سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
شکوفه باران بهار و میلاد فرزند کعبه
کورش شجاعی در خراسان نوشت:
عطر بهاران در هوا پیچیده و شکوفه ها یک به یک بر شاخسارها روییده، زمین حال نفس کشیدن پیدا کرده و درختان میل قدکشیدن، آبی آسمان به کَرم بر زمین، باران رحمت بارانده و خورشید تابان به محبت، گرمای جانفزا ارزانی آدمیان و کوه و دشت و دَمَن کرده، وه که چه زیباست فصل روییدن و خلعت سبز پوشیدن طبیعت.
در بهاران، دیدن صنع خداوندی و لطف حضرت لطیف در زنده کردن دوباره زمین و جان دادن به ریاحین و جوشاندن زلال چشمه ها از دل مادر طبیعت، حال اندیشیدن و شُکر مدام را در جان ها پرورانده، شمیم دل انگیز عطر بهاران حال عاشقی و دل سپردن را در دل پیر و جوان زنده کرده، بلبلان شوق نغمه سرایی و شاعران حال غزل خوانی دارند، کران تا کران از باغ و بوستان و جنگل گرفته تا دامن کوه های سر به فلک ساییده، سرسبزی و خرمی موج می زند و چشم ها را به مهمانی «نوروز» فرا می خواند، سفره پربرکت زمین بیش از هر زمان گسترده و پر از نعم الهی است و خلق خدا همه مهمان این پهن خوان کرم.
لطافت بهار و عطر شکوفه های رنگارنگ فصل نو شدن و زایش و مهربانی؛ مسیر خوب دیدن و مهرورزی و مروت با دوستان و مدارا و نیکورفتاری با همنوعان را گل آذین و عطرآگین و هموارتر کرده، پس به شکرانه این «تحول» طبیعی، ما هم جان هایمان را به نور معرفت و دانایی، دل هایمان را به زلال شفقت و مهربانی و دست هایمان را به برکت دستگیری و بخشندگی و نیکوکاری متبرک کنیم و در این هنگامه «داد» و «دهش» و بخشش طبیعت و شکوفه باران و سرسبزی زمین و آسمان حضرت رب العالمین دل و جان تازه کنیم به خوش کردن دل عزیزانی که دست هایشان برای چیدن «سفره هفت سین» و «تحویل» سال نو خالی است.
و لباس نو بپوشانیم از سر انسانیت و برادری و نوع دوستی بر قامت فرزندان عزیز خانواده های کم بضاعت وطنمان، بی منت بچینیم بر سفره خالی پدران و مادران آبرومند و کم برخوردار طعامی و غذایی سرشار از عشق و مهربانی، بتابیم همچو آفتاب بهاری گرم و لذت بخش بر سر و خانه یتیمان این سامان تا در این نوروز که شرفی مضاعف پیدا کرده به ولادت سراسر سعادت مولای متقیان، امیرمومنان علی (ع) این مولای مهربانی و دستگیری و نیکوکاری و یتیم نوازی و تندیس عزت و شرف و پرهیزکاری وین برترین خلق عالم بعد از رسول خاتم (ص) در این «عید در عید»، عیدیمان را امضای نامه مسلمانی و شیعه بودنمان قرار دهد و تا اینکه به برکت رجب و میلاد حضرت مولا این فرزند کعبه و خانه خدا، حضرت «رب ودود» همه روزهای زندگی مان را در دنیا تا نوشیدن از حوض کوثر به دست مولا، عید و «نوروز» اراده فرماید و در بهار بی خزان بهشت اش همنشین بندگان صالح اش فرماید. چنین نوروز و میلاد فرزند کعبه مبارک باد.
چرا باید امید داشت؟
در سرمقاله روزنامه ایران آمده است:
هنگامی که شرایط سخت میشود و مشکلات نمود بیشتری پیدا میکند، چه واکنشی میتوان از خود نشان داد؟ اولین واکنش، یأس و ناامیدی و انفعال است. گویی که باید تسلیم شرایط شد و کارها را رها کرد تا خودش به سرانجام برسد. این بدترین نوع رفتاری است که میتواند از یک نفر یا گروه سر بزند.
