گروه سلامت خبرگزاری فارس-محمد رضازاده: تن و بدن بیمار میلرزد، عدهای دورش را فرا گرفتهاند یکی فریاد میزند: «خدایا به دادمان برس»؛ دیگری دستش را بر روی صورتش گذاشته و چشم به آن سوی رودخانه دوخته است اما خبری از کمک نیست؛ سیل همه چیز را با خود برده از جادههای اطراف روستا بگیر تا پلی که تنها مسیر ارتباطیشان با شهر بوده است، اضطراب و نگرانی همه وجودشان را فرا گرفته اما کاری از عهدهشان ساخته نیست. بیمار اوضاع جسمی مناسبی ندارد و شدت تشنج به قدری است که ممکن است هرلحظه او را پای در آورد.
همین چند روز پیش بود که یکی از مردم روستا را از روی همین پل برای درمان به شهر برده بودند اما دیگر پلی وجود ندارد، پلی که تنها راه ارتباطیشان با شهر بوده به وسیله سیلاب به گونهای تخریب شده که گویی اصلا پلی وجود نداشته است.
بالای سر بیمار مینشیند، دستانش را روی بدن لرزان او میگذارد تا شاید از این طریق بتواند کاری برای نجات او انجام دهد. نگاهی به رودخانه خروشانی که مملو از گل و لای است میاندازد تا شاید راهی برای انتقال بیمار به آن سوی رودخانه پیدا کند اما به جز خروش آبی گل آلود چیز دیگری نمیبیند؛ اشک از گوشه چشمانش جاری است اما هنوز امیدش قطع نشده و آهسته زیر لب میگوید: « خدایا میدانم که ما را تنها نمیگذاری».
در بین همهمه و صدای شدید سیلاب، یکی فریاد میزند نیروهای امدادی رسیدند؛ نگاهش را به آن سوی رودخانه که میدوزد سایه چند نفری را میبیند، همگی با هم فریاد میزنند و درخواست کمک میکنند؛ به نظرش میرسد که عدهای در حال تلاش برای رسیدن به این سمت رودخانه هستند.
از خودگذشتگی برای نجات جان بیمار
در این سوی روخانه نیروهای امدادی به هر طریقی که شده طنابی را به صورت زیپلاین برای انتقال نیروهای امدادگر آماده میکنند، دو نفر قرار است با زیپلاین به آن سمت رودخانه بروند؛ نفر اول با کمک نیروهای امداد به آن سوی روخانه میرود حالا نوبت انتقال فرد دوم رسیده و نکته جالب اینکه، این فرد یک خانم است.
مردی که به نزد مردم رسیده، نوید میدهد که همسرش پرستار است و اکنون او نیز از این طریق به آنها میپیوندد. شوقی در مردم ایجاد میشود و همه خیره به این سوی رودخانه چشمانتظار ایستادهاند؛ شدت سیلاب به قدری است که نفسها را در سینه حبس میکند اما خانم پرستار تصمیمش را گرفته و نجات جان بیمار تنها چیزی است که به آن فکر میکند.
توصیههای لازم به خانم پرستار داده میشود، همهمه و سر و صدا پس از حرکت او به آن سوی رودخانه فضا را پر میکند و در نهایت یکی فریاد میزند: « به سلامت به آن طرف رودخانه رسید».
با رسیدن پرستار دل مردم آرام میگیرد، گویی فرشته نجات به بالین بیمارشان آمده، فکرش را هم نمیکردند که در این وضعیت بحرانی یک پرستار خانم نجاتبخش زندگی بیمارشان باشد...
خانم پرستار که بود؟
این گزارش ویدئویی با عنوان «کمک کردن یک نفر به عنوان ماما به زن باردار سیلزده لرستانی» به طور گستردهای در فضای مجازی منتشر شد و همین موضوع ما را بر آن داشت تا تماسی با دانشگاه علوم پزشکی لرستان داشته باشیم و اطلاعاتی از جزییات این ماجرا کسب کنیم. پس از تماس مشخص شد خانم «هانیه پوربصیریان» همان خانمی است که از طریق زیپ لاین خود را به آن سمت رودخانه رسانده است.
«احمد شکوهی» همسر این خانم در خصوص این ماجرا میگوید: من سرباز نیروی دریایی شهرستان منجیل هستم که به محض شنیدن نیاز کمک مردم سیل زده لرستان به اتفاق همسرم به آن منطقه اعزام شدیم.
وی در باره اتفاق نجات جان بیمار توضیح میدهد: به من اطلاع دادند که یک نفر بیمار تشنجی در آن طرف رودخانه روستای چم شیران ( گاوزرده) از توابع شهر معمولان گرفتار است که من از طریق زیپ لاین به آن طرف رودخانه رفتم و پس از آن همسرم که دوره پرستاری دیده است از همین طریق به من پیوست و این بیمار هم خدا را شکر پس از چند دقیقه ای بهبود پیدا کرد.
اینکه از کادر درمان و گروههای جهادی حاضر در این مناطق قدردانی شود یا خیر، برای آنها فرقی نمیکند، چراکه کمک به انسانها و نجات جانشان وظیفهای است که این افراد بر خود واجب میدانند اما یادمان نرود که باید کارهای خوب همواره دیده و تشویق شوند.
انتهای پیام/