جزئیات کامل4 محور علمی و فرهنگی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استان‌های ستاد همکاری‌های حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس به ارائه وظایف پیشنهادی برای 4 نهاد فرهنگی در بیانیه گام دوم انقلاب پرداخت و اظهار کرد: برای استحکام و استمرار انقلاب اسلامی ایران نیاز به مثلث پایداری یا همان قاعده لطف شامل 3 عنصر مقصد، مطیه و مقتدی داریم.

وی ادامه داد: اکثر قریب به اتفاق آسیب‌های اجتماعی در 40 سال پشت سر، یا به سبب اهداف نارسا بوده یا به علت ترکیب و تلفیق سبک زندگی اسلامی و غربی که رهبری متناسب خود را جاذب بوده، است، برای اثبات این موضوع زیرساختی  نیاز است قرآن را به داوری بطلبیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین درودی افزود: ما در بارش کلید واژه‌های تربیتی قرآن حکیم، ۲ عنوان چشم‌نواز اسوه را حس می‌کنیم؛ یکی اسوه درباره شخص رسول اکرم(ص) و دیگری هم درباره حضرت ابراهیم(ع) است؛ آیه شریفه21 سوره احزاب می‌فرماید «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ اسوه یعنی مدل، الگو، سبک‌ساز، روش پرداز، چارچوب گذار، قالب دهنده؛ انسان برای اولین وهله بهره‌برداری از جوارح و جوانح‌اش با ذهن تهی مواجه می‌شود، به همین سبب در منابع اسلام ناب محمدی آمده است که فعل و گفته‌ پیامبر و امام و حتی سکوت آنان حجت است.

وی توضیح داد: مثلاً اگر شما غذایی میل کردید و اسوه آسمانی شما را دید و سکوت کرد، سکوت ایشان دلالت بر حلیت  طعام  می‌کند، و اگر اسوه  در صحنه‌های اجتماعی ورود داشت جواز الهی، آن را صادر نموده است. در نهایت به این نقطه می‌رسیم که انسان شدید نیاز به الگو دارد، زیرا حرکت مبدأ و حرکت مقصدی انسان نمی تواند با دو رهبر بصورت مستقل و تفکیکی نیازهای بشر را بلا عوارض و چالش بر آورده کند، به همین سبب قاعده لطف ایجاب می‌کند که بشر از سوی خالقش رهبری شود.

معاون امور استان‌های ستاد همکاری‌های حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش توضیح داد: انسان موجودی الگو پذیر است، ذاتا خودش را دوست می دارد و قهرمان طلبی یک غریزه‌ای است که درون سلول سلول ایشان لانه کرده، و این  بیانگر آن است که انسان بدون رهبر وحیانی قادر نیست در نظم جهان هستی جایگاهی داشته باشد. 

وی گفت: با توجه به شاخص‌های حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ( 1- عصمت، رهبری امام معصوم 2- قانون خدا 3- حکومت مستضعفان) «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ» باید شبانه روزی به این مهم اندیشید که حلقه مفقوده میان پیامیران تا حکومت منجی عالم بشریت ارواحنافداه در اختیار چه افرادی و اوصافی و با چه شرایطی باید قرار گیرد،  تا انسان به دره دهشتناک بی هدفی در جهان خلقت سقوط نکند، و هم چنین سلطه حکومت جنگل یعنی، (الحکم لمن غلب) را بر دوش نکشد، و داستان پر باستان تعیین رهبری برای کشورهای غیر اسلامی و به ویژه اسلامی که نمونه آن را در کشور مصر شاهد بوده ایم و هستیم، گرفتار نگردد.

حجت‌الاسلام والمسلمین درودی اظهار کرد: قرآن می‌فرماید«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً »؛ با تفکر در این آیه شریفه شاهد سه وظیفه جعل شده بر انسان هستیم،  وظیفه اول اینکه اطاعت کنید از خدا و رسول خدا « فَإِنْ تَنازَعْتُمْ » اگر اختلافی شما را بی تاب کرد « فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ » مراجعه کنید به الله و رسول و در پایان قلب انسان را مخاطب قرار می‌دهد.« إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ».

