کالا شدن بازیگران و مرگ فرهنگ در تئاتراشرافی

به گزارش مشرق، «آرش فهیم» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

«زئوس» اسطوره جاه‌طلب و قدرتمند یونان باستان است که نماد خدای خدایان و خدای آسمان و زمین شناخته می‌شود. اسطوره‌ای که در تئاتر نیز حضور پررنگی یافته و نمایش‌های متعددی با محوریت آن اجرا شده است.


 یکی از این نمایشنامه‌ها، ماجرای نبرد پرومته با زئوس است. زئوس که ابتدا حاکم عدالت‌خواه جهان است، به خاطر قدرت مطلق و بی‌انتهای خود، اسیر هوای نفسش می‌شود و تصمیم می‌گیرد نسل انسان را از بین ببرد، اما اسطوره دیگری به نام پرومته روبروی او می‌ایستد و بشریت را نجات می‌دهد.


ماجرای زئوس، اسطوره‌ای که ابتدا عادل بود و بعد ظالم شد، شباهت بسیار زیادی به برخی از اهالی تئاتر و همچنین نمایش‌های سال‌های اخیر در ایران دارد.


چه بسیار هنرمندانی که با شعارهای روشنفکرانه و عدالت خواهانه پا به این عرصه گذاشتند، اما رفته رفته خود را مالک بی‌چون و چرای تئاتر دانستند و برای خودشان حقی فراتر از دیگران قائل بودند.

برخی از آنها، با اینکه حتی از حمایت‌های دولتی برخوردار بوده‌اند و به دلیل همین پشتیبانی‌ها، گاهی دو نمایش را به طور همزمان روی صحنه می‌برند، اما باز هم ژست مخالفت و اپوزیسیون می‌گیرند.

این روزها نیز نمایش‌هایی روی صحنه می‌رود که شعارهایی چون خیر و حق می‌دهند، از آزادی و آزادگی می‌سرایند و داستان‌هایی درباره فرودستان و پابرهنگان را ترسیم می‌کنند، اما خودشان نماد بی‌عدالتی و انحصارگرایی شده‌اند؛ در مکان‌هایی که سایر هنرمندان تئاتر امکان حضور در آنها ندارند، روی صحنه می‌روند و قیمت تماشای آنها به گونه‌ای است که میزبان‌اشراف و طبقات فرادست هستند. به همین دلیل هم لقب این‌گونه نمایش‌ها را «تئاتر ‌اشرافی» یا به اصطلاح غربی، تئاتر لاکچری گذاشته ایم.


بازیگرانی که «کالا» شدند


علاوه‌بر قیمت بالای بلیت و همچنین انتخاب مکان‌های مجلل، حضور بازیگران گران قیمت و با دستمزدهای نجومی نیز از دیگر ویژگی‌های تئاتراشرافی است. نمایش‌هایی که بازیگران حرفه‌ای تئاتر را نادیده می‌گیرند و تنها از چهره‌های مشهور سینما استفاده می‌کنند تا با استفاده از شهرت آنها، به سود بیشتری دست یابند. چهره‌های مشهوری که برای حضور در این نمایش‌ها، دستمزدهایی گزاف و نامتعارف نسبت به دستمزد سایر بازیگران تئاتر را دریافت می‌کنند.


به همین مناسبت، پای درد دل یکی از هنرمندان قدیمی تئاتر کشور نشستیم تا نظرات وی را درباره حضور بازیگران مشهور سینما و به اصطلاح سلبریتی‌ها در تئاتر و همچنین نمایش‌های ‌اشرافی بدانیم.


سیاوش طهمورث در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان، ابتدا به یادداشت وزیر ارشاد در فضای مجازی درباره این گونه نمایش‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: « اینکه وزیر ارشاد در نوشته خودش از کلمه «لاکچری» استفاده کرد قابل انتقاد است. ما باید حافظ فرهنگ خودمان باشیم و بهتر است اصطلاحات زبان دیگری را وارد زبان خود نکنیم. جای سؤال است که چرا این مقام مسئول کلمه «اشرافی» را به کار نمی‌برد؟»


این بازیگر درباره حضور بازیگران مشهور سینما در نمایش های‌اشرافی، نظرش را این‌گونه بیان می‌کند: «من هیچ مشکلی با حضور این بازیگران در تئاتر ندارم؛ به نظرم همه می‌توانند در این عرصه کار کنند، چه به عنوان بازیگر و چه به عنوان کارگردان، به شرطی که واقعا بازیگری و کارگردانی کنند. البته اکثر این بازیگران افراد با  استعدادی هستند، اما وقتی به تئاتر می‌آیند تبدیل به کالا می‌شوند. اینکه هر کسی روی صحنه راه برود و اطوار بیاید و چند دیالوگ بگوید را نمی‌توان تئاتر دانست؛ بلکه باید تئاتر ایجاد شود. کدام یک از این افراد نمایش را تبدیل به تئاتر کرده‌اند؟ وقتی یک بازیگر نمی‌تواند یک نمایشنامه را به تئاتر تبدیل کند و به خاطر شهرتش روی صحنه می‌آید، تبدیل به یک «کالا» می‌شود. این بازیگران در اصل به خودشان خیانت و توهین می‌کنند که به خاطر مقداری پول بیشتر، تبدیل به کالا می‌شوند. من متأسفم برای آنها و دلم برایشان می‌سوزد و خواهش می‌کنم که این کار را نکنند.»


