کرامت، هدیه اسلام به زنان

5ca9cb4f798d1_2019-04-07_14-35
زن در اسلام جایگاه ویژه‌تری دارد و از همان آغازین روزهای سر برآوردن اسلام، آوازه حضرت خدیجه (س) طنین‌انداز شد و این رشادت زنانه در رفتار حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت زینب (س) و دیگران امتداد یافت.

مقایسه جایگاه زنان در ادیان مختلف

نگرش ادیان الهی نسبت به زن همواره، یک نگاه ارزش‌گرایانه بوده است اما در مسیر تاریخ عده‌ای نیز بوده‌اند که روایت‌های ناروای خود را به دین الهی نسبت داده‌اند تا هم چهره زن را از دید ادیان الهی تخریب کنند و هم مانع از رشد اخلاقی و معنوی زنان شوند.

در قالب همین ادیان الهی، ما روایت زنانی را می‌خوانیم که بسیار بهتر و پیشروتر از مردان، وارد مسائل سیاسی، دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زمانه خویش می‌شوند و دست به ایجاد تغییرات مثبت سترگ می‌زنند. در ادیان الهی کم نداریم زنانی که به موفقیت و گاه مبارزه معیاری نو بخشیده‌اند.

مثلاً در یهودیت ساره، همسر حضرت ابراهیم، راحیل و لیه همسران حضرت یعقوب، صفورا همسر و میریام خواهر موسیو استر همسر خشایارشا، مهم‌ترین و مؤثرترین زنان عهد عتیق هستند. هم‌چنین حضرت مریم مقدس، مادر عیسی مسیح نیز نمونه زنی پاک‌دامن است که پیام‌آور بزرگ زمانه خود را پرورش داد. اما زن در اسلام جایگاه ویژه‌تری دارد و از همان آغازین روزهای سر برآوردن اسلام، آوازه حضرت خدیجه (س) طنین‌انداز شد و این رشادت زنانه در رفتار حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت زینب (س) و دیگران امتداد یافت. آنچه تاریخ از نگرش، روش و منش زنان مسلمان روایت می‌کند، شنیدنی است.

 

دستکاری در دین!

اما دستی نامرئی، تاریخ را قلب می‌کند و دست به تحریف مکتوبات و روایات می‌زند و این می‌شود که بخشی از ادیان الهی مورد دستبرد فکری برخی افراد مغرض قرار می‌گیرد و این باعث می‌شود که معتقدان به ادیان الهی، زن را از عینک تحریف‌شده‌ای ببینند که تا روزگار ما ادامه یافته است و همین نگرش مغرضانه باعث می‌شود، زن را شیءوار و کالاگونه در نظر بگیرند و حرمت زن را نبینند.

اگرچه در این زمینه‌ها تلاش‌های زیادی هم شده است که نگرش ذات دین الهی به زن دوباره برگردد اما گویا برخی از جوامع به این‌چنین موضوعات سخیفی عادت کرده‌اند و کمتر دیده‌ایم که این نگرش از جوامع زدوده شود.

البته سوی دیگر ماجرا هم این است که برخی تصویری دیگر از زن مدرن ترسیم می‌کنند که مثلاً زن را مستقل از خانواده، بی‌قیدوبند و رهاشده در هیجانات نشان دهند.

البته چنین نگرشی به بازتولید زنانی منجر شده است که وسیله‌ای برای تبلیغات اقتصادی محسوب می‌شوند.

به نظر می‌رسد در یک جامعه متعادل و سالم جایگاه زن و مرد باید در قالب خانواده تعریف شود و با ترویج اخلاقیات اصیل و درعین‌حال دوری از خرافه‌پرستی دست به آفرینش مفاهیمی پیشرو از جایگاه زن زد. 

 

یهودیان افراطی و زنان محبوس

چند سال پیش بود که روزنامه ها آرتص چاپ تل‌آویو در گزارشی از تفکیک جنسیتی در اتوبوس‌هایی در مذهبی‌ترین شهر رژیم صهیونیستی خبر داد. به نوشته این روزنامه،زنانی که در محله بین دیوار ندبه و شهر قدیمی بیت‌المقدس زندگی می‌کنند، باید از در عقب اتوبوس سوار آن شوند و محل نشستن آن‌ها نیز قسمت پشتی اتوبوس است.

به نوشته هاآرتص این تصمیم را یهودیان سنتی و افراطی محله گرفته‌ بودند. شکاف میان مذهبی‌های سنتی و سکولار‌ها در جامعه رژیم صهیونیستی تا آنجا پیش رفته است که دو روزنامه قشر مذهبی صهیونیست‌ها چند سال گذشته در عکس دسته‌جمعی دولت، تصویر سوفا لندفر و لیمور لیفنات، دو وزیر زن دولت بنیامین نتانیاهو را از این عکس حذف کردند.

