اصطلاح قانون مورفی زمانی استفاده می شود که هر کاری انجام می دهید اشتباه پیش می رود.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که از خواب بیدار شده برای دوش گرفتن بروید ولی در مسیر پایتان روی اسکیت برد برود یا انگشتتان به کاناپه گیر کند. به محض این که شامپو به موهایتان زدید آب داغ را باز کنید. زمانی که در هوای سرد از زیر دوش بیرون آمده اید و میلرزید یادتان بیافتد که حوله را فراموش کرده اید. مگر می شود امروز هر کاری که می کنید اشتباه پیش برود؟ اگر چنین روزی را تجربه کرده اید احتمالا با قانون مورفی آشنایی دارید.
قانون مورفی چیست
قانون مورفی اصطلاحی است به این معنی که همه چیز اشتباه پیش می رود.ولی آیا واقعیت دارد؟ واقعا مورفی کیست؟
ایده اصلی قانون مورفی می گوید : هر خطای ممکن رخ خواهد داد. این قانون نشان دهنده یک بدبینی ابتدایی در مورد زندگی است که بسیاری از مردم به آن اعتقاد دارند و فکر می کنند اغلب کارها اشتباه پیش می ورند.
این ایده در شرایط مختلف گسترده تر می شود مثلا ممکن است از دیگران بشوینید که در بدترین زمان ممکن و به بدترین شکل ممکن همه چیز اشتباه پیش رفته است. یا مثلا اگر یک نان تست کره ای از دستتان روی زمین بیافتد حتما قسمت کره ای آن به زمین می خورد.
قانون مورفی در طول سالیان دراز تغییرات زیادی داشته است و آن را با نام های مختلفی از جمله قانون فیناگل، قانون چهارم ترمودینامیک، قانون چهارم نیوتن و قانون لمس معکوس میداس هم میشناسند ولی از آن جا کهقانون مورفی بین مردم طرفداران بیشتری دارد به همین نام آشنا تر است.
مورفی که بوده؟ و قانون مورفی چیست
برخی افراد معتقدند که شخصی به نام مورفی وجود نداشته و برخی دیگر ادعا می کنند که مورفی یک مکانیک خرابکار در دوران جنگ جهانی دوم بوده که کاراکتر معروف انیمیشن های قدیمی در نیروی دریایی بوده است. برخی دیگر معتقدند واقعا شخصی به نام مورفی وجود داشته و به کاپیتان ادورارد مورفی، مهندس نیروی هوایی اشاره دارد که در پایگاه نیروی هوایی ادواردز در سال ۱۹۴۹ در آزمایش کاهش سرعت حضور داشته.
کاپیتان مورفی در طول آزمایش متوجه شده که هر ۱۶ سنسور کاهش سرعت اشتباه نصب شده اند. هر سنسور را می توانسته اند به دو روش نصب کنند که تمامشان اشتباه نصب شده بودند. و اساسا هر اشتباه ممکنی رخ داده بوده است. به گفته مورفی بعضی چیزها اثر گذار بوده و سایرین آن را تکرار می کنند.
قانون مورفی همچنان یک مفهوم رایج است زیرا ما تمایل به تمرکز بر رویدادهای منفی داریم و به دنبال علت اشتباه پیش رفتن کارها می رویم. به عبارت دیگر ما تمایل به نادیده گرفتن تمام چیزهایی داریم که دریک روز دست پیش رفته اند ولی اگر همه چیز اشتباه پیش برود دستمانمان را به هم حلقه کرده و گریه می کنیم، ولی چرا؟
با وجودی که بین افراد باب شده که اتفاقات بد را به قانون مورفی مرتبط کنند ولی آیا دلیل علمی ای برایش وجود دارد؟ شاید
برخی از دانشمندان معتقدند که قانون دوم ترمودینامیک که به عنوان قانون آنتروپی شناخته می شود از قانون مورفی پشتیبانی می کند.
با توجه به قانون آنتروپی در جهان ما، سیستم ها به صورت طبیعی تمایل به رفتن به سمت بی نظمی دارند. شاید این بیان در مقیاس بزرگ قابل اثبات باشد ولی نمی تواند توضیح دهد چرا پایتان روی اسکیت برد رفته یا موقع دوش گرفتن آب داغ را باز کرده اید!
نمونه هایی از قانون مورفی
گوشی شما همیشه زمانی که می خواهید از در بیرون بروید زنگ می خورد.
کامپبوتر شما درست در وسط نوشتن یک مقاله مهم خاموش شده و اطلاعاتتان پاک می شوند.
در آخرین لحظه که برای تزئین اتاق ریسه می خرید چراغ هایش سوخته اند.
اگر پوست موزی در پیاده رو افتاده باشد پایتان حتما رویش می رود.
در هر صفی که قرار بگیرید کند تر از همه حرکت می کند.
چیزی را که می خواهید از دست می دهید.
بهترین روش برای مقابله با قانون مورفی چیست
اگر تصور میکنید تمام زندگیتان را درگیر قانون مورفی شده اید و هر کاری که انجام می دهید اشتباه پیش می رود و باعث ایجاد عجر و ناراحتی و استرس در شما شده است قبل از انجام هر کاری احتمالات بدی که ممکن است پیش اید را در نظر بگیرید. مثلا اگر در فروشگاه کوتاه ترین صف را انتخاب می کنید باید پیش بینی کنید که ممکن است این صف کندترین صف باشد.