وی ادامه داد: این آیه شریفه می‌فرماید « ‌ای مردم اطاعت کنید از خدا و رسول و اولی الامر، اگر اختلاف شد مراجعه کنید به خدا و رسولش» سپس به وظیفه قلبی اشاره دارد که اگر ایمان دارید به خدا، از این سوال استکشافی یا همان استعلامی معلوم می‌شود که همه مسیرها در جهان هستی پایانش به الله می‌رسد پس در نهایت رهبر باید در این حلقه مفقوده کسی باشد که مسیر الی الله از درونش جوشیده باشد، و سپس دیگران را به خالق  آن راهبر و رهنما باشد.

معاون امور استان‌های ستاد همکاری‌های حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش گفت: وظیفه ما مردم و مسؤولین ایران زمین اصل مهم بیعت است یعنی نظام اجتماعی قرآنی را پاس داشتن، علت بحث از رهبری در اینجا به خاطر این است که آمدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی) یک مقدماتی می‌خواهد و عمود تمامی مقدمات ظهور حضرت صاحب الامر، رهبری قبل از حضرتش است زیرا که ارتباط مردم را با آن حضرت باید به نوعی بستر سازی کرد که مردم در زمان حضور  با دل به استقبال حضرت صاحب الزمان گسیل شوند نه با پای استدلال که زمانش قبل ظهور باید به پایان می رسید تا قلب را واله و شیدا تحفه ملکوتی می‌کرد.

وی افزود: پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله ابتدا مسعب را به مدینه گسیل داشت و مسعب یک جوانی بود، فرمودند برو تا ببینم مردم با تو چه می‌کنند، یا سرور و سالار شهیدان اول حضرت مسلم را راهی نمودند تا مردم آمادگی خودشان را محک بزنند، و این یک قاعده اهداء و اعطای نعمت افزون و استکمالی دستگاه هستی بر مخلوقات است، این شعار نورانی «یا حجه ابن الحسن عجل علی ظهورک»، مردم نجیب و مسؤولین غیرتمند را بر آن می دارد که افکار و اقوال و رفتار خودشان را نسبت به امام راحل و مقام معظم و معزز رهبری کالبد شکافی نموده تا  علل بسیاری از آسیب های اجتماعی را پیشگیری کنند.

حجت‌الاسلام والمسلمین درودی اضافه کرد: جهت این جراحی اعتقادی نیاز است به تقاوت میان کلام وحی و احادیث قدسی و حکمت بپردازیم تا اینکه سهل انگاری نسبت به بیانات حکیم در جوامع بشری روشن شود و اینکه بعضی از مسؤولین و یا فرهیختگان در ملاقات‌های مقام معظم رهبری در حال نگارش مشاهده می شوند و یا در نوشته‌های خود از کلمات شأن‌دار و یا حرکات عاشق پسند ابراز وجود می‌کنند، و هم چنین علت اعطای لقب حکمت به افراد محترمی مانند فردوسی و سعدی که برخی از ساحت های بشری را مهندسی کرده‌اند و همچنین مقام معظم و معزز رهبری که 6 ساحتی این توفیق من الله را به همه مسلمانان و آزادگان جهان اهدا می‌کنند، تحلیلی به عمل آید.

وی با طرح این پرسش که «حدیث قدسی چیست؟»، گفت: حدیث قُدسی کلامی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله آن را از خداوند نقل می‌کند، به آن حدیث ربانی و هم چنین حدیث الهی نیز می‌گویند؛ در این احادیث، معنی و مضمون از خداوند و الفاظ از پیامبر است؛ مضمون مورد نظر ممکن است به واسطه فرشته الهی و یا الهام و یا القای در خواب به پیامبر منتقل شده باشد. این احادیث معمولا با کلماتی مانند «قال الله» یا «یقول الله» آغاز می‌شوند. حدیث قدسی با قرآن تفاوت دارد؛ زیرا قرآن کریم از لحاظ مفهوم و لفظ از جانب خداوند است ولی حدیث قدسی فقط مضمونش و محتوایش از جانب خداوند است، در جنبه‌های مربوط به معجزه‌بودن یا بعضی از مفاهیم نیز بین قرآن عظیم و حدیث قدسی تفاوت وجود دارد.

معاون امور استان‌های ستاد همکاری‌های حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اقوالی که به پیامبران گذشته منسوب است نیز در جمع احادیث قدسی است، و در برخی روایات، این احادیث از انبیای سابق نقل شده‌اند. مضمون و مفاهیم احادیث قدسی بیشتر سبقه اخلاقی و عرفانی دارد؛ در بیان کارشناسی مرحوم علامه طباطبایی فطرت و حکمت با هم در آمیخته شده است و مطابقت با جهان واقع از خصوصیات آن است.

