در فرهنگ لغت فارسی، کلمه بازی برابر با سرگرمی، مشغولیت، تفریح، لعب، کار، ورزش و فریب آمده است.
الک دولک
بازیکنان به دو گروه تقسیم و به قید قرعه، یکی از گروهها، بازی را شروع میکند؛ یعنی: چوب کوچک (پیل) را روی یک چاله کوچک یا وسط دو عدد آجر قرار داده و با سر چوب بزرگ (دسته) که در زیر آن قرار داده، با قدرت به طرف نفرات گروه حریف که در محوطه هستند پرتاب میکند. اگر پیل در هوا گرفته شود، پرتاب کننده اخراج میشود، وگرنه بایستی آن را از روی زمین بردارند و به طرف چاله (یا آجرها) بیاندازند. و بازیکن دسته به دست، با تمرکز حواس، آن را در دست میگرداند تا پیلی را که به طرف چالهاش میآید با ضربه دورش سازد، اگر نتواند و فاصله پیل با چاله کمتر از قد دسته باشد، باز سوخته است و اگر توانسته باشد که با ضربه دورش سازد، فاصله را، از چاله با طول دسته میشمارند. یک، دو، سه... دوباره ارسال پیل و دریافت پیل و شمارش فاصله با دسته تا به حد نصاب برسند وگر نه، همه آنها این کار را به نوبت انجام میدهند تا برسند. بدیهی است اگر نتوانسته باشند، بازی را به گروه حریف واگذار میکنند. اگر به حد نصاب (مثلاً 50) رسیدند، یکی یکی پیل را با سر دسته به مشابه توپ پینگ پنگ و راکت ضربههای کوچک و یکنواخت (چله) میزنند و میشمارند. بعد هر کدام، به تعداد چله، پیل را با ضربه سنگین دسته، به طرف جلو میزند و هر پیلی که در هوا گرفته شود، گیرنده آن را به طرف مبدأ پرتاب میکند، تا اینکه تمامی نفرات گروه دسته به دست به تعداد چله هایش بر پیل نواخته باشند. طول مسیر (آخرین محلی که پیل میافتد تا محل چاله)، توسط نفرات گروه حریف یکی پس از دیگری، به عنوان جریمه با دویدن طی میشود. به طوری که با عبارت (آنا، داشقا، زنبیل، سونبول، او... ) شروع شده باشد و صدای (او...) به صورت کشیده تا لحظه نفس کشیدن ادامه یابد. (یعنی هر کجا صدای بازیکنی قطع شد، یکی از دوستان دنباله مسیر را با صدای (او...) میدود اگر در انجام این موارد موفق شدند، در دور بعدی کنترل بازی را در دست میگیرند و با دسته کار میکنند و اگر نتوانند، باز در وسط محوطه بازی کرده، پیل را تعقیب میکنند.
ایکس - او
این بازی یک بازی دو نفرهاست به وسیله یک قلم و کاغذ انجام میشود. نام این بازی به دلیل علامتهای X و O است که در طول بازی استفاده میشود. برای آغاز این بازی در یک صفحه جدولی با ۳ ردیف و ۳ ستون رسم میشود و هر یک از طرفین یکی از علامتهای X یا O را انتخاب میکنند و تا انتهای بازی برای پر کردن خانههای جدول از آن استفاده میکنند.
برای شروع بازی یکی از طرفین به قید قرعه علامت X یا O را که قبلا انتخاب کرده در یکی از خانههای جدول ۹ خانهای قرار میدهد. سپس نفر دوم علامت مربوط به خود را در خانههای دیگر که هنوز پر نشدهاند قرار میدهد و پس از آن مجددا نوبت نفر اول خواهد بود.
نقطه پایان بازی در هر مرحله جایی است که یکی از حریفان بتواند علامتی را که در ابتدای بازی انتخاب کرده در یکی از ردیفهای افقی، عمودی یا قطری قرار دهد و در طول بازی هر یک از طرفین با قرار دادن علامت خود در مقابل علامتهای حریف نباید اجازه دهند که حریف یک خط عمودی، افقی یا قطری را با علامت خود پر کند. نام این بازی در ادبیات انگلیسی Tic-tac-toe میباشد.
نمونه یک بازی که در نهایت X بازی را بردهاست:
بالابلندی
بالا بلندی یک بازی چند نفرهاست. در این بازی ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ میشود. بقیه بازیکنان فرار میکنند و گرگ باید آنها را بگیرد. گرگ نمیتواند یک بازیکن را در وضعیتی که بر یک سکوی بالاتر از زمین است بگیرد. آخرین کسی که گرگ او را میگیرد در مرحله بعد گرگ میشود.