طهمورث با ‌اشاره به یکی از نمایش های‌اشرافی، تأکید می‌کند: «نمی‌توان در مکانی‌اشرافی یک نمایش را اجرا کرد و دم از فقر و عدالت زد! چه کسانی در آن مکان به دیدن این نمایش می‌روند؟ شهرام کرمی مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی که شخصیت قابل احترام و هنرمند ارزنده‌ای است، در واکنش به اجرای یکی از نمایش‌های ‌اشرافی گفته که به تهیه‌کننده ابلاغ کرده‌ایم که دیگر از این کارها نکند، وگرنه توقیفش می‌کنیم! من نمی‌فهمم این حرف‌ها یعنی چه؟ مثل این می‌ماند که به یک قاتل بگوییم اگر بار دیگر دست به قتل بزند او را مجازات می‌کنیم. این نوع نمایش‌ها نیز قاتل هنر مملکت هستند و جامعه را به اضمحلال می‌برند.»


این بازیگر درباره نقش مدیران در به وجود آمدن این مسئله در تئاتر نیز می‌گوید: «من مقصر اصلی را مسئولین می‌دانم. هنرمندان گاهی به خاطر مشکلات مالی یا عقده‌های دورنی یا هر مسئله دیگری ممکن است که پایشان بلغزد، اما کسی که مسئولیت اداره عرصه فرهنگی را برعهده می‌گیرد، نباید تا این حد ‌اشتباه کند. ما هیچ وقت مسئول هنری نداشته‌ایم که وقتی این موقعیت را برعهده می‌گیرد مدتی تأمل کند ببیند برنامه‌ای برای این عرصه دارد یا نه؟ اگر هم بدون این تأمل مسئولیت را قبول کردنداشکالی ندارد، قدمشان روی چشم! وقتی که مسئولیت را پذیرفتند باید ببینید در کجای این هنر قرار داریم و به کجا می‌خواهیم برویم. اگر مبدأ و مقصد خود را بشناسیم، آن وقت در این مسیر می‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم. در غیر این صورت، نمی‌توان در فرهنگ و هنر مدیریت کرد.»


خطری برای هویت تئاتر


تئاتر ‌اشرافی، بیش از آنکه از جنبه فرهنگی حائز اهمیت باشد و به عنوان یک نوآوری و دستاورد جدید در هنر کشورمان شناخته شود، نوعی تجارت و فعالیت اقتصادی تازه به حساب می‌آید. به طوری که این گونه نمایش‌ها، تبدیل به یک کارزار اقتصادی شده‌اند که با ترکیبی از سرمایه‌گذار، میزبان سرمایه‌دار، بازیگران چهره سینمایی و تعامل خاص آنها، یک پروژه اقتصادی را جلو می‌برند و هر یک به سهم خود می‌رسند. فعل و انفعالی که در نهایت به هویت اصلی تئاتر لطمه وارد می‌کند. اما چگونه؟


جواد محرمی، کارشناس فرهنگی در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «نگرانی اصلی درباره آنچه به عنوان تئاتراشرافی از آن یاد می‌شود این است که گرایش‌هایی جدی برای تبدیل کردن تئاتر از هنری که تقریبا همه طبقات توان ارتباط برقرار کردن با آن را دارند به هنری که صرفا یک طبقه خاص بتواند مخاطب آن باشد وجود دارد. وقتی این جریان خزنده مهار نشود به طور طبیعی طی چند سال تبدیل به جریان اصلی خواهد شد چرا که دیگر این پول و سرمایه است که حرف اول را می‌زند و هر کس که نتواند در این شرایط با سرمایه رقابت کند کنار زده می‌شود. اینجا دیگر هنر، دانش و اندیشه نیست که حکمرانی می‌کند بلکه سرمایه، محور کار تئاتر قرار می‌گیرد. شما ببینید درباره یکی از این نمایش‌ها دقیقا کسی پشت کار قرار دارد که یک مسئول دولتی است و به رانت دولتی و پول و سرمایه دولتی وصل است. این آقا به وسیله پول می‌تواند سلبریتی‌هایی با دنبال‌کننده بالا در فضای مجازی را جذب کار کند و همان‌ها نیز برای این نمایش تبلیغ می‌کنند و فروش را تضمین می‌نمایند.»