واکنش بهتر و سازندهتر، داشتن امید و رفتار کنشگرانه است. امید داشتن از یک سو نگاه ما را به واقعیت بهبود میبخشد، و بخشهای پر لیوان را نیز میبینیم. جوانههای موفقیت و بهبوددهنده را برجسته میکند و به چشم دیده میشوند. از سوی دیگر فرد یا جامعه را به جوشش و فعالیت وامیدارد.
اتفاقاً نکتهای که مورد غفلت واقع میشود، معنای زندگی است. زندگی واقعی در همین سرزندگی و کنشگری است اگر موفقیتی به دست آمد که چه بهتر و اگر همراه با موفقیت نبود، خود را سرزنش نخواهیم کرد که چرا پیشتر اقدامی نکردیم.
به علاوه ناامیدی و انفعال، بدون تردید به شکست و عدم موفقیت منتهی خواهد شد، در حالی که امید و کنشگری، دریچههای موفقیت را به روی ما باز خواهد کرد. از همه مهمتر اینکه ناامیدی را میتوان مترادف خودکشی از ترس مرگ دانست! کاری که منطقاً ایراد دارد. ناامیدی به معنای آن است که برای خودمان و توانمان در بهبود شرایط، اعتباری قائل نیستیم. در حقیقت ناامید بودن در درجه اول نفی وجودی خودمان است، بیش از آنکه به معنای وجود کاستیها و بنبستهای بیرونی باشد، از بنبستهای درونی حکایت میکند. اینها تنها دلیل و توجیه ما برای خوشبینی و امیدواری نسبت به آینده نیست.
دلیل دیگری هم وجود دارد که باید مورد توجه قرار داد. جامعه ایران در یک مرحله جدی تحولات اجتماعی و تاریخی است. تحولات داخلی و خارجی آن دیر یا زود به جایی خواهد رسید که به ثباتی نسبی منجر خواهد شد ولی مثل هر جامعه دیگر، در جریان تاریخی این تحولات ابتدا مشکلات بیشتر میشود و عبور از آنها جز با صبوری و شکیبایی میسر نیست. فراموش نکنیم که ظرفیتهای داخلی ایران برای عبور از این وضعیت به نسبت فراوان است که اگر چنین ظرفیتی را نمیداشتیم، تاکنون بارها باید تسلیم مشکلات میشدیم.
اولین و مهمترین ظرفیت ایران، در سیاست آن نهفته است. ظرفیتی که طی سه دهه گذشته هرازگاهی که امکان بروز یافته، مشکلات بسیاری را حل کرده است. سال ۱۳۹۸ نیز به دلیل وجود انتخابات مجلس، میتواند یکی از این مقاطع باشد. هر انتخابات به میزانی که واقعی باشد به همان میزان یک انرژی جدیدی را به کشور تزریق میکند که هم در حوزه داخلی و هم در روابط خارجی تأثیرات شگرفی میگذارد.
ظرفیت اقتصادی و فناوری کشور را نباید دستکم گرفت. کشوری که سالها تحت تحریم است، میتواند در عسلویه به گونهای رفتار کند که فازهای جدیدی را به بهرهبرداری برساند و میزان برداشت ایران از شریک قطری جلو بیفتد یا در بخش فناوری فضایی دستاوردهایی را داشته باشد که مورد توجه جهانیان است، در عرصه کشاورزی و تولید محصولات آن، تحولات چشمگیری داشته است، در کالاهای مهم و استراتژیک به حد زیادی از تولید برسد که نگرانی از تأمین آن نداشته باشد. پتروشیمی، فولاد، سیمان، برق و ماشینآلات و… همگی نشانهای از ظرفیتهای بزرگ اقتصادی است.
هرچند به لحاظ سیاستگذاری در قیمت انرژی و ارز و در نتیجه سیاستهای پولی و بانکی دچار وضعیت ناخرسندکنندهای هستیم که برونرفت از آن نیازمند اجماعی ملی است. ظرفیت نیروی انسانی ایران نیز بیبدیل است. چه آن نیروهایی که در حال حاضر در بیرون از ایران به فعالیت مشغول هستند و چه نیروهایی که در داخل کشور فعالیت میکنند. سطح آموزش و دانش آنان بویژه در حوزه علوم و فناوری میتوان یکی از نقاط مثبت ما قلمداد شود.
