا اینکه از کسی بخواهم در راستای منافع تیمم صحبت کند اما این درخواست را از مجریان برنامه‌های ورزشی دارم که وقتی نگاهی آماری به بازی‌ها دارند عادلانه‌تر قضاوت کنند. مثلاً در مقایسه من و مجید جلالی که از اساتید فوتبال است به سه دیدار که مقابل هم انجام دادیم اشاره می‌کنند و می‌گویند مقابل او طلسم شدم و سه بار باخته‌ام اما نمی‌گویند این اتفاق طی ۱۰ سال و در دو تیم مختلف رقم خورده و هر دو مسابقه بیرون از خانه بوده است. گاهی اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‌دهد مثلاً آن باخت چهار بر یک مقابل فولاد در سال ۸۷ یک بازی عجیب بود که حواشی فراوانی داشت.

آن بازی را از درون خود تیم به فولاد خوزستان باختید‌.

آن بازی مربوط به جدال دو مربی در دو تیم مختلف نبود و نتیجه حاصله بیانگر قدرت و ضعف تیم دیگر نبوده است. آن نتیجه بیشتر جنبه درون تیم داشت. چنین اتفاقاتی که در داخل تیم‌ها باعث رقم خوردن نتایج بازی می‌شود امکان دارد مربیان را نا خواسته مقابل یکدیگر قرار دهد که این اتفاقات در فوتبال ایران فاصله‌های زیادی را ایجاد می‌کند و به زیبایی روابط بین مربیان لطمه می‌زند.

به نظر شما این اتفاقات به دلیل این نیست که شما با فولاد نتایج خوبی گرفتید و حالا به نوعی مسائل و اتفاقات به ضررتان رقم می‌خورد. به هر حال این روزها تکلیف سرمربی تیم ملی هم هنوز مشخص نشده است.

چیزی که عادلانه می‌توانم بگویم این است که من به ایران بازنگشته‌ام که از فولاد به تیم ملی و پرسپولیس برسم بلکه برای خدمت آمدم کارنامه خوبی دارم و در خیلی از کشورهای مختلف با حقوق بالاتر می‌توانم کار کنم. می‌توانم زندگی راحت‌تری داشته باشم ولی احساس کردم این وظیفه من است که به ایران بازگردم و به هموطنان و جوانان کشورم کمک کنم این یک کار دلی است اگر به دنبال حضور در تیم ملی بودم از طریق موفقیت در کشورهای دیگر راحت‌تر به این هدف می‌رسیدم. الان صندلی تیم ملی خالی است و خیلی افراد دوست دارند آنجا بنشینند. شما از راه‌های مختلف می‌توانید به این صندلی برسید. می‌توانید با تخریب رقیبان و عدم موفقیت آنها راه خودتان را باز کنید. می‌توانید افراد مختلف را نابود کنید تا آنها حذف شوند و شما به این نقطه برسید اما بهتر است تصاحب این صندلی بسیار عادلانه و بدون تخریب دیگران و بر اساس لیاقت فرد باشد.

قبول دارید که خیلی‌ها از بازگشت شما به فوتبال ایران ناراحت شدند؟

من به جنبه دیگر ماجرا نگاه می‌کنم خیلی از مردم با بازگشت من شاد شدند. من برای مردم کار می‌کنم و به آنها احترام می‌گذارم خیلی دوست دارم به پیشرفت فوتبال کمک کنم. الان ایمان مبعلی و ابراهیم میرزاپور در کنار ما هستند که در آینده مربیان خوبی می‌شوند. ما باید به اهداف مدنظر خودمان فکر کنیم.

در ایران تفکرات خیلی حرفه‌ای نیست برخی در این شرایط برایشان این سوال مطرح شده که چرا افشین قطبی به ایران بازگشته و تیم فولاد را انتخاب کرده است؟ آنها این تفکر را دارند که شما برای حضور در پرسپولیس و تیم ملی به ایران بازگشتید آیا خودتان همه این پالس‌ها را دریافت کردید.

من با کار کردن در چین و کشورهای دیگر راحت‌تر می‌توانم به پرسپولیس و تیم ملی برسم. حضور در فولاد کار من را برای این هدف راحت‌تر نمی‌کرد بلکه حتی شرایط را سختر می‌‌کرد. من اگر این هدف را داشتم آنقدر در بیرون از کشور تلاش می‌کردم تا مدیران به دنبال من بیایند و راهم خیلی ساده‌تر شود. مردم ایران همه می‌دانند من هنوز ممنوع‌الخروج هستم و اداره مالیات می‌گوید تو باید این پول را پرداخت کنی و بعد از باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال آن مبلغ را پس بگیری. تمام دوستان من به طور جدی دنبال حل این مشکل هستند حتی باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال رسماً به اداره مالیات نامه نوشتند و تقبل مالیات من را بر اساس بند قرارداد اعلام کردند اما متاسفانه اداره مالیات این نامه‌ها را قبول ندارد. البته نظر مهدی تاج رئیس فدراسیون و ایرج عرب سرپرست باشگاها پرسپولیس در خصوص تقبل مالیات من مثبت است.