پانتومیم
این بازی با تعداد نفراتی بیش از چهار نفر قابل انجام است. بدین صورت که پس از یارکشی نفرات به دو تیم تقسیم می شوند. یکی از تیمها طراح معما و دیگری حدس زننده و بازیگر پانتومیم می باشد. از تیم ۱ یک نفر داوطلب ِاجرا شده و موضوع پانتومیم که می تواند مشتمل بر چند کلمه باشد، در گوش وی توسط یکی از اعضای تیم ۲ نجوا می شود. نکته اینکه نفرات تیم ۲ قبلاً طی مشورت با هم بر سر موضوع پانتومیم به توافق رسیده اند. نفر داوطلب تیم ۱ با زبان ایما و ادا و اشاره (زبان ناشنوایان) یا حرکاتی که نشانگر موضوع باشند، سعی در رساندن مطلب به هم تیمی های خود می نماید. آنقدر که ایشان موفق به گفتن آن کلمه یا جمله گردند. از زیباییهای این بازی طرح موضوعات مفهومی و انتزاعی است که وجود خارجی و فیزیکی نداشته و فرد داوطلب با هنر به کارگیری ادا و اشارات سعی در فهماندن آن و بیان آن توسط هم تیمی های خود می نماید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، انجام بازی لذت بیشتری بدست خواهد داد.
پینوکیو
به ترکی: تازادان انزلی
یک نفر به قید قرعه روی زمین خم میشود و دیگران از روی او میپرند. بعد از پریدن آنها هم خم میشود تا بقیه از روی آنها بپرند. همزمان با این کار شعری میخوانند با این مضمون: تازادان انزلی دی... ایکی دلی خان اکبری دی... اشک بلی سیندیردی...
تخم مرغ بازی، توپ بازی، توپ چرخی، تیله بازی
در قدیم بچه ها(بیشتر پسر بچهها)روی زمین چاله هایی(پنج-شش تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو-سه انگشت با فاصلههای نیم متری از هم میکندند و گویهای شیشهای کوچکی(به اندازه تقریبا دو برابر یک نخود)را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی میکردند تیلهٔ خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودالها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیله اش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت میکرد، و اگر هم نمیافتاد تیله همان جا که افتادهاست میماند تا دو باره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند.این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چالهها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان آخری برای بازی انتخاب کنند.این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.
خاله بزغاله، خر پلیس
خر پلیس در اصل یک بازی خنده دار و سرگرم کننده و نه به معنای پلیس خر میباشد. روش بازی به این صورت است که در این بازی حاقل باید ۶ نفر حضور داشته باشند تا بازی قابل انجام باشد. در ابتدا اگر گچ موجود نباشد با یک آفتابه پر از آب یک دایره بزرگ کشیده و اگر گچ موجود بود که فبها سپس بازیکنان به دو گروه تقسیم شده و قرعه کشی کرده و گروه بازنده به داخل دایره رفته و یک نفر به عنوان پلیس خرها و سایر افراد نیز دست خود را به دوش هم تیمیان خود گذاشته و یک حلقه را تشکیل میدهند. سپس بازی شروع شده و بازیکنان تیم بیرونی به دور دایره چرخیده و در انتظار یک فرصت مناسب که سوار یک خر در داخل دایره شوند و در این حین نیز پلیس خرها باید مراقب بوده و قبل از اینکه خر سواران سوار خرهای خود شوند باید پای آنها را یک ضربه بزند تا آنها بازی را ببازند و نوبت به گروه بعدی برسد و اما زمانی که خرسوار، سوار خر خود میشود دیگر نمیتواند پای او را بزند و زمانی که پایین میآید باید این کار را انجام دهد. و همچنین خر سوار اگر قهار بوده در فرصت مناسب از خر پایین پریده و از دایره خارج میشودو همچنین به هر میزان که خواسنه میتواند سوار خر شود و اگر خر خسته شده و به عبارتی بخوابد(خر خوابید! خر خوابید!) بازی از اول ادامه پیدا میکند. نکته قابل توجه اینکه اگر خر سواری خیلی زرنگ بوده باشد حتی میتواند سوار پلیس خرها نیز شده و اینجا به زیبایی بازی دو چندان افزوده میشود.
خروس جنگی، دستش ده(به اشتباه دست رشته گفته میشود)
در این بازی که هر چه تعداد نفرات آن بیشتر باشند لذت بازی بیشتر خواهد بود، فردی به عنوان خرس وسط انتخاب می شود. این فرد می بایست در حین پاسکاریِ توپ (با دست) بین بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد. شخصی که توپ را از دست می دهد جای او را می گیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. هنگامی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم می شود.