در زمینه فرهنگی و هنری نیز کافی است که به حوزههای گوناگون فرهنگ و هنر از جمله موسیقی، فیلم، کتاب، هنرهای تجسمی و… نگاه کنیم تا متوجه فاصله چشمگیر خودمان با کشورهایی که در سطح و اندازه ما هستند شویم و از همه مهمتر جامعهای داریم که واجد ظرفیتهای مدنی مهمی است. ظرفیتهایی که میتواند به فعلیت در آیند و برگ جدیدی را در تحولات کشور ورق بزنند.
همه آنچه گفته شد با علم و آگاهی از وجود مشکلات پیش رو است که اگر این مشکلات نبود، نیازی به گفتن و یادآوری این مسائل نیز نبود. با این امید و نگاه وارد سال ۱۳۹۸ میشویم. ناامیدی گناه نابخشودنی است. اگر با امیدواری نتوان صد درصد به موفقیت رسید و مشکلات را حل کرد، با ناامیدی به طور قطع هیچ مشکلی حل نخواهد شد. بنابر این امید به آینده بهترین راه برای عبور از مشکلات است.
مجمع تشخیص و رفع یک سوءتفاهم
رسول منتجب نیا در آرمان نوشت:
از آغاز تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی قبل از آن یعنی از زمان طرح مشکلی که منجر به ایده تشکیل مجمع شد، در جریان مسائل آن بودم. ما در دوره اول و دوم مجلس شاهد بودیم که بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد.
بسیاری از مصوبات مجلس در شورای نگهبان رد میشد با این استدلال که با شرع و یا قانون اساسی مغایرت دارد. فارغ از درست یا غلط بودن تشخیص شورای نگهبان، مرجع تشخیص این شورا بود. سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب بود و مردم انتظارات فراوانی از نظام داشتند.
بهخصوص طبقات کمدرآمد و افراد کمبضاعت و مستضعف، منتظر بودند که مجلس گرهگشایی کند و کاری برای آنها انجام دهد. در ملاقاتی که ما نمایندگان با حضرت امام (ره) در جماران داشتیم، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس این مشکل را مطرح کرد و از امام استمداد طلبید.
با این مضمون که چه کنیم با شرایطی که در آن با انتظارات مردم از یک سو و نظرات شورای نگهبان از سوی دیگر روبهرو هستیم؟ امام در آن جلسه چیزی نفرمودند اما با فاصله کمی دستور دادند که مجلس میتواند آنچه را که به عنوان ضرورت تشخیص میدهد، بدون نظر شورای نگهبان تصویب کند.
بعد از پیشنهادهایی قرار بر این شد که اگر دوسوم حاضران مجلس طرحی را تصویب کردند، آن طرح بدون اینکه به شورای نگهبان برود، به صورت قانون موقت و اضطراری اعلام و لازمالاجرا شود. آغاز کار از اینجا بود. رفتهرفته ایده مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد و اینکه جمعی از خبرگان و کسانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند، در قالب شورایی تحت عنوان «شورای تشخیص مصلحت نظام» تشکیل شود.
در بازنگری قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد قانون اساسی شد. مجمع با ترکیبی که بخشی از آنها انتصابی و بعضیها انتخابی بودند، یعنی ترکیبی از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شد. بیشترین نقش را در ایجاد و استمرار مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرحوم آیتا… هاشمی رفسنجانی داشتند.
چه زمانی که رئیس مجلس بودند و چه زمانی که ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشتند. اگر به فلسفه وجودی مجمع تشخیص مصلحت نظام برگردیم، میبینیم که اولاً برای حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان تشکیل شد.
