به گزارش مشرق، محسن مهدیان در یادداشت روزنامه صبح نو نوشت:
انتظار ما از مبارزه با فساد اقتصادی چیست؟ خیلی ساده است. اولین انتظار ما این است که با قوتگرفتن مبارزه با فساد، امید مردم به اصلاح بیشتر شود. آیا اینگونه است؟ احتمالاً تصدیق میکنید که ماجرا بدتر شده است. یعنی با افزایش مبارزه با فساد در عدلیه و حتی رسانهها و نهادهای مدنی، مردم دچار بیحسی بیشتری نسبت به عدد و رقمهای فساد شدهاند و هر روز هم امیدشان کمتر میشود.
بیشتر بخوانید:
محسن احمدیان متهم پرونده فساد در پتروشیمی بازداشت شد
رأی پرونده مدیران بانک سرمایه صادر شده است
قانون مقابله با فساد یک سال تمدید شد
یک نشانهاش، «احساس» فساد سیستمی است. روشن است که فساد در جمهوری اسلامی سیستمی نیست و با تسامح میتوان گفت کسی که میگوید فساد سیستمی، احتمالاً دقیقاً نمیداند مفهوم این تعبیر چیست. با این حال احساس مردم، فساد دامنگیر و ساختاری است.
از حق نباید گذشت. آقای صادق لاریجانی با همه قوت و ضعفهایش، گامهای بلندی در امر مبارزه با فساد برداشت. اما چه سری است که این مبارزه امیدآفرین نیست؟
علت در اولویتهای ما در امر مبارزه با فساد است
به پروندههای پرسروصدای فساد نگاه کنید. چه ویژگی مشترکی دارند؟ همین پرونده اخیر پتروشیمی را مجدد ببینید. چندین نفر متهم دارد؛ اما کدام متهم مورد توجه است؟ خانمی که دارای روابط سیاسی با این گروه و آن حزب است. مبارزه با فساد اقتصادی در کشور ما بیشتر همراه با هیجانهای سیاسی بوده است، چون برای مردم برخورد با یک آقازاده و آقایش جذابیت بیشتری دارد. اشکال همینجاست.
آقای رئیسی نباید درگیر سلبریتیهای فساد شود
مفسدان سلبریتی الزاماً مفسدان اصلی و کلیدی نیستند. مثلاً فلان آقازاده درست است که پروندهاش پرسروصداست -و باید هم به تخلفش رسیدگی شود- اما محتوای پروندهاش شاهکلید گرهها و مسائل مردم نیست. یعنی چه؟ مشکل امروز مردم کارآمدی است.
مردم با تمام وجود حس میکنند که هر روز سفرهشان کوچکتر میشود.
از طرفی مشاهده میکنند که مبارزه با فساد گشایشی در زندگی آنها ندارد. یعنی با فلانسیاستمدار رانتخوار و بهمان آقازاده برخورد میشود؛ اما باز هم سفرهشان کوچکتر میشود.
مردم از این تصویر چه برداشتی دارند؟ برداشت جامعه این میشود که هنوز اصلیترها ماندند، چون برخورد با برخی سلبریتیهای فساد، ناکارآمدی را کم نکرده است. لذا پیش خود میگویند تنها گوشه پرده بالا رفته است و مفسدان اصلی همچنان ماندند. لذا برخورد با چند دانهدرشت سیاسی را نشانه و گواهی بر تحلیل خودشان از فساد سیستمی میدانند.
پس راهحل چیست؟
باید سراغ ظالمان ناکارآمدی رفت. این ظالمان الزاماً سیاسی نیستند؛ اما ممکن است از یک سیاستمدار هم بهره بگیرند. اولویت مبارزه باید از ظالمان ناکارآمدی شروع شود. این ظالمان اگرچه اسمشان کوچک است و به ظالمان کوچک شناخته میشوند؛ اما ظلمشان بزرگ است، چون عامل اصلی ناکارآمدی در کشورند. باید سراغ حقوق عامه رفت. چه کسانی بازار خودرو را به هم میریزند؟ چه کسانی بازار سیاه دلار میسازند؟ چه کسانی عامل محدودیت گوشتاند؟ و غیره.
فساد را از ظالمان به سفره مردم شروع کنیم و مقهور سلبریتیهای فساد و هیجانهای خبری نشویم.
این سبک مبارزه باعث میشود مردم اثرش را در زندگی بهصورت محسوس مشاهده کنند و همراه شوند و امیدوار.