وی به متنی از ترجمه المیزان اشاره کرد و افزود: همچنان که بیان شد، حکمت در زبان قرآن عبارت است از علم و معرفت داشتن به مجموعه اصولى که موافق با فطرت انسانى و مطابق با واقع هستند. اما حکمتى که در علوم بشرى از آن یاد می‌شود در مقابل علوم تجربى به کار رفته و بیشتر مباحث نظرى و عقلى صرف را شامل می‌‏شود. از این‏ رو به نظر می‌رسد شباهت این دو فقط در عقلى و نظرى بودن باشد و لکن از دو جهت تفاوت دارند یکى این که تمامى حکمت قرآن موافق با مقتضاى فطرت است و دیگر این که با واقع مطابقت دارد.

حجت الاسلام والمسلمین درودی ادامه داد: با این مقدمه فوق الذکر به این نقطه می‌رسیم که سخنان حکیم در وجود آدمی به گونه مهندسی پدید می‌آورد که قله‌های قلوب مردم را فتح می‌کند،  لذا در انقلاب اسلامی شاهد بودیم و هستیم که معمار کبیر انقلاب اسلامی و در حال حاضر مقام معظم رهبری با پیش درآمد بر پایی ظهور منجی عالم بشریت جامعه اسلامی ایران و جهان را توفیق مدیریت داشته و دارند، و لکن این سبک مدیریت از جنس حکمت می‌نماید، زیرا جنس افکار و اقوال و رفتار این دو حکیم متأله فطرت محور و واقع گراست زیرا این شیوه مدیریت تا به حال توانسته انقلاب و مردم را با همه مشکلات درونی و برونی پایدار و پیشرو داشته باشد، و لکن با تمام اوصاف مذکور وجود آسیب ها و چالش های در جامعه امروز ما، باید شناسنامه‌اش شفاف‌سازی شود.

وی اضافه کرد: این موضوع مهم و زیر بنایی است، چراکه ایجاد فرآیند خواسته و ناخواسته جریانات تقابل و تعاند با رهبری، یعنی آتش خاموش ناشدنی آسیب ها را به خود و دیگران اختصاص دادن، با کمی توجه در 40 سال پشت سر در می یابیم که اوراق تاریخ زرین انقلاب اسلامی گواه متقن و مناسبی برای این ادعا بوده و هست.

معاون امور استان‌های ستاد همکاری‌های حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش گفت: بعد از صدور بیانه گام دوم انقلاب اسلامی مقام عظمای ولایت 4 برخورد با آن‌ را شامل برخورد رسانه‌ای، برخورد احساسی، برخورد علمی و برخورد تنقیصی را شاهد بوده‌ایم؛ در مورد برخورد رسانه باید گفت حرکت و جریانی را شاهد نبودیم که خصوصا جوانان شیفته آن شوند، و در مورد احساسی باید گفت علاقه‌مندان کوچه و خیابان و روستا همیشه بیانات معظم له را قوت قلب می‌دانند و فقط درصدد دعاگویی می‌تواند انجام وظیفه کنند، و لکن در بحث آغوش علمی از بیانیه حکیم امام خامنه ای‌، باید به آیت العظمی نوری همدانی حفظه الله درود خدا و رسول را نثار کرد که این بیانیه را در کلاس درس حاضر نمودند و به عنوان یک متن آموزشی معرفی کردند، و در مورد چهارم هم باید گفته شود دشمنانی در درون و برون کشک خود را می سایند.

وی گفت: به همین سبب برای اینکه بخش سوم حمایت و پر رنگ دیده شود پیشنهاداتی جهت وظایف 4 نهاد فرهنگی در زیر، جدول گذاری شده است که مدد اعضای کمیته‌های همکاری حوزه های علمیه و وزارت آموزش و پرورش را در 32 استان و 700 شهرستان برای عملیاتی شدن در عرصه سال 98می‌طلبد.