گفته می‌شد مشکل مالیاتی شما حل شده است؟

خیر این اتفاق نیفتاده است، این اتفاقات خیلی زیبا نیست. باید عاشق کارتان باشید که در این شرایط بازگردید و به فکر خدمت باشید.

امروز تیم ملی سرمربی ندارد و هر روز یک نام مطرح می‌شود. شما که در فوتبال روز دنیا کار کردید آیا مطرح شدن اسامی مثل زیدان را منطقی می‌دانید. فاصله امثال زیدان با نیمکت ایران چند سال است.

تفکر من در مورد این موضوع خیلی ساده است، مربی که بتواند در آسیا موفق شود نیاز به تجربه کار در این قاره را دارد. کسی که در تیم ملی می‌خواهد موفق باشد باید در این راستا تجربه داشته باشد. شاید زیدان بهترین مربی دنیا باشد اما فکر نمی‌کنم او مربی مناسبی برای فوتبال ایران باشد. از سوی دیگر فکر نمی‌کنم زیدان علاقه‌مند باشد که هدایت تیم ملی ایران را بر عهده بگیرد. باید بر اساس واقعیات صحبت کنیم. این نوع صحبت کردن به نوعی زیر سوال بردن هوش مردم است. مردم ایران خیلی باهوش هستند.

پس به نظر شما نباید افکار عمومی را منحرف کرد.

قطعاً همین طور است و نباید این کار را انجام داد.

همکاری کارلوس کی‌روش با فوتبال ایران به پایان رسید بزرگ‌ترین دستاورد او را در این سال‌ها چه دیدید؟

واقعاً دوست ندارم در مورد مربیان دیگر و همکارانم صحبت کنم. برای همه همکارانم احترام قائل هستم او هم مثل هر مربی تاثیرات مثبتی داشت، یکی از نکات بسیار مثبت کی‌روش فشار زیادش به فدراسیون فوتبال برای حرکت در مسیر حرفه‌ای بود. ساخت مجموعه پک و کمپ تیم ملی و صحبت در مورد دیدارهای دوستانه اثرگذار از اتفاقات تأثیرگذار حضور او بود. متأسفانه در مورد دیدارهای دوستانه این اتفاق نیفتاد ولی کسی که ۸ سال در تیم ملی یک کشور حضور داشته و جنگیده باید به او احترام گذاشت.

آخرین تجربه کی‌روش بازی ایران و ژاپن بود آیا اختلاف دو تیم سه گل بود.

گل اول در آن بازی کار را تمام کرد. هم شکل گل و هم دریافت آن کار را تمام کرد. طبق آمار اگر اشتباه نکنم در تمام بازی‌هایی که ایران در این سال‌ها گل اول را دریافت کرد به بازی بازنگشت این به خاطر تفکر و نوع ساخت تیم بود ایران وقتی گل اول را دریافت می‌کرد خیلی سخت به بازی باز می‌گشت از طرف دیگر ما بسیار احساسی هستیم و وقتی گل می‌خوریم یا گل می‌زنیم عکس‌العمل‌مان با عصبانیت، شلوغ کردن و از دست دادن نظم و انضباط است.

این احساسی شدن در آخرین دیدار شما با تیم ملی ایران مقابل کره جنوبی هم بود.

من این احساس را دارم که وقتی ایران، کره، ژاپن یا استرالیا با یکدیگر بازی دارند اختلاف آنها فقط یک گل یا اشتباهی است که روی یک ضربه ایستگاهی یا … انجام می‌شود. در دیدار این تیم‌ها معمولاً تیمی که گل اول را می‌زند برنده می‌شود. وقتی ما در مقابل کره آن گل عجیب را روی یک شوت بی‌نظیر دریافت کردیم واقعاً کارمان سخت شد و دیگر نتوانستیم بازی را برگردانیم. اگر ما گل اول را می‌زدیم برنده می‌شدیم. در بازی ایران و ژاپن حریف‌مان به فکر ساختن تیمی برای المپیک و جام‌جهانی بعد بود. آنها انتظار نداشتند قهرمان شوند ولی مقابل ما بسیار خوب بازی کردند. این برای من بسیار جالب است که ما مقابل چین سه بر صفر برنده شدیم و سپس انتظارها به شدت بالا رفت و به نوعی مغرور شدیم. فکر کردیم در همه بازی‌ها می‌توانیم این طور عمل کنیم. این تفکر در روحیه ما و پازلی که مدنظر داشتیم تأثیرگذار بود. ژاپن بعد از گل اول تیم ما را باز کرد و می‌توانست چند گل دیگر هم به ثمر برساند.

