دکتر جوان که در درگیری با صاحب دفترخانه اسناد رسمی وی را کشته بود دیروز در برابر حکم قطعی قصاص قرار گرفت.
بهمن ماه سال 95 به پلیس پایتخت خبر رسیدصاحب یک دفترخانه اسناد رسمی به نام اسماعیل به طرز مشکوکی در دفترخانه اش جان سپرده است. پلیس به دفترخانه مورد نظر رفت و با جنازه خونین پیرمرد روبه رو شد که شواهد نشان می داد احتمالا بعد از زخمی شدن با چاقو از پله ها به پایین سقوط کرده است. پلیس در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از خانواده قربانی پرداخت و دریافت اسماعیل آن روز با مرد جوانی به نام حسین قرار ملاقات داشته است.ساعتی از مرگ مشکوک پیرمرد نگذشته بود که حسین به دفترخانه رفت و به ماموران گفت: قرار بود امروز اسماعیل سند زمینی را که دو سال قبل از او خریده بودم به نامم بزند. به همین خاطر به اینجا آمدم ولی متوجه شدم او جان سپرده است.
دستپاچگی و اظهارات ضد و نقیض این مرد شک پلیس را برانگیخت و وقتی روشن شد دوربین مداربسته دفترخانه صحنه درگیری حسین و اسماعیل را ضبط کرده است این مرد لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد.
وی گفت : پس از درگیری با اسماعیل برای دفاع از خودم یک ضربه به گردن او زدم اما تعادلش به هم خورد و از پله ها به پایین سقوط کرد. من که ترسیده بودم به طبقه بالا رفتم و چاقو را به سطل زباله انداختم و وقتی متوجه فوت او شدم دفتر خانه را ترک کردم .من چند ساعت بعد برای اینکه پلیس را گمراه کنم به دفتر خانه برگشتم و ادعا کردم با اسماعیل قرار ملاقات داشته ام .با اعتراف های این مرد وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه اولیاء دم برای حسین که در یکی از رشته های علوم انسانی مدرک دکترا دارد قصاص خواستند .سپس حسین به دفاع پرداخت و گفت : از مدتها قبل اسماعیل را می شناختم. من دوسال قبل تصمیم گرفتم پس انداز چندین ساله ام را سرمایه گذاری کنم. به همین خاطر پولم را به پسر این مرد دادم و زمین ۲۵۰ متری را از او خریدم اما با گذشت ۲ سال از این معامله او سند زمین را به نامم نمی زد. به همین خاطر چند بار با او درگیر شده بودم .آخرین بار حتی با پسرش درگیر شدم .قرار بود آن روز زمین را به نامم سند بزند اما وقتی در راه پله ها با هم روبهرو شدیم او برخورد بدی با من داشت .به همین خاطر عصبانی شدم و بار دیگر با هم درگیر شدیم. او به سمتم حمله کرد و من برای دفاع از خودم با چاقو یک ضربه به گردن او زدم که تعادلش به هم خورد و از پله ها به پایین سقوط کرد.
وی ادامه داد: باور کنید ضربه ای که به گردن اسماعیل زدم کشنده نبود و مرگ او به خاطر سقوط از پله ها اتفاق افتاد . با پایان دفاعیات متهم وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت :به نظر می رسید علت فوت پیرمرد ۸۰ درصد به خاطر شکستگی جمجمه ناشی از سقوط از پله ها بوده است و موکلم فقط ۲۰ درصد در فوت او تقصیر داشته است. با طرح این ادعا قضات دادگاه نظریه پزشکی قانونی را درباره علت تامه مرگ اسماعیل استعلام کردند. با اظهار نظر قطعی پزشکی قضات دادگاه حسین را در مرگ پیرمرد مقصر دانسته و او را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید شد. به این ترتیب دکتر جوان در لیست سیاه اعدام قرار گرفت.