این نشان می‌دهد علی‌رغم همه تبلیغات دهان‌پر‌کن و از سوی دیگر متهم کردن دین اسلام به نادیده گرفتن جایگاه زن، در نگرش بخشی از صهیونیست‌ها، زن حتی نباید به جایگاه وزارت برسد. خاخام‌های یهود بخشی از ۹ لعنت را که خداوند همراه با مرگ به زنان، به خاطر هبوط و سقوطشان، تحمیل کرده است چنین برمی‌شمارند؛

1. تحمل بارداری

2. تحمل درد زایمان

3. تحمل بزرگ کردن فرزند

4. این‌که به‌عنوان گواه و شاهد پذیرفته نمی‌شود.

5. پس از همه‌ این‌ها مرگ پاداش اوست. 

 

علاقه به نوزاد پسر!

خاخام‌های یهود، این را به‌عنوان وظیفه‌ای برای مردان می‌دانند که برای تکثیر نژاد منشأ زاد و ولد باشند و رجحان واضح‌شان را برای فرزندان مذکر پنهان نمی‌کنند و معتقدند: «برای آنانی که فرزندشان، مذکر است، خوشی و برای آن‌هایی که فرزندشان، مؤنث است، ناخوشی است. هنگام تولد پسر همه خوشحال‌اند و هنگام تولد دختر همه غم‌زده‌اند. هنگامی‌که پسری پا به جهان می‌گذارد صلح به جهان می‌آورد و هنگامی‌که دختری متولد می‌شود، هیچ».

 

جالب است که زنان از مطالعه تورات معافند.

بعضی از خاخام‌های یهود به‌شدت تابع این عقیده‌اند که «بهتر است کلمات تورات به آتش بسوزد تا این‌که زنان از آن بهره‌مند شوند و هر کس دخترش را تعلیم دهد مانند این است که او را وقاحت، تعلیم کرده است.»

زنان در جامعه یهودی قدیم اجازه شهادت نداشتند و خاخام‌ها می‌گفتند؛ زنان به خاطر چند لعنتی که بر آن‌ها تحمیل‌شده است حق شهادت ندارند، زنان در سرزمین‌های اشغالی نیز حق شهادت دادن در دادگاه ربیون را ندارند.

در یهود، نظارت پدر بر دختر، آن اندازه مطلق است که حتی اگر بخواهد، می‌تواند دخترش را بفروشد و این نکته در نوشته‌های خاخام‌ها آمده است؛ «مرد می‌تواند دخترش را بفروشد، اما زن نمی‌تواند، مرد می‌تواند دختر را نامزد کند، اما زن نه.» 

 

زن و رسانه‌های مسیحی

نگرش دین مسیحیت هم به زن، با لذات نگرشی مثبت و ارزش‌مدار است اما مع‌الاسف دین مسیحیت نیز درگذر تاریخ دچار تحریف و دستکاری‌شده است. از سوی دیگر برخی از جوامعی که دین مسیحیت در آن‌ها باور عمومی تلقی می‌شود بافاصله گرفتن از ذات دین و زدودن امر مقدس از ساحت حیات اجتماعی، تعاریف افراط‌گرایانه‌ای از زن ارائه کرده‌اند.

اگرچه در بین خانواده‌های معتقد و معتدل به اصل دین، تعابیر زیبایی از جایگاه خانواده و وفاداری به آن می‌بینیم اما در همین جوامع اغلب زن را در قالب یک مصرف‌گرا و وسیله تبلیغ در نظر می‌گیرند که همین باعث می‌شود زن، جایگاه وارستگی خویش را از دست بدهد.

آنچه در برخی از جوامع مسیحی ترویج می‌شود، این است که زن باید در همه محیط‌ها جذابیت داشته باشد و این امر، با صرف هزینه‌های کلان صورت می‌پذیرد. آنچه در برخی از رسانه‌ها خصوصاً در حوزه تفریح و سرگرمی مشاهده می‌شود، کشاندن زن به‌ شکلی است که همواره باید جذابیت داشته باشد و این جذابیت را در معرض دید قرار دهد. در چنین طرز تفکری زن به‌مثابه یک فرودست تلقی می‌شود که توان ورود به عرصه‌های جدی زندگی را ندارد. این نوع از روایت، زن را به میدان صنایع فرهنگی می‌کشاند. 

 

زن و مسیحیت اصیل

اما آنچه در ذات دین مسیحیت می‌بینیم این است که داستان آفرینش زن از دنده چپ آدم، مطابق روایت عهد عتیق و هم‌چنین روایت گناه نخستین و فریب آدم توسط حوا، که باعث هبوط هر دو آن‌ها به زمین و آغاز درد و رنج بشر شد، از جمله مهم‌ترین و مؤثرترین روایاتی است که تأثیری قطعی بر وضعیت زن در الهیات مسیحی داشته است.

از سوی دیگر در تعالیم خود مسیح هیچ سندی دال بر فرودستی زنان نسبت به مردان مشاهده نمی‌شود. مسیح مخالف هرگونه نظام طبقاتی و رتبه‌بندی انسان‌ها اعم از زن و مرد بود. در میان حلقه افرادی که گرد مسیح جمع شده بودند و به تعالیم او گوش می‌سپردند همواره زنان بسیاری حضـــور داشـــتند کـه ازجمله مشهور ترینشان، می‌توان به حضرت مریم، مادر عیسی و مریم مجدلیه اشاره کرد.