وی با ‌اشاره به استفاده از متون غربی در نمایش‌های ‌اشرافی، بیان می‌کند: «طنز تلخ ماجرا آنجاست که برای اجرای این گونه نمایش‌ها معمولا آثاری که در نقد سرمایه‌داری و نگاه طبقاتی به جامعه نوشته شده‌اند دستمایه کار قرار می‌گیرند، اما ثروتمندان به تماشای آنها می‌آیند و مدتی را با شادی می‌گذرانند. حتی یکی از بانیان چنین نمایش‌هایی از عوامل برخی اتفاقات مالی در شبکه نمایش خانگی و ورود سرمایه‌های مشکوک به سینماست و امروز هم تئاتر را هم به همین سرمایه‌های مشکوک آلوده می‌کند.»


منابع غربی درخدمت تئاتر ‌اشرافی


اما مبنا قرار دادن ادبیات و منابع غربی در نمایش های‌اشرافی چه ایرادی دارد؟


جواد تمدنی، کارشناس تئاتر در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان، می‌گوید: «رهبر انقلاب در دیدارهای مختلف و در سخنانی که به تئاتراشاره داشته، بارها تأکید فرموده‌اند که برای اجرای نمایش بهتر است از منابع ادبی و فرهنگی خودمان استفاده شود. کتاب‌هایی مثل منطق‌الطیر، مثنوی معنوی و... اما یکی از ویژگی‌ها منفی نمایش‌های ‌اشرافی، استفاده آنها از متون غربی است. مشکل این است که در این هجمه فرهنگی که جوانان ما در معرض تهدیدات فرهنگی قرار دارند، استفاده از منابع غربی، هر چند معروف و زیبا اما سؤال‌برانگیز است.»


وی در ادامه می‌افزاید: «تئاتر به عنوان یک کالای فرهنگی باید در دسترس عموم مردم باشد. نمی‌توان به این بهانه که یک نمایش دارای تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذار خصوصی است و باید بازگشت سرمایه داشته باشد، بلیت‌هایی با قیمت نجومی را عرضه کند. این نوع نمایش‌ها با ارزش‌های فرهنگی و به ویژه با تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر توزیع عادلانه امکانات و ثروت کشور، تناقض آشکار دارد.»


وی همچنین‌اشاره می‌کند: «وظیفه دولت و مرکز هنرهای نمایشی است تا تمهیداتی را برای کنترل چنین نمایش‌هایی بیندیشد. چون نمایش‌های ‌اشرافی به ویژه با حاشیه‌هایی که در پی دارند به صنعت تئاتر آسیب می‌زنند. فقط کافی است، روحیه یک هنرمند جوان یا دانشجوی تئاتر را در نظر بگیرید که وقتی با ارقام نجومی مرتبط با چنین نمایش‌هایی مواجه می‌شوند و وضعیت خود را با آن نمایش‌ها مقایسه می‌کنند، تا چه حد سرخورده می‌گردند.»


به نظر می‌رسد که در این وانفسای پرهزینه بودن فعالیت در برخی از رشته‌های هنری به ویژه سینما، هنرهای میدانی و کم‌هزینه‌تر همچون تئاتر می‌توانند مجالی برای ذوق آزمایی هنرمندان جوان باشد که متأسفانه این روزها تئاتراشرافی تبدیل به یک تهدید برای این عرصه شده است.


 در پایان این گزارش، بار دیگر باید به مقاله به یادماندنی سید شهیدان اهل قلم، شهید سیدمرتضی آوینی درباره تئاتر مراجعه کرد که چه نیکو، راهنمای این عرصه است: «تئاتر شرق می تواند با رجعت به سوابق تاریخی و ملی خویش زنده بماند و در این طریق، پیش از هر چیز باید عنان تقلید را از گردن باز کند و زنجیرهای رعب و شیفتگی به غرب را از دست و پای خویش بردارد. معرفت نسبت به تئاتر غرب و سیر تحولی که پیموده است مقدمه خود آگاهی ماست، اما این معرفت باید از منظر تفکر مستقل ما حاصل آید نه از آن طریق که غربیان خود خویش را معرفی کرده‌اند... هنر نمایش اگر ریشه در خاک فرهنگ و ادب این مرز و بوم بدواند، عرصه های دیگری نیز برای ادامه حیات خواهد یافت، چنان که در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی چنین شد و گروه های نمایشی خودپرورده‌ای از میان مردمان پایین دست سر برآورد.»

برچسب ها:

فرهنگ و هنر