در واقع حل مشکلات مردم مد نظر بود و اینکه مسائل مردم در اختلاف میان دو نهاد مغفول نماند. تشکیل مجمع تشخیص برای این نبود که مرجع تشخیص دیگری در عرض و یا بالاتر از شورای نگهبان به وجود بیاید. هدف از تشکیل آن، مشکلگشایی از طریق رفع اختلافها بود.
همچنین در قانون آمده است که مجمع تشخیص در حکم مشاور رهبری هم باشد. یعنی برخی از طرحها، قوانین و پیشنهادها در آنجا مطرح شود و به عرض رهبری برسد و اگر ایشان تأیید کردند، به عنوان مواضع رهبری اعلام شود. هیچگاه مطرح نشده است که مجمع تشخیص مصلحت نظام قانونگذار است.
در زمان مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی هم بعضیها حرفهایی زده بودند که از آن اینطور استنباط میشد که مجمع میتواند قانونگذار باشد. در همان زمان همه ما اعتراض کردیم و گفتیم که ما یک دستگاه قانونگذار بیشتر نداریم و آن مجلس است.
هیچ جایی از قوانین و مقررات هم نیامده است که مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند مصوبات مجلس را تأیید و یا رد کند؛ مگر آنجاهایی که موضوعی مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان باشد که در آن صورت حل اختلافات بر عهده مجمع است. یعنی کار مجمع نه وضع قانون است و نه این نهاد وظیفه مطابقت دادن مصوبات مجلس با قانون و شرع را بر عهده دارد.
بنابراین در صورتی که مجمع به این حوزهها ورود کند، در واقع از مسیر خود و از دستور حضرت امام (ره) منحرف شده است. اینکه گروهی از نمایندگان متوسل به رئیسجمهور شدند و در مورد حدود اختیارات مجمع به ایشان نامه نوشتند، شاید دلیلش این باشد که بر اساس قانون اساسی، رئیسجمهور علاوه بر اینکه رئیس دولت و هیات وزراست، مسئولیت اجرای قانون را هم برعهده دارد و باید تلاش کند این وظیفه را انجام دهد. یکی از موارد اجرای قانون اساسی میتواند این باشد که رئیسجمهور وقتی میبیند مجمع تشخیص مصلحت نظام از حدود اختیارات خود فراتر رفته، هشدار و اخطار بدهد.
در دوره اصلاحات شورایی وجود داشت تحت عنوان هیات تطبیق که مصوبات و حتی عملکرد قوای دیگر را بررسی میکرد. نمیدانم آن شورا هنوز وجود دارد یا نه. اگر وجود دارد، میتواند موضوع را بررسی کند و بعد توسط رئیسجمهور تذکر و اخطار داده شود. اگر هم آن هیات دیگر وجود ندارد، رئیسجمهور باید هیاتی را متشکل از حقوقدانان عالیرتبه انتخاب کند و آن شورا این کار را انجام دهد تا جلوی حرکتهای مغایر قانون اساسی گرفته شود.
سال ۹۷ و پیروزیهای ملت ایران
حسن رشوند در جوان نوشت:
ملت ایران در حالی سال ۱۳۹۷ را به پایان میرساند که مروری بر کارنامه این یک ساله نشان میدهد به رغم مشکلات و سختیهای بسیار، روند کلی کشور در عرصه داخلی و بیرونی روندی مثبت و قابل توجه بوده است که با تکیه بر داشتهها و دستاوردها و تجربیات این یک ساله، میتوان سال ۱۳۹۸ را سالی مهم در حل مشکلات در عرصههای داخلی و خارجی و البته تقویت و زمینهسازی برای دستاوردهای بزرگ و زیربنایی دانست.
سال ۱۳۹۷ همچون سالهای پیشین خود با پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب آغاز شد. این سال همچون روال سالهای گذشته مزین به نامی شد که مردم و مسئولان را مأمور به حمایت از تولید محصولی میکرد که در کشورمان و با نیروی کار کارگر ایرانی تولید میشود؛ شعاری که اگر تمام و کمال اجرا شود، میتواند بسیاری از مشکلات کشور را مرتفع کند.