همین مسئله باعث شد تیم ما عصبانی شود.

در کل باید رو به جلو حرکت کنیم و نگاه‌مان به پیش‌رو باشد باید به فکر راه‌حل باشیم. چطور می‌توانیم فرهنگ‌سازی کنیم و به این نتیجه برسیم که مسائل فنی یک نقطه از فوتبال است و ساختارسازی و … هم جنبه دیگر ماجرا است.

الان دو نگاه وجود دارد یک عده موافق مربی ایرانی و یک عده موافق مربی خارجی هستند.

همیشه تفکر من این بوده که ما باید مربی انتخاب کنیم که در شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایران با چالش‌هایی که پیش‌رو دارد کار کند و بهترین برداشت را از تیم داشته باشد. باید فکرمان به این موارد باشد تا اینکه به پاسپورت آن مربی نگاه کنیم و فکر بازی با اسم‌ها باشیم. به دنبال اسم نرویم به دنبال کیفیت، دانش و توانایی فردی باشیم که با یک تیم سالم کار را دنبال کند.

این ویژگی را مربیان داخلی دارند یا مربیان خارجی؟

من جایگاهی در این مورد ندارم که بخواهم تصمیم بگیرم. اگر کسی از فدراسیون به دنبال نظر من باشد تماس می‌گیرد و نظرم را می‌پرسد. فکر می‌کنم نظر من خیلی اهمیت ندارد.

نظر شما برای ما بسیار مهم است.

این سوال بسیار سختی است من کسی هستم که تجربه حضور روی این صندلی را داشته‌ام و عاشق کشورم و این تیم هستم برای من پاسخ به این سوال بسیار سخت است باید به مسئولان اجازه انتخاب بدهیم. در کل مردم ایران یک فرد دلسوز و با انرژی را می‌خواهند که توانایی فراهم کردن مسیر پیشرفت فوتبال ایران را داشته باشند ما نیازی به تقسیم افراد مختلف نداریم. ما به اندازه کافی تکه تکه شده‌ایم و باید یک اتحاد به وجود بیاوریم تا در مسیری که روبه‌رویمان قرار دارد محکم مبارزه کنیم. حریفان ما به اندازه کافی قدرتمند هستند و نیاز به اختلافات درونی نداریم.

این روزها به فشردگی لیگ خیلی انتقاد می‌شود آیا برنامه ایران را از منظر حرفه‌ای مناسب لیگ برتر می‌بینید.

این برنامه به خاطر شرایط تیم ملی بوده است سرمربی تیم ملی تصمیم می‌گیرد لیگ برتر را تعطیل و قربانی کند تا وقت کافی برای آماده‌سازی تیم ملی داشته باشد این اتفاق به تیم ملی و لیگ صدمه می‌زند. ساخت تیم‌های ملی از دل لیگ است. توان تیم ملی از لیگ بیرون می‌آید. این نوع برنامه‌ریزی و فشردگی باعث مصدومیت بازیکنان می‌شود و در نهایت دودش به چشم تیم ملی هم می‌رود. وقتی خودم سرمربی تیم ملی بودم همه اردوهایم در فیفادی بود. یکبار ما قبل از شروع لیگ بازیکنان را به اردوی اتریش دعوت کردیم که خیلی به این مسئله انتقاد کردند و می‌گفتند در بدنسازی هستیم. زمانی که ما این کار را کردیم مسابقات در جریان نبود. به نظر من باید به فیفا دی‌ها احترام بگذاریم و اجازه بدهیم باشگاه‌ها کار خود را انجام دهند و تیم ملی در فیفادی به اردو برود. نکته بسیار مهم این است که مربیان تیم ملی باید از نزدیک همه بازی‌ها را نگاه کنند تا بهترین نفرات را در بهترین شرایط ارزیابی کنند. بنده در چارت تیم ملی کار کرده‌ام و می‌دانم چه چیزی باعث کسب نتیجه می‌شود و چه چیزی به تیم ملی کمک می‌کند. تعطیل کردن لیگ برتر برای حضور طولانی بازیکنان کنار یکدیگر خوب نخواهد بود.

الان این مسئله در مورد تیم فوتبال امید هم وجود دارد.