ردیف متن سند در گام دوم جامعه شناختی تربیتی روانشناختی سیاسی
۱ بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
احترام به انتخاب مذاهب توحیدی در جوامع تربیت بر مدار اکرام مقام انسانی بشریت پرهیز از خود شیفتگی ایجاد وحدت حداکثری
۲ از میان همه‌ ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می‌گمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است.  ایجاد تغییرات تمدن ساز ثبات در آرمانهای و اصالت شعارها تشکیل پادزهر وساوس ضد مقاومت الزام به شعارهای پایداری در آرمانها
۳ آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌بُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. امتزاج دین و دنیا تازه سازی کلیشه‌های تربیتی در هم تنیدگی جاذبه های دنیا و خصلت کمال طلبی در انسان هنر حفظ نهضت بزرگ دینی
۴ برای همه چیز می‌توان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمی‌توان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها. مستخدم بالطبع و متمدّن بالفطرة دلزدگی بشر در پایان راه دنیا پرستی حس عزت جویی و استقلال طلبی تقدم ارزش دینی بر حزبی
۵ انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان می‌دهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل می‌شمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّه‌ نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند. پایداری اجتماعی در گرو عدم تضاد نظم سیاسی و اجتماعی- نظام‌سازی پیشرو محصول انعطاف و جبران آسیب‌ها روحیه انعطاف‌پذیری عدم احساس غرور کاذب در مقابل هشدارها و خطاها عدم انفعال در برابر صاحبان حرفهای بی عمل 
۶ جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد. عدم تحجر جهت پاسخگویی به باید ها وواقعیت ها اجتماعی حس دشمن شناختی و حفظ مرزبندی‌ها بستر روحیه تولید انگیره تقدم حفظ مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بر منافع حزبی
۷ انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ موارد، پس ‌از حمله‌ دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. حفظ تعادل در مقابل دشمن و ظهور آن در عدم انفعال و خشونت لذت از مهربانی و کذشت در عین اقتدار ارائه سلامت فطرت با رفتارصبورانه ضربت متقابل بر دشمنان را محکم فرود آوردن
۸ با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد. حمایت از حقوق بشر حس مروت در کنار مظلومان جهان لذت از حقوق هم زیستی با مظلومان در مقابل ظالمان بی تفاوت نبودن
۹

اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل می‌گذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ گذشته است.

بستر سازی جهت حضور جوانان حس سازندگی جهادی سبدگذاری خصال جوانان جهت فعالیت سازنده عدم استفاده ابزاری از ظرفیت جوانان 
۱۰ برای برداشتن گام‌های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ گذشته و حتّی زمان حال را دنبال می‌کنند و از پول و همه‌ ابزارها برای آن بهره می‌گیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌ نظامش نمی‌توان شنید. توجه به آینده با شناخت و تجربه از گذشته قدرت تفکیک دروغ از حقیقت شناخت مبانی تحریف و دروغ‌پردازی در افکار پیاده نظام دشمن را کاذب  یافتن
۱۱ انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد و این نخستین درخشش انقلاب بود. اندیشه مدیریت قلبی شهروندان سهم تربیت قلبی در رفتار  نقش نورانیت قلب در رفتار انسان شناخت اندیشه سیاسی امام خمینی رحمه‌الله علیه
۱۲

پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دو قطبی آن روز را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادیخواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمی‌شد.

مشتری‌سازی ارزش‌های جامعه فطری توجه به امداد غیبی در فعالیت‌ها آرامش حقیقی را از کاذب تشخیص دادن تفکر 3 قطبی داشتن
۱۳

به رغم همه‌ این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روز به روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریت‌های جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما می‌توانیم» که امام بزرگوار به همه‌ ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ عرصه‌ها رسانید.

شناخت انقلاب ایمان محور

خودباوری و اعتماد به نفس

اعتماد به نفس فردی و جمعی سواد انقلاب شناختی
۱۴ انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار به شدت تحقیر شده و به شدت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ ملّی را که جان‌مایه‌‌ پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما می‌توانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد: بستر سازی جهت حضور مردم در عرصه مدیریت و نظام مردم‌سالار نشر خود باوری به دیگران پذیرش مدیریت جمعی و افزایش روحیه خوداتکایی مدیریت تفکیک میان حکومت استبدادی و مردم‌سالاری
۱۵

اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

 

سطح امنیت جامعه مردم‌سالار ارزش حفاظت از وطن ضمانت امنیت درون و برون با حب وطن پیروزی در جنگ 8 سال را معجره دانستن
۱۶ اوّلاً: ثبات و امنیت کشور و تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد. قدرت استبدادی تحمل استقلال دیگران را ندارد باور به معجره در فعالیت‌ها مدیریت ملائکه را وجدان کردن آمریکا را کدخدا قلمداد نکردن
۱۷

ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ علم و فناوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ آن روز به روز فراگیرتر می‌شود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل و نقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فناوری نانو، زیست‌فناوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کل جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فناوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایران پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فناوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

اصالت دادن به احساس جمع‌گرایی رشد علمی را وامدار مشارکت جمعی یافتن تقدم روحیه جمع‌پذیری بر فردمداری تقدم مشارکت چندحزبی بر تک‌حزبی
۱۸

ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت می‌کنند.