در واقع، آغازین روزهای سال ۱۳۹۷ که نویدبخش آغازی دوباره برای کار و تلاش بود، با شعارهای اقتصادی رقم خورد. حمایت از کالای ایرانی یکی از توصیههایی است که نه تنها برای سال ۹۷، بلکه افقی روشن را برای سالهای بعد پیش روی مردم و مسئولان قرار میدهد.
برخی از مهمترین تحولات سال ۹۷ در عرصه داخلی، منطقهای و جهانی که به نوعی گویای پیروزیها و مقاومت ملت ایران است، عبارتند از: جدیت دستگاه قضا در مبارزه با مفسدان اقتصادی و اخلالگران در بازار ارز، سکه و معیشت مردم که با محاکمه و مجازات افرادی همچون سلطان سکه در دادگاههای علنی آغاز شد.
طبیعی است که این جدیت با انتصاب رئیس جدید دستگاه قضا در روزهای پایانی سال شتاب بیشتری خواهد گرفت و موجب امیدبخشی و دلگرمی ملت خواهد شد، چرا که سوابق قضایی و مدیریتی آیتالله رئیسی در دستگاه قضا و قاطعیت ایشان در پروندههای بزرگ دهه ۶۰، امید مردم در روند برخورد قاطعانه و سریع با مفسدان اقتصادی را افزایش داده و میتواند در شرایط دشوار اقتصادی کشور تأثیر زیادی در کاهش سودجویی دلالان، محتکران و اجحافکنندگان به حقوق مردم باشد، افتتاح ستاره خلیج فارس بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان در سه مرحله تیر ماه، آذر ماه و بهمن ماه و افزایش ظرفیت بنزین کشور تا سقف ۴۵ میلیون لیتر و در روزهای پایانی سال نیز افتتاح چهار فاز پارس جنوبی و افزایش روزانه ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز به ظرفیت تولید گاز از اتفاقات امیدبخش سال ۹۷ بود.
ناکامی طرح امریکایی تابستان داغ، افتتاح خطوط انتقال آب به مناطق جنوبی کشور و پایان چالشی که میرفت به یک بحران جدی و امنیتی تبدیل شود، پیام رهبرمعظم انقلاب مبنی بر شکست امریکا از ملت ایران در جمع بسیجیان در ورزشگاه آزادی، گرامیداشت روز بزرگ ۱۳ آبان و پاسخ ملت ایران به دور جدید تحریمهای امریکا، حماسه کمنظیر اربعین در بحبوحه گرانی ارزهای خارجی، حماسه ۴۰ سالگی انقلاب و افزایش نصاب جمعیت راهپیمایان نسبت به سالهای گذشته، دستاوردهای ماهوارهای، اقتدار موشکی ایران در حالی که غرب توقف فعالیتهای موشکی ایران را مطرح میکند، تقویت توان دفاعی کشور با به آب انداختن زیردریایی فاتح و دیگر تجهیزات دفاعی بومی کشور، انتخابات عراق و لبنان و پیروزیهای سلسلهوار منطقهای ایران و جبهه مقاومت، نقش سازنده و تأثیرگذار ایران در استقرار ثبات در منطقه، شکست امریکا از نشست ورشو تا کنفرانس امنیتی مونیخ، سفر تاریخی بشار اسد به تهران و دیدار به یاد ماندنی او با رهبرمعظم انقلاب و سفر روحانی به عراق و ایجاد فصل جدیدی از روابط بین تهران- بغداد در حالی که امریکاییها بهدنبال بستن منفذهای مالی ایران در این شرایط سخت تحریم هستند.
اینها بخشی از رخدادها و توفیقات نظام در سال ۱۳۹۷ بود که به این لیست بلند میتوان موارد بسیاری را اضافه کرد. در میان توفیقات نظام در سال ۹۷، انتشار بیانیه گام دوم انقلاب که توسط رهبر معظم انقلاب صورت گرفت، در واقع سرآمد همه آن چیزی بود که اتفاق افتاد. چراکه این بیانیه افق ۴۰ ساله آینده کشور را با تحقق «تمدن بزرگ اسلامی» ترسیم و روشن ساخت. بیانیهای که در همان نگاه اول، دارای چنین ظرفیت بزرگی است:
۱) ترسیم کننده همه راه آمده به یک گام و رسیدن به هدف بزرگ ملت با یک گام دیگر است.
