بارها در فضای مجازی شاهد انتشار خبرهایی بودهایم که این خبرها در کنار تلخی اتفاق، تلنگری نیز به مسئولان ذیربط در حوزه مدیریت زده است.
این تلنگر بیشتر موجب شده که گاهی مسئول در نقش وکیل مدافع زیر مجموعه خود عمل کرده و گاهی نیز پشتیبان حقوق شهروندان بوده است.
اما تکرار برخی از اتفاقات برای شهروندان این باور را به وجود آورده که بیشتر اقدامات صورت گرفته و واکنش مسئولان در پاسخ به انتشار برخی از این تصاویر و خبرها، حرکتی در راستای توجیه اتفاق رخ داده و آرام کردن جو جامعه و رسانه بوده است.
یکی از این مراکز و نهادهایی که همواره رفتار و عملکرد آنها زیر ذره بین شهروندان قرار دارد، بیمارستانها و مراکز درمانی است.
بارها شاهد انتشار خبرها و تصاویری از نحوه برخورد و عملکرد مسئولان بیمارستانها و مراکز درمانی با بیماران و مراجعان در فضای مجازی بوده ایم که همواره نوع برخورد و رفتار از طرف مدیران و مسئولان این دسته از مراکز توجیه شده است. این بار نوبت به بیمارستان میلاد تهران رسید که شیوه برخورد مسئولان آن با بیمار سیبل اخبار داغ رسانهای شود.
مردی سالخورده به علت بیماری به بیمارستان میلاد تهران مراجعه میکند و با صف طولانی انتظار جهت پذیرش رو به رو میشود.
همراه بیمار در توضیح ادامه داد: هنگامی که با صف طولانی پذیرش مواجه شدیم به مسئول پذیرش بیمارستان اعلام کردم که پدر بزرگم به علت بیماری تکرر و بی اختیاری ادرار، قادر به ایستادن در صف پذیرش نیست.
وی ادامه داد: با اعلام این موضوع از طرف پذیرش بیمارستان، درخواست کردم پذیرش پدر بزرگم خارج از نوبت انجام شود که مسئول پذیرش اعلام کرد، "قادر به انجام چنین درخواستی نیست و ثبت پذیرش باید به نوبت انجام شود."
همراه بیمار ادامه داد: با رد درخواست با پذیرش خارج از نوبت پدر بزرگم به صف انتظار جهت پذیرش برگشتم که در آنجا متوجه شدم پدربزرگم به علت بی اختیاری ادرار شلوار خود را خیس کرده است.
وی ادامه داد: با مشاهده وضعیت پدربزرگم دوباره به باجه پذیرش مراجعه کردم و اتفاق پیش آمده را برای آنها بازگو کردم که آنها در جواب گفتند که "چارهای نیست و باید منتظر بمانند تا پذیرش شوند"، این درحالی بود که آنها حتی قبول نکردن که پدربزرگم لباس خود را تعویض کند.
همراه بیمار ادامه داد: این دومین بار است که جهت پذیرش مراجعه کردم.
وی در توضیح بیشتر گفت: دیروز به صورت تنها جهت پذیرش مراجعه کردم و پدربزرگم را به علت بیماری همراه خود نیاوردم، که مسئول پذیرش به من اعلام کرد که "پذیرش ساعت دوازده انجام میشود." با رسیدن ساعت ۱۲ به بنده اعلام کردند که "ساعت نماز و ناهار است، بروید فردا بیایید." امروز برای دومین بار به همراه پدربرزگم مراجعه کردم که حتی پزشکان با دیدن وضیعت و شلوار خیس او در پاسخ به ما گفتند "بعد از پذیرش مراجعه کنید