با این‌حال الهیات مسیحی تا تاریخی نه‌چندان دور ساختاری کاملاً مردانه و ضد زن داشت و از دستیابی زنان به‌مناصب بالای معنوی، به سبب جنسیت آن‌ها ممانعت به عمل می‌آورده است. واقعیت این است که تعارض بین دو دیدگاه که یکی هم‌ترازی مرد و زن را به‌عنوان انسان تصدیق می‌کند و دیگری زنان را به لحاظ اجتماعی و حتی هستی شناختی نسبت به مردان فرودست معرفی می‌کند، ریشه در کل تاریخ مسیحیت دارد. 

 

خط بطلان اسلام بر تحریف

جایگاه زن در اسلام، خط بطلانی است بر تمامی تحریف‌های صورت گرفته که زن را یا محصور در خانه می‌انگاشتند یا او را مظهر جذابیت می‌دانستند. روایت اسلام از زن، روایت حساسی است. اسلام زن را والامقام تلقی می‌کند و او را از حصار خانه بیرون می‌کشد و درعین‌حال می‌خواهد که زن در جامعه، با سلامت نفس و عزت درونی به تولید و تفکر بپردازد.

نگاهی به رشادت‌ها و رفتارهای بزرگان دین اسلام، بیانگر این مسئله است که زن در اسلام، فردی است ازخودگذشته، وفادار، مبارز و درعین‌حال نجیب. برای درک بهتر عزت بخشی دین اسلام به زنان، ابتدا بهتر است نگاهی به جایگاه زن در بین اعراب پیش از اسلام داشته باشیم. زن در میان عرب‌های جاهلی وضعیت نامناسبی داشته، با فجیع‌ترین وضع زندگی می‌کرده و مانند کالایی خریدوفروش می‌شده و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی حتی حق ارث محروم بوده است.

آنان زن را در شمار حیوانات قرار داده و او را جزو لوازم و اثاث زندگی می‌شمردند. غالباً از بیم قحطی و یا از ترس آلودگی، دختران خود را در روز اول تولد سر می‌بریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب و گاهی در میان آب غرق می‌کردند. 

 

نکوهش اعراب پیش از اسلام

در دوران پیش از ظهور اسلام زنده‌به‌گور کردن دختران مرسوم بوده است. به‌عنوان نمونه وقتی از قیس بن عاصم سؤال شد که تاکنون چند نفر از دخترانت را زنده‌به‌گور کرده‌ای، پاسخ داد: 12 یا 13 دختر. به همین منظور آیاتی چند از قرآن کریم در مزمت و نکوهش آنان بیان‌شده است.

از جمله: «قد خسر الذین قتلوا اولادهم سفها بغیر علم». «البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند زیانکارند.» (سوره انعام، آیه 140) و «وکذلک زین لکثیر من المشرکین قتل اولادهم شرکاؤهم» «و هم‌چنین در نظر بسیاری از مشرکان، [عمل ظالمانه] کشتن فرزندانشان را بت‌های ایشان نیکو جلوه داد.» (سوره انعام، آیه 137).

در چنین وضعیتی بود که اسلام به مسئله زن پرداخت و دست به بازسازی جایگاه زن در جامعه زد.

یکی از عالی‌ترین برنامه‌های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی‌عدالتی ها نسبت به زن بوده است. اسلام بنیان برتری‌طلبی‌های قومی، نژادی، جنسی و مالی را ویران کرد و تمام انسان‌ها از مرد و زن، غنی و فقیر، عرب و عجم، سیاه‌وسفید، زشت و زیبا را در یک صف قرارداد و از این طریق زن را به جایگاه اصیلش رساند. 

 

عزت بخشی دوباره به زن

اسلام تنها ملاک برتری را تقوا و ارزش‌های معنوی و فضایل اخلاقی دانسته است. خداوند متعال می‌فرماید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم».

«ای مردم! ما شمارا از یک مرد و زن آفریدیم و شمارا تیره‌ها و قبیله‌ها قراردادیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی‌ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.» (سوره مبارکه حجرات، آیه شریفه 13) از طرف دیگر، هدایت تشریعی، عام و گسترده است و به گروه خاصی اختصاص ندارد و هر کس می‌تواند از این دریای رحمت الهی حظ و بهره‌ای ببرد و راه تکامل و سعادت خویش را هموار سازد.

خداوند متعال می‌فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا». «ما راه را به او (انسان) نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.» (سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 3). پس اختلاف در جنسیت نمی‌تواند مانعی برای تکامل باشد.

با وجود همه این عزت بخشی‌ها به جایگاه، عده‌ای با تفسیر نادرست از متون دینی، همواره تلاش کرده‌اند زن را از منظر اسلام، در قیدوبندهای بسیار بزرگ جلوه دهند و متأسفانه باید اذعان کرد که برخی اصرار دارند که زن را با تکیه‌بر تحریف آیات، احادیث و روایات محبوس کنند.

برچسب ها:

اجتماعی