۲) بهرهمند شدن کشور از برنامه بلندمدت ۴۰ ساله بهعنوان سند بالادستی نظام.
۳) روشن شدن چشمانداز ۴۰ سال آینده با تحقق تمدن بزرگ اسلامی.
۴) تأکید بر لزوم جوانگرایی و میدان دادن به مدیران مؤمن، انقلابی و جوان در دوره جدید.
۵) مشخص شدن راهبردهای کلان آینده کشور در موارد هفتگانه توصیههای رهبری.
۶) شناسایی نقاط قوت ۴۰ سال گذشته و نحوه استفاده از آنها برای ادامه راه آینده.
۷) آسیب شناسی ساختاری و عملکردی از گذشته و حال کشور بهمنظور حل مشکلات اساسی کشور.
۸) دستیابی به راهکارهای عملیاتی و اجرایی جهت پیشبرد اهداف انقلاب و حل مشکلات کشور.
۹) توجه به نیازهای مردم و کشور و روشن ساختن وظایف دستگاهها و مسئولان.
در انتظار سال سرنوشت
علیرضا صدقی در ابتکار نوشت:
سال ۱۳۹۷ سرانجام به خط پایان رسید. در این نفسهای آخر سال پرفشار و پراتفاقی که حالا پایان را تجربه میکند، از سختیها و مشکلات گفتن نه شایسته است و نه امری بایسته؛ اما چه باید که صفحات ۹۷ را از هر طرف که ورق بزنی به قطعهای تلخ و سخت و جانکاه خواهی رسید.
در این میان، مطبوعات و رسانههای مکتوب هم از گزند این سال در امان نماندند و سالی سخت و پر التهاب را از سر گذراندند. اگر از ممیزیها و سختیهای همیشگی بتوان به سادگی عبور کرد؛ از کنار نوسانات قیمت کاغذ و چاپ، افت تعداد آگهی و دکههای خالی از خریدار نمیتوان و نباید به سهولت گذشت.
در این روزها که نفسهای سال ۹۷ به آخر سلام میکند، بسیاری از مطبوعات و رسانههای مکتوب هم نفسهای بهشمارهافتادهای دارند که بسیاری از آنها ناگزیر به خداحافظی از سال ۹۸ هستند. شاید در سال آینده پیشخوان دکههای روزنامهفروشی دیگر شاهد اینهمه روزنامه و مجله و جریده نباشد. شاید صاحبان و مالکان این دکهها بیش از گذشته متوجه فروش سیگار و دیگر تنقلات باشند، تا روزنامه و مجله؛ بااینهمه در این مجال نه قصد دست استمداد طلبیدن از دولت است و نه بنای آن وجود دارد که مردم را به مطالعه روزنامه و مجله ترغیب کند.
به نظر میرسد صاحبان و دستاندرکاران روزنامهها و مجلات باید بیش از گذشته بر کیفیت و موضوعات ارائهشده در روزنامهها بپردازند و زمینه را برای انجام اقدامی موثر و اثرگذار در عرصه عمومی کشور مهیا کنند. فعالان رسانههای مکتوب باید بدانند که آنها دیگر رسالت خبررسانی و توجه به اخبار روزانه را برعهده ندارند و باید ترتیبی دهند تا به طریق دیگری هدایت افکار عمومی را به دوش داشته باشند.
تردیدی نیست که رسانههای مکتوب نمیتوانند در عرصه و صحنه خبررسانی با فعالان شبکههای اجتماعی و فضای مجازی رقابت کنند که این رقابت نه لزوم عقلی دارد و نه امکانی بر پایه واقعیتهای موجود بر آن متصور است. روزنامهنگاران و اصحاب رسانههای مکتوب باید بدانند که تنها راه باقیمانده برای آنها که البته رسالت بسیار سنگینی هم تلقی میشود ارائه تحلیلهای مناسب، کارشناسی و تخصصی در حوزههای مختلف و گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه ایران است.
