به گزارش مشرق، سیل اصولگرا و اصلاح طلب نمی شناسد؛ همان گونه که منفعت طلبی در شهر جناح سیاسی نمی شناسد.
این روزها زمزمه هایی است که هر گروهی قصد دارد از خود رفع اتهام کند و تقصیر را به گردن دیگری بیاندازد، اما واقعیت این است که همه مقصرند درصد تقصیرها متفاوت است؛ اگر بخواهیم ماجرا را دقیق بررسی کنیم و سهم تقصیر مشخص کنیم، نیاز به داده هایی ست که معمولاً در اختیار کارشناسان قرار نمی گیرد؛ اما ما داریم در مورد عقل سلیم صحبت می کنیم؛ در ابتدا باید ببینیم کدام عقل سلیمی تقدیر یک شهر دو میلیون نفری را به یک آب راه که احتمال انسداد آن وجود دارد گره می زند؟ پیوست زیست محیطی و کارشناسی این کار آقای صمد رجا و تیمش کجاست؟ بعد از ایشان آقای رجبی شهردار وقت که امروز همزمان ریاست نظام مهندسی و نمایندگی مجلس و مسئولیت خطیر سلفی گیری را کنترات برداشته اند باید توضیح دهند که چرا پروژه ی فاقد کارشناسی لازم را تکمیل کردند.
بیشتر بخوانید:
سیاستهای دوره اصلاحات؛ ریشه سیلهای اخیر
وقتی می بینیم در این سطح از مسئولیت چنین سهل انگاری بزرگی صورت می گیرد؛ ناخودآگاه سوظن به کل نظارت ایشان وارد می شود، به هرحال آقای رجبی مهندس ناظر پروژه های مهمی در شهر بوده اند و پول های کلانی بابت نظارت دریافت کرده اند آیا بقیه پروژه ها هم همین طور نظارت شده است؟
آقای معین عضو سابق شورای شهر شیراز فردی ست که در جریان سیل سال ۸۰ احضار شد اما هیچ گاه ابعاد پرونده ایشان برای مردم شفاف نشد؛ آقای معین هم مهندس ناظر یکی از جنجالی ترین پروژه های شیراز در خیابان زند بود؛ ایشان مدافع سرسخت احداث سد تنگ سرخ در بالادست شیراز بود سدی که در صورت احداث تقدیر شهری دو میلیون نفری را به دست می گرفت و فاجعه ای انسانی را در صورت احداثش رقم می زد.
عده دیگری سعی دارند پاک فطرت شهردار سابق را در مسدود سازی ورودی آب به کانال و نرده کشی آن مقصر جلوه دهند؛ نکته اساسی اینجاست که آقایان آن قدر از شهر غافل بوده اند که نتوانسته اند بعد از دو سال اشتباه احتمالی پاک فطرت را جبران کنند. افرادی که در بالا نام بردم نزدیک به سه دهه است که با تصمیم گیری هایشان شهر را تحت تاثیر قرار داده اند اما بوق های تبلیغاتیشان در اکثر مواقع آنها را از پاسخگویی فراری داده است. اما آیا این ماجرا در همین جا خلاصه می شود؟
ارتفاعات دروازه قرآن امروز دستخوش دخل و تصرف قرار گرفته است، امروز نهادی مشغول ساخت و ساز گسترده بر روی ارتفاعات است؛ شهرداری حتی امکان نظارت بر ساخت و ساز این مجتمع رفاهی را ندارد از طرفی خود شهرداری هم در ارتفاعات مشغول ساخت و ساز است؛ مشابه همین اتفاق در پایین دست سد تنگ سرخ"شهرک برف فروشان" در حال رقم خوردن است، برجی مرتفع که منظر طبیعی را درنوردیده امروز در حاشیه بلوار حسینی الهاشمی خودنمایی می کند، برجی که سهامدارانش وابسته به یکی از نهادهای قدرت هستند. شهرک برف فروشان فاقد مطالعات ژئوتکنیکی و زیست محیطی کافیست و کارشناسان در مورد بلندمرتبه سازی در این شهرک هشدار داده اند.