کمربند اجتماع را در نیکوکاری یافتن مسابقه در خدمات‌رسانی حوادث دیگران را حادثه خویشتن یافتن خدمت‌رسانی را ابزار مقابله با فتنه‌ها وجدان کردن
۱۹

رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب به خصوص آمریکا، مسئله‌ فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این گونه روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

روشنفکری عمومی و همه ساحتی و غیر انحصاری روشنفکری بدون عزلت خروج از اندیشه خود برتربینی روشنفکرسازی از قشر نونهالان و نوجوانان
۲۰

خامساً: کفه‌ عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها به ویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اولیه‌ زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند.

جمهوری اسلامی در شمار موفق‌ترین حاکمیتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، و از مناطق مرفه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و س و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است. البته عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

عدالت پله‌ای و پیشرو تفکر صفر و صدی نداشتن روح و روان نسبیت‌پذیر عدالت در مسیر را بی‌عدالتی معرفی نکردن
۲۱

سادساً: عیار معنویت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه به گونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد.

پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهادسازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد.

نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و با کیفیت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُر حجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعال و پیشرو است.

ایجاد بسترهای دو بعدی تربیت ایجاد بسترهای دوبعدی تربیت برهنگی و بی‌بند وباری  را ناامنی وجدان نمودن درس عبرت از ماجراهای صدر اسلام گرفتن
۲۲

سابعاً: نماد پر ابهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده ایران و ایرانی به ویژه جوانان این مرز و بوم به شمار می‌رفته است.

قدرت‌های انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ آمریکا و عنصر خائن به ملت را از کشور براند و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدت جلوگیری کند.

استقبال از تفکر ستم‌ناپذیری و مقابله با ستمگران  روحیه ایستادگی در مقابل زورگویان روح توانمند روان ناتوان ستمگر را حقیر می‌یابد

ایرانی اصیل با زورگویان شازش نمی‌کند

۲۳

جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ انقلاب اسلامی است، انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، با عزت، متدین، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گرانبها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فناوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی‌داشت.

منطق قوی جامعه را  جهانی می کند دستاوردهای خود را عزیز داشتن خود تشویقی قبل از تشویق پذیری از دیگران تقدم حق شعارهای انقلاب بر حقوق حزبی
۲۴ ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است بستر نفوذ بیگانه را در جامعه کور کردن قدرت نفوذناپذیری را تمرین کردن ملاطفت ظاهری را از باطنی تشخیص دادن نفوذ دشمن را سرمایه غلبه بر رقبای حزب نکردن 
۲۵

و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

شکست دشمن را تحلیل کردن مقاومت مانع ائتلاف دشمن می گردد مقاومت فطری شکست ناپذیر است گردنه های دشوار با خود ساختگی طی می گردد.
۲۶

امّا راه طی شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به‌کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

هنر اعتماد به خود در الگو شدن تربیت در سرعت عمل و ابتکار  عدم خود محوری و متکبرانه به تجربیات دیگران  روحیه انقلابی و جهادی داشتن
۲۷

نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی می‌کنند که از نظر ظرفیّت‌های طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر 40 ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجاد شده در دهه‌ی 60 است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. 36 میلیون نفر در سنین میانه‌ی 15 و 40 سالگی، نزدیک به 14 میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمی‌تواند شد.

به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند.

ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای 7 درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن 15 همسایه با 600 میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصل‌خیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.
نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی همّتهای بلند و انگیزه‌های ایمانی خود جوشی و روحیه نو آوری توان و تجربه رتبه بندی سرمایه مادی و معنوی
۲۸

اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی می‌کنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. این‌جانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بی‌جا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید.

عزت ملی مانع شکست مرزبندی با دشمنان پیرهیز از امید کاذب به خود و دیگران روح قوی از امید کاذب نیرو نمی گیرد پرهیز از وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک
۲۹

در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست و دلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.