شواهد و قرائن نشان میدهد که روزنامههای عمومی و تخصصی باید یک بازنگری جدی در روند فعالیتهای خود داشته باشند. باید مسئولیتها و رسالت روزنامهنگاران را به نقطهای فراتر و حتی متنافر با نقل بیواسطه و بدون تحریف خبر برسانند. دیگر هیچ خبری برای مخاطبان روزنامهها جذابیت و علاقهای ندارد.
در حقیقت گروههایی که اخبار را بهطور عام و خاص دنبال میکنند، خبرها را از طریق شبکههای اجتماعی دریافت کرده و گاهی حتی زودتر از روزنامهنگاران از آنها مطلع میشوند. مخاطبان روزنامهها این روزها بیشتر تمایل دارند تا از زبان روزنامهها، تحلیلهایی جامع و کارآمد پیرامون اخبار منتشرشده در فضاهای مختلف را بشنوند و ببینند.
ایجاد چنین تغییر بنیادینی در روزنامهها و بهطورکلی روزنامهنگاری ایران، بهطور حتم آسان نخواهد بود چرا که بسیاری از روزنامهنگاران ناچار خواهند شد تا بسیاری از آموزههای خود را به کنجی وانهند و ترکیب و ترتیبی تازه و بدیع را تجربه کنند.
شکی نیست که در این مسیر بهرهمندی از متخصصان حوزههای مختلف و تعمیق و ژرفبخشی به موضوعات و مسائل موجود در روزنامهها، امری بایسته و الزامی است. استفاده از این متخصصان میتواند حالوهوای روزنامهها را نسبت به وضعیت موجود بهطور کامل دگرگون کرده و آنها را با اقبالی تازه و جدید از سوی مخاطبان روبهرو کند. مخاطبانی که این روزها از تکرار خبرها و اتفاقات و رویدادها به تنگ آمدهاند و بیش از هرچیز تشنه شنیدن و دیدن و خواندن تحلیلهایی ناب و خواندنی و مبتنی بر اصول علمی و رهیافتهای واقعی هستند.
در چنین بستر تحلیلی روزنامهنگاران علیرغم وجود همه مشکلات و مسائل و مصائب موجود باید خود را به دانش کارکردی و عملگرا مجهز و ممهز کنند. همکاران رسانههای مکتوب ناگزیر هستند که بیش از گذشته رویکردهای تحلیلی و کارشناسی خود را تقویت کرده و با ارائه راهبردها و راهکارها و تحلیلهای جامع و کارآمد، به ارتقاء دانش اجتماعی در فضای عمومی کشور کمک کنند.
بیگمان سال ۱۳۹۸، سالی سخت و صعب برای آحاد مردم ایران خواهد بود. سالی که تنها در پرتو عقلانیت، توجه به معیارها و شاخصهای علمی، برنامهریزیهای مدون و اهتمام ویژه نسبت به اصول و صبوری استقامت، برای همگان قابل عبور و پذیرش خواهد بود. بر ما است که در این فضا، با امیدآفرینی در بستری عقلانی، جامعه را برای عبور از این گلوگاه هم آماده سازیم.
زنگ حساب
مسعود پیرهادی در رسالت نوشت:
پایان سال ۹۷، از دو جهت برای خانواده «رسالت» حائز اهمیت است؛ اول آنکه ۹۷، اربعین انقلاب اسلامی و پایان آن، در حقیقت پایانی بر گام اول نهضت جهانی روح خدا بود که مسیری سخت و ناهموار را با قدرت پیمود.
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، امتداد اندیشه الهی امام بود که توسط مقام معظم رهبری خطاب به ملت شریف ایران و به ویژه جوانان منتشر شد. افق روشن پیش رو و تجربیات ارزنده گذشته، تاییدی بر این ادعاست که انقلاب اسلامی، گام دوم را مقتدرانه تر و آسان تر خواهد پیمود، ان شاءالله.