زنگ هشداری که شنیده نشد.
در سال گذشته دو هشدار جدی به صدا درآمد که اگر شنیده می شد امروز شاید گود گل کنان سعدی دچار این سطح از بحران نمی شد، سال گذشته فرونشست گسترده در خیابان زند بخشی از این خیابان را در خود بلعید؛ چندی بعد ریزش کوه در بلوار جمهوری اسلامی اتفاق افتاد و هزینه های چند میلیاردی را به مردم و شهرداری تحمیل کرد؛ اگر در زمان به صدا درآمدن این زنگ های هشدار شهرداری برای شناسایی و پایدارسازی آبراه ها و قنوات اقدام کرده بود امروز شاید این فجایع را در سعدی شاهد نبودیم، اینکه شهرداری از زیربناها و زیرساخت های شهری خبر ندارد مطلب جدیدی نیست، پیش از این در تقاطع معلم آبفا، لوله های فاضلاب را از محلی عبور داده بود که بنا بود در طرح توسعه شهرداری در آنجا تقاطع غیرهمسطح بسازد، عدم هماهنگی دستگاه های اجرایی باعث اتلاف منابعی عظیم از بیت المال و توقف چندماهه ی پروژه پل معلم شد.
دو نکته اساسی در مدیریت شهری شیراز این فجایع را به بار آورده است.
اولاً مدیریت سهل انگارانه و فاقد پیوست های کارشناسی متقن در تمامی دوره های شهرداری در سه دهه گذشته، ثانیاً تعارض منافع و توزیع رانت های گسترده.
آقایان برای حسینی قشمی جاده صاف می کنند و حسینی الهاشمی را می سازند؛ حسینی قشمی بخش تجاری مجتمع خلیج فارس را می سازد و بدون تکمیل بخش های تفریحی اعم از دریاچه وهتل و.. سرمایه ی مردم این شهر را برمی دارد و می رود و به ریش مدیران و شاید هم به ریش مردمی که منتظر هتل و مجتمع تفریحی به جای شادی شهرشاهد می گشتند؛ می خندد
اطراف همان حسینی الهاشمی که زمین های آن عموماً به صورت رزرو و فاقد کاربری ست؛ کاربری های متعدد صادر می شود، سالن ۶هزار نفری و بیمارستان ۱۰۰۰ تخت خوابی و شهرک ۵۰ هزار نفری در حاشیه ی مسیری ایجاد می شود که به گفته کارشناسان قرار است مواصلاتی باشد و بار ترافیک غرب شیراز را بکشد، این مسیر درحالی که هنوز ساکنان برف فروشان و تماشگران سالن ۶هزار نفری و مراجعان بیمارستان ۱۰۰۰ تخت خوابی را به خود ندیده است؛ در بعضی از ساعات دارای ترافیک سنگین است؛ حالا فلش بک بزنیم، بلوار امام رضا علیه السلام و دروازه قرآن را در ذهن مجسم کنید؛ سد تنگ سرخ را هم در بالادست حسینی الهاشمی در ذهن بیاورید.
اقدام تروریستی و ضرر زیست محیطی و پدافندغیر عامل را هم در محاسبات لحاظ نکنید؛ ببینید یک بارش سیل آسا با حسینی الهاشمی مملو از ترافیک ناشی از بهره برداری از کاربری های فوق الذکر چقدر در برابر بحران تاب آور است.
آقایان سیل احتمالی در سال ۱۴۰۰ یا زلزله یا هر بحرانی از شما کارت ملی یا جناح سیاسی را نمی پرسد؛ مردم را بیچاره خواهد کرد.
البته این سیل نکات مثبتی هم داشت؛ خوشحالیم که امروز رسانه ها و جریانات دانشجویی باردیگر متوجه ضرورت مسائل شهری شدند؛ طی سال های گذشته مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های شیراز یک تنه بار نقد مدیریت شهری را به دوش می کشید و مدام از جانب سایرین دعوت به عدم ورود مصداقی می شد.