بله، همین طور است شنیده می‌شود که می‌خواهند لیگ را طولانی‌تر کنند تا تیم امید اردوی بیشتری داشته باشد. اگر این اتفاق بیفتد لیگ برتر را نابود کرده‌ایم.

فوتبال ایران سال‌هاست که حسرت المپیک را دارد. همکار سابق شما حمید استیلی مدیر تیم امید شده است. چه کاری باید کرد تا این موفقیت بعد از سال‌ها به دست بیاید.

برای او و تیم امید احترام بسیار زیادی قائل هستم. کار بسیار سخت است و تمام کشورهای آسیایی سرمایه‌گذاری زیادی روی تیم المپیک خود می‌کنند. المپیک بسیار مهم است و برای کشورهای شرق آسیا هم اهمیت زیادی دارد. برای یک مدت کوتاه به گاس‌هیدینگ برای تیم المپیک چین مشاوره می‌دادم و می‌دانم آنها چقدر در این راه هزینه می‌کنند. این مسئله به چند عامل بستگی دارد، ابتدا باید استعدادهای جوان را به خوبی شناسایی کرد و سپس بازیکنان را در دیدارهای دوستانه و اردوها پرورش داد. یک اتفاق خوب قوانینی است که به استفاده بیشتر از بازیکنان جوان باشگاه‌ها را مجبور کرده است که این مسئله می‌تواند کمک‌حال باشد.

در جام ملت‌ها دیدید که کشورهای دیگر به استفاده از بازیکنان امید خود خیلی بیشتر اهمیت می‌دهند.

بله. چون آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند و می‌دانند جام ملت‌ها شروع ساخت تیم‌شان برای المپیک و جام جهانی بعدی است.

به عنوان کسی که در ژاپن مربیگری کردید و سرمربی پرسپولیس بودید وقتی پرسپولیس و کاشیما در فینال به هم رسیدند چه احساسی داشتید؟

احساس خیلی خوبی داشتم البته همچنان فکر می‌کنم لیگ ژاپن بهترین لیگ آسیا است. اگر به دنبال نظم بیشتر و ایجاد اصول حرفه‌ای در لیگ ایران هستیم باید به لیگ ژاپن بیشتر توجه کنیم. در فوتبال ایران استعدادهای زیادی داریم تا وقتی این تیم‌ها با هم روبه‌رو شدند احساس خوبی داشته باشند. امیدوار بودم پرسپولیس قهرمان آسیا شود چرا که این اتفاق برای فوتبال ایران، باشگاه پرسپولیس و هواداران بسیار خوب بود.

قبول دارید اگر پرسپولیس در اوایل بازی با ژاپن به گل می‌رسید شرایط تغییر می‌کرد.

بله. همین طور است اما فوتبال همین است من با کاشیما خیلی بازی کردم آنها تیم بسیار خوبی دارند. می‌بینید ژاپنی‌ها با چه سرعت، تکنیک و نظم بالایی بازی می‌کنند. بهترین تیم‌های لیگ برتر ژاپن از لحاظ فوتبالی بالاتر از ما هستند.

آیا مقابل کاشیما به پیروزی هم رسیده بودید.

بله. ما از معدود تیم‌هایی بودیم که توانستیم کاشیما را شکست دهیم یکبار آنها را دو بر یک شکست دادیم و دو بار هم در خانه خودمان به پیروزی رسیدیم. در جام حذفی هم مقابل ۴۷ هزار نفر بازی کردیم و در وقت‌های اضافه بازنده شدیم. تیمی که من مقابل کاشیما به میدان فرستادم جوان‌ترین تیم تاریخ این کشور بود و اکثراً زیر ۲۳ سال بودند.

عملکرد برانکو را در پرسپولیس چطور دیدید.

او عملکرد خوبی داشته است. پرسپولیس در سه سال اخیر خیلی خوب کار کرده و از پشتیبانی و امکانات بسیار خوبی بهره برده است. آنها توانستند در یک شرایط خوب نتایج قابل قبولی کسب کنند.

در مقطعی که پرسپولیس با کاشیما روبه‌رو شد آیا کسی برای مشاوره و گرفتن کمک، تماسی با شما گرفت؟

خیر. کسی با من تماس نگرفت الان دیگر در رسانه‌ها اطلاعات کافی وجود دارد و همه چیز را از طریق کامپیوتر می‌توان به دست آورد.

البته پرسپولیس با همین وجود در زمانبندی سفر به ژاپن اشتباهاتی انجام داد که به ضررش تمام شد.