اما موضوع دوم، محاسبه خویش در پایان سال است. روزنامه و اساساً هر رسانه ای، با وجود آنکه چشم و گوش مردم است و به نمایندگی از آنان، از دولتمردان و حاکمان حساب می کشد، خود بی نیاز از محاسبه نیست. «محاسبه» در فرهنگ اسلامی، از مؤکدات است و توصیه شده که مؤمن در پایان هر روز، اعمال خویش را محاسبه کند. محاسبه های شبانه جای خود ولی جمع بندی آخر سال، محاسبه دیگری می طلبد؛ حال یا به معاتبه و معاقبه می انجامد یا به شکر خدا بابت توفیقاتش.
پایان سال، فرصت خوبیست تا روزنامه که خود با نقدها و گزارش ها و مطالباتش، مسئولان را در پیشگاه ملت پاسخگو می کند، گزارشی هم از عملکرد خود به خوانندگان فهیم خود ارائه کند. تغییر رویه روزنامه رسالت، از ماه هشتم سال، همان طور که در اغلب رسانه های داخلی و حتی برخی از شبکه های خارجی بازتاب هم داشت، احتمالاً برای خوانندگان، ملموس بوده است.
ما معتقدیم که روزنامه غیر از خوانندگانش که عموماً عزیزان دانشگاهی و حوزوی هستند، سرمایه دیگری ندارد و از آنجا که متعلق به مردم است، باید انعکاس صدای مردم باشد و روزنامه رسالت، از آنجا که وابستگی به هیچ نهاد و سازمانی ندارد، مسلماً در خصلت مردم گرایی و صدای طبقات متوسط و پایین بودن، باید پیشروتر عمل کند.
در یکصد روزی که از دوره خدمتگزاری راقم این سطور در رسالت می گذرد، در کنار پرداختن به اخبار روز، بیش از پنجاه دغدغه و درد اجتماعی اقشار مختلف مردم در روزنامه انعکاس یافته است. بارها شده که اخبار سیاسی یا بین المللی را از اولویت خارج کردیم تا پرداختن به دغدغه اجتماعی و اقتصادی دردمندان، تیتر یک رسالت باشد.
خانواده رسالت افتخار می کند که انعکاس صدای بازنشستگان و سالمندان باشد، یا پژواک فریاد دردمندانه کارگران هفت تپه باشد، یا مسائل دارویی بیماران را به صدر اخبار بیاورد، یا بلندگویی برای معلمان و دانشجویان باشد و یا از مشکلات جانبازان و ایثارگران بنویسد.
خستگیها و ناملایمات بسیارند. از تذکرهای گاه و بیگاهی که به واسطه صدای مردم بودن نصیبمان می شود گرفته تا موانع متعددی مانند هزینه های کاغذ، چاپ و توزیع، حقیقتاً روزنامه نگاری را سخت و طاقت فرسا کرده است. اما همه اینها فراموش می شود وقتی با پیگیری ما، مشکلی از مشکلات جانبازان مرتفع میشود، یا دست فروش های یک محدوده با احترام ساماندهی می شوند، یا کارگران مظلوم به حق و حقوقشان می رسند.
غیر از رویکرد جدی اجتماعی و پرداختن به دغدغه های عمومی رسالت چند ماهی است سعی کرده فارغ از خط کشی ها، مستقل عمل کند و البته سابقه ۳۰ ساله رسالت هم همین بوده است. اگر نگاهی به ویژه نامه نوروزی رسالت که برای نخستین بار به این شیوه منتشر شد بیندازید، خواهید دید که رسالت با رعایت اصول و ایستادگی بر موازین اساسی خود، با شخصیت های متعدد از اصولگرایان و راست های تحول خواه گرفته تا سوپرچپ های اصلاح طلب گفت و گو کرده و قضاوت را به خوانندگان فهیم خود واگذار کرده است.
ضمن آرزوی بهروزی و نیک فرجامی برای مخاطبان روزنامه، امیدوارم ۹۸، سال کاهش آلام و اوج گرفتن پیروزی ها و تداوم سرفرازی ایران اسلامی و جبهه جهانی حق باشد، ان شاءالله.
ما خون تازه در تن عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو رمز الدوام شد
بعد تو باز عاشقی و باز… آه نه...!
این داستان به نام تو اینجا تمام شد