هنر تطبیق رویش ها و ریزش ها توجه به رویش ها قبل از ریزش ها از علائم رشد روانی، توجه به رویش ها بیش از ریزش‌ها رویش ها را بر منافع حزبی ترجیح دادن
۳۰

1) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود تهی‌دستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، اما مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است.

دستاوردهای دانش و فناوری ما در این مدّت که ما را به رتبه شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حساس و نو پدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه و همه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من می‌خواهم بگویم این است که این راه طی شده، با همه‌ی اهمیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود.

ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش می‌رویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. این‌جانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدی در این باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

دانایی را سرمایه توانایی جامعه معرفی کردن تربیت های درون مدار روحیه تشنگی برای فهمیدن و فهماندن اعتقاد برشنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز
۳۱

2) معنویت و اخلاق: معنویت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضلیت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادی، جهنم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدمعنویت و ضد اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی در این باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش ‌رو باید در این باره‌ها برنامه‌های کوتاه مدت و میان مدت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

نیاز اصلی جامعه معنویت و اخلاق است تربیت با دستور فرمان بدست نمی‌آید روان سالم با مادیات تنها میسر نمی‌گردد. اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنمی کنند.
۳۲

3) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ کلیدی تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ قوت و عامل مهم سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادیات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقل کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و با کیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به اندازه و بی‌ اسراف، و مناسبات مدیریتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی این‌جانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد می‌تواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیت داخلی، استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بی‌کاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حل این مشکلات، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ بخشهای آن تهیه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدی‌گری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهم این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیش رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه‌زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء می‌شود.

اقتصاد هدف جامعه‌ اسلامی نیست، تربیت  توزیع عدالت‌محور، و مصرف به اندازه و بی‌‌اسراف روحیه تکدی به بیرون و خارج و نه به توان و ظرفیّت باطنی سیاست  بوسه‌زدن بر پنجه‌ی گرگ خطایی بس  نابخشودنی است
۳۳

4) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ حکومتها عارض شود، زلزله‌ ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیت اجتماعی است، بسیار جدی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ مال و مقام و ریاست، حتی در علوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب می‌کند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه گانه حضور دائم داشته باشد و به معنای واقعی با فساد مبارزه کند، به ویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البته نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سر تا پا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتی آنچه هست غیرقابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطان حرص برحذر باشند و از لقمه‌ حرام بگریزند و از خداوند در این‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیت و حساسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند.

این مبارزه نیازمند انسانهایی با ایمان و جهادگر، و منیع‌الطبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد. 

عدالت در صدر هدفهای اولیه‌ همه‌‌ بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ زمانها و سرزمین‌ها است و به صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسر نخواهد شد ولی به صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه به ویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید می‌شده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به طور دائم باید برای رفع محرومیتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، اما تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ 

همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند-سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

جامعه فسادستیز عالت‌پذیر می‌گردد تربیت ایمانی لقمه حرام را تحمل نمی‌کند وساوس حب مال و مقام و ریاست را کوچکی روح و روان یافتن توطئه‌ واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی را افشا کردن
۳۴

5) استقلال و آزادی: استقلال ملی به معنی آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حق تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیه‌ الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظف به تأمین این دو هستند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آورد صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیت.

این ثمر شجره‌ طیبهی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ افراد جامعه

تربیت در راستای ارزشهای الهی

آزادی روح سالم در تقابل با روح آفرین نیست استقلال ملی به معنی آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است
۳۵

6) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصل «عزت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقق یافته یا در آستانه‌‌ ظهورند: تحرک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیرقابل اعتماد می‌داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

مردم دشمن‌شناسی تمام‌عیار

تربیت 3 بعدی«عزت، حکمت، و مصلحت» روح بیمار قابل اعتماد نیست از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با دشمنان حل کردن
۳۶

7) سبک زندگی: سخن لازم در این باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامی‌گذارم و به همین جمله اکتفا می‌‌کنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه می‌طلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق می‌سایم. سلام بر حضرت بقیة‌الله (ارواحنا فداه)؛ سلام بر ارواح طیبه‌ شهیدان والا مقام و روح مطهر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.

سبک زندگی ضدغربی آنان را از انقلاب مأیوس می‌کند  تربیت استقلال آفرین روحیه غربی تک محور تقدم سبک سیاست ضدغربی بر منافع حزبی

انتهای پیام/

برچسب ها:

اجتماعی