ما در این مسئله ضعیف هستیم در همه تیم‌های ایرانی این مسئله را می‌بینم و در مسائل لجستیکی خوب عمل نمی‌کنیم، مسیر بسیار طولانی است و اختلاف ساعت زیادی وجود دارد. باید خیلی در این کار قوی باشیم. تیم‌هایی که در این زمینه قوی هستند از لحاظ نتیجه بهتر عمل می‌کنند. شما نگاه کنید تیم‌های لیگ برتر در بیرون از خانه خوب نتیجه نمی‌گیرند. فولاد خوزستان در این فصل فقط دو بار بیرون از خانه پیروز شده است. ما هنوز در این زمینه‌ها مشکل داریم و تیم‌های شهرستانی برای رفتن به شهرستان دیگر نیاز به دو پرواز دارند که در همین حین تأخیر هم به وجود می‌آید.

شرایط اهواز و خوزستان را چطور می‌بینید.

من در این مدت فقط مشغول کار بودم من در کمپ فولاد سکونت دارم یک دوچرخه دارم و از محل خوابم با دوچرخه به تمرین می‌روم و سپس با همان دوچرخه به محل کارم و در پایان به محل سکونتم می‌روم. در این مدت زندگی‌ام ۲۴ ساعته مربوط به فولاد و حضور در آن مکان بوده است.

سال ۹۸ در پیش است چه صحبتی با مردم دارید.

شروع سال جدید توأم با یک نشاط و حرکت رو به جلو است این مسئله همیشه به من اجازه داده که از گذشته‌هایم درس بگیرم و سعی کنم شرایط مثبتی برای خودم و خانواده‌ام داشته باشم. عید بسیار قشنگ است و همه به شما نزدیک هستند. در عید می‌توانید در کنار صرف غذاهای خوشمزه ایرانی و بیان داستان‌ها و خاطرات مختلف از حضور در کنار یکدیگر لذت ببرید. باید در این زمان به یکدیگر عشق و انرژی بدهیم و نوروز همیشه برای من عزیز بوده است.

شما چه برنامه‌ای در نوروز دارید؟

چند روزی به بازیکنان استراحت می‌دهیم و من هم در کنار همسرم حضور پیدا می‌کنم.

این روزها گرانی خیلی زیاد شده است و مردم در هزینه‌ها با مشکل روبه‌رو هستند و مسائلی مثل عدم خرید برخی از اقلام مثل آجیل و … مطرح شده است شما موافق این کار هستید.

همیشه سعی کرده‌ام خریدها و مخارجم بر اساس داشته‌هایم باشد. من زمانی که دانشجو بودم سختی‌های زیادی در زندگی کشیدم. با وجود همه این مشکلات نکته‌ای که بسیار مهم است کنار هم بودن است اگر ما فقط یک نون و پنیر در خانه داشته باشیم با کنار هم بودن می‌توانیم از آن لذت ببریم.

قطعاً کنار هم بودن از سایر مسائل بسیار مهمتر است.

بله. این حرف درست است من برای سختی‌هایی که مردم متحمل می‌شوند واقعاً ناراحت هستم و دلم می‌سوزد تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که مردم با هم مهربان‌تر باشند و این عید را جشن بگیرند. افراد توان مالی خوبی دارند باید به افرادی که بنیه مالی ضعیفی دارند توجه بیشتری کنند تا آنها هم عید را در کنار خانواده خود جشن بگیرند.

ایران نسبت به قبل چه تغییر کرده است؟

سرعت مردم بیشتر شده و دست همه موبایل هوشمند می‌بینم. مردم خیلی درگیر و پر مشغله هستند. پاساژهای زیادی درست شده و تیپ مردم نسبت به ۱۰ سال قبل خیلی زیباتر شده است. همیشه به ایران افتخار می‌کنم. مردم ایران هوش بسیار زیادی دارند و بسیار خوش قلب و خونگرم هستند.

در پایان برای مردم ایران چه آرزویی دارید؟

برای مردم ایران بخصوص خوزستانی‌های بسیار مهربان و خونگرم که بیشترین سختی‌ها را در جنگ تحمیلی متحمل شده‌اند آروزی موفقیت و سلامتی دارم من افشین قطبی تمام توان، تجربه و تخصصم را به کار می‌گیرم تا بتوانم دل این مردم را که می‌بینم با کمترین امکانات سعی می‌کنند زندگی خیلی خوبی را برای خانواده خود تهیه کنند شاد کنم. در پایان از مهدی حاجی‌باقر مدیربرنامه‌هایم که باعث شد به ایران باز گردم و در کنار مردم خونگرم، دوست داشتنی خوزستان باشم تشکر می‌کنم.

برچسب ها:

ورزش