تفاوت غم و اندوه با افسردگی معمولا با گذر زمان مشخص میشود. دوره زمانی، ثبات وضعیت روحی و تغییرات فیزیکی در بدن از اصلیترین نشانههایی هستند که با استفاده از آنها میتوان تفاوت غم و اندوه با افسردگی را تشخیص داد.
تفاوت غم و اندوه با افسردگی در چیست؟ بسیاری از افراد در تشخیص غم و اندوه و افسردگی از یکدیگر اشتباه میکنند. در این مقاله برخی از ویژگیها و تفاوتهای این دو مشکل را بررسی میکنیم.
تفاوت غم و اندوه با افسردگی چیست؟
تا به حال برای شما پیش آمده که دچار ناراحتی عمیقی بشوید، تا حدی که تصور کنید به بیماری افسردگی مبتلا شدهاید؟ غم و اندوه (در مقابل شادی) از جمله حالتهاییست که برای همه انسانها، هرروز پیش میآید و ثابتکننده سلامت روان آنها است؛ اما افسردگی یک بیماریست که نشانهها و راههای تشخیص مخصوصِ خود را دارد.
باید به این نکته اشاره کرد که غم و اندوه فقط یکی از نشانههای بیماری افسردگی است و ظهور این نشانه بهتنهایی باعث نمیشود که ما تصور کنیم به بیماری افسردگی مبتلا شدهایم. روانشناسان معمولاً برای پیبردن به بیماری افسردگی، از تستهای تشخیص این بیماری استفاده میکنند ولی همیشه مسئله اینقدرها جدی نیست که لازم باشد شما به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید. در بیشتر موارد آشنایی کلی با علامتهای این بیماری، کمک بزرگی به تشخیص این بیماری از غم و اندوههای زودگذر میکند.
پرداختن به تفاوتهای غم و اندوه با افسردگی بدون اشاره به ویژگیهای هر کدام از این حالات امکان پذیر نیست. در ادامه میخوانیم که نشانههای مشترک غم و اندوه و افسردگی چگونه بروز پیدا میکنند و هر کدام تا چه حدی افراد را درگیر خواهند کرد.
۱. بازه زمانی
غم و شادی معمولاً زودگذر هستند. همینطور که انسان با قرارگرفتن در موقعیتهای برانگیزنده دچار حالتهای شادی یا غم میشود، با گذر زمان این حالتها را فراموش میکند. بهطور مثال اگر شما با صحنه یک درگیری خیابانی مواجه شوید ممکن است تا چند ساعت پس از این اتفاق یا حتی چند روز پس از آن ناراحتی خاصی در خود احساس کنید؛ درحالیکه افراد مبتلا به بیماری افسردگی، ناراحتیهای طولانیتری را تجربه میکنند. (معمولاً بیشتر از دو هفته)
۲. از دستدادن علایق
انسانهای افسرده علاوه بر تجربه غم بهصورت روزانه، نسبت به تکتک فعالیتهای فردی و اجتماعی هم بیانگیزه میشوند و این حس را حتی نسبت به آن دسته از فعالیتها که هرروز انجام میدادهاند هم تجربه خواهند کرد. در موارد حاد، افراد افسرده فعالیتهایی را که چندین سال با جدیت و علاقه انجام میدادهاند را به کلی کنار میگذارند. این حالت در افرادی که فقط ناراحت هستند و به بیماری افسردگی مبتلا نیستند دیده نمیشود.
۳. تغییر وزن
یکی دیگر از نشانههای افسردگی، کاهش یا افزایش ناگهانی وزن بدن است. در افرادی که به این بیماری مبتلا هستند، کاهش اشتها با کاهش وزن همراه خواهد بود و این رویه، بهصورت پیوسته در همه وعدههای غذایی تکرار میشود. این نشانه در افراد غمگین هم بهصورت محدود و گذرا دیده میشود.
۴. اختلال خواب
افراد افسرده برنامه خواب نامنظم و غیر معمولی دارند. این افراد در بعضی موارد دچار خوابِ بیش از حد و در بعضی موارد دیگر دچار کمخوابی و یا حتی بیخوابی هستند. متناسب با شرایط زیستی هرکس، یکی از این موارد بروز خواهد کرد. باید توجه داشتهباشید که بیخوابی یکی از نشانههای افسردگی پنهان است؛ پس قبل ازینکه با قرصهای خوابآور به دنبال درمان بیخوابی خود بروید، ریشه اختلال خوابِ خود را پیدا کنید.
۵. بیقراری
بیقراریِ بیدلیل در بعضی از موارد نشانه بیماری افسردگی است. اگر هر روز بدون اینکه شغل مهیجی داشته باشید یا بدون اینکه مشغول کار خاصی باشید، احساس بیقراری میکنید ممکن است که دچار این بیماری شده باشید.
۶. کسالت بیپایان
اگر تصور میکنید که روزهای بدرد نخور و کمکاری دارید و در عین حال، خستگیِ جسمی و روحی زیادی را تجربه میکنید، باید به فکر بررسی سلامت روان خود باشید. کسالت مداوم و نداشتن حس سرزندگی از جمله ویژگیهای بارز بیماری افسردگی است. این حس زمانی که با حس سرخوردگی (که ناشی از نداشتن روزهای مفید است) همراه میشود، میتواند جزو اصلیترین دلایل افسردگی شدید قرار گیرد.
۷. احساس گناه
احساس گناه بیمورد بههمراه احساس داشتن روزهای غیرمفید، از جمله نشانههای بیماری افسردگی است. بیماران مبتلا به چنین احساساتی معمولاً از جامعه و حتی از جمع دوستان خود فاصله میگیرند. البته در ناراحتیهای زودگذر هم میل به کنارهگیری از جمع و محیطهای شلوغ داریم، ولی باید این مسئله را درنظر داشته باشید که در بیماری افسردگی همه نشانهها بهصورت مداوم در شما باقی خواهند ماند.
۸. کاهش تمرکز
احساس کاهش تمرکز هم یکی از نشانههای این بیماری است. کاهش تمرکز معمولاً با احساس کمشدن سایر عملکردهای ذهن از جمله خلاقیت و توانایی فکر کردن به تصمیمهای بزرگ همراه است. البته در بعضی موارد، فقط یکی ازین نشانهها (کاهش تمرکز، خلاقیت و ...) در بیمار ظهور میکند ولی فرد همچنان کمشدن عملکرد کلی ذهن خود را حس میکند.
۹. افکار پریشان
فکر کردن مداوم به خودکشی و دیگر افکار تاریک یا احساس فرسایش ذهنی و آشفتگی بیش از حد ذهن، از جمله ویژگیهای افسردگی حاد است؛ پس بیشتر مواظب افکاری که وارد ذهنتان میشوند باشید.
۱۰. مشکلات جسمیِ ناگهانی و ناشناخته
افراد مبتلا به افسردگی، گاهی مشکلات جسمی ناگهانی و ناشناختهای را تجربه میکنند. مشکلاتی که در بعضی موارد با درمان دارویی طولانی و طاقتفرسایی همراه خواهد بود. این درحالیست که ریشهٔ اصلی این مشکلات، در روانِ بیمار است. مشکلاتی نظیر احساس نقص در عملکرد سیستم گوارشی، سردرد یا گرفتگیهای عصبی از جمله این بیماریهاست. اگر شما در خود یا در یکی از عزیزانتان این نشانهها را میبینید شوکه نشوید. مشورت کردن با متخصص سلامت روان بهترین گزینه برای درمان است. افسردگی بیماری رایجیاست که درمانهای نسبتاً ساده و عملی دارد.
توضیحات تکمیلی
همه میدانیم شرایط روحی ما نیز دقیقاً به اندازه شرایط بدنیمان اهمیت دارد، اما این اهمیت همیشه جدی گرفته نمیشود. بیماریهای جسمی اغلب با درد و رنج همراه هستند و این بهترین دلیل برای مراجعه به پزشک است. از طرفی غم و اندوه و افسردگی که از مشکلات مربوط به شرایط روحی ما هستند، معمولاً مورد توجه افراد قرار نمیگیرند.
خوب است بدانیم بیماریهای مربوط به ذهن و روان در برخی موارد از بیماریهای جسمی نیز خطرناکتر و مهمتر هستند. این نوع اختلالها در شرایط فیزیکی بدن نیز تاثیرات بسیاری دارند و در طولانی مدت آسیبهای فراوانی به قابلیتهای بدن ما میزنند. اولویت بخشیدن به این موارد اگرچه در فرهنگ ما جایگاه مناسبی ندارد، به خودی خود مهم است. اگر با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنید سعی کنید از شیوههای علمی و راههای استاندارد برای رفع مشکل خود اقدام کنید. پیشنهاد ما مراجعه به متخصصین روانشناس و روانپزشک است.