عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری گفت: آنچه گردشگری را تهدید میکند، بحران سیل و یا تبلیغات سیاه آن و حتی هشدارهای برخی کشورها درباره محدود کردن سفر به ایران نیست، نداشتن استراتژی و برنامه راهبردی است.
غلام حیدر ابراهیم بای سلامی با نگاهی به وضعیت موجود گردشگری کشور پس از اخطار برخی کشورها ازجمله وزارت خارجه بریتانیا به شهروندانش برای سفر به ایران در پی وقوع سیل و با توجه به برخی مقررات سیاسی داد،گفت: بدیهی است که بحرانهای طبیعی و امنیتی همیشه بر گردشگری تأثیر منفی دارد، چون تعریف گردشگری به امنیت و رفاه هر مقصدی وابسته است. شاید برخی از کشورها هم به شهروندان خود هشدار بدهند، این امر طبیعی است و نمیتوان منکر اثر چنین بحرانهایی در کشور شد. اما مشکل اساسی گردشگری ایران نبودِ برنامه است. با وجود تاکید قانون برنامه ششم توسعه برای تهیه و ارائه برنامه راهبردی گردشگری در سال نخست آن (۱۳۹۶)، متأسفانه تا کنون این اتفاق نیافتاده است، برای همین برنامهریزیهای گردشگری پراکنده و پریشان است. همین وضعیت باعث شده بسیاری از کشورها از برنامههای گردشگری ایران مطلع نباشند.
وی افزود: قطعاً بحرانهای بینالمللی، تحریمها و کمبود زیرساختها در کنار بحرانهای طبیعی مثل سیل سفر گردشگران خارجی به ایران را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات این بخش را تشدید میکند. در این شرایط دولت و بخش خصوصی باید با حساسیت اطلاعات دقیق را در اختیار آژانسهای گردشگری خارجی، کشورهای مبدأ و بازار هدف ایران قرار دهند و مقاصد امن که آمادگی لازم برای پذیرش گردشگران را صریح اعلام کنند، با شبکههای بینالمللی نیز در ارتباط باشند تا گردشگران بر اساس اطلاعات واقعی مقصد ایران را در مکانهایی که دارای بحران طبیعی نیستند، انتخاب کنند و با این اطلاعرسانی دقیق و سریع، اعتبار گردشگری ایران را افزایش دهند.
این استاد دانشگاه گفت: در حال حاضر مناطق زیادی از کشور که هنوز تحت تأثیر بحران طبیعی قرار نگرفتهاند برای پذیرش گردشگران آمادهاند اما هنوز سازماندهی نشدهاند. بازاریابی بینالمللی همچنان حلقه مفقوده گردشگری ایران محسوب میشود و به طور کارشناسی و تخصصی به آن پرداخته نشده است، برای همین در مواقع بحرانی مثل سیل و زلزله نمیتوانیم برنامهریزی داشته باشیم و یا به آژانسهای خارجی و کشورهای مبدا این اعتماد را بدهیم که به ایران سفر کنند.
رئیس انجمن علمی گردشگری ایران، صنعت گردشگری را با ضعف بخش دولتی و خصوصی مواجه دانست و اظهار کرد: گردشگری ایران از نا به سامانی و رویکردهای غیرتخصصی و غیرکارشناسی و ضعف برنامهریزی رنج میبرد. از طرفی بخش خصوصی بزرگی در گردشگری ایران وجود ندارد که بتواند تبادل نظر و تعاملی با بخشهای گردشگری منطقهای و بینالمللی داشته باشد و سخن آن قابل اعتنا و از اعتبار بالایی برخوردار باشد. بخش خصوصی فعال در گردشگری به شدت پراکنده و ضعیف است.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری سپس درباره برخورد با صنعت گردشگری در سطح کلان کشور با وجود بحثهای زیادی که درباره اهمیت آن مطرح شده است، گفت: نداشتن شناخت از صنعت گردشگری مهمترین مساله دولت است. هم دولت و هم مجلس، گردشگری را به عنوان بخش اقتصادی در اولویت برنامههای خود ندارد، برای همین آسیب فراوانی به گردشگری ایران وارد شده است. متأسفانه تیم اقتصادی دولت، گردشگری را به عنوان بخش اقتصادی کلان و بزرگ که به درآمدزایی و ایجاد اشتغال منجر میشود و جلب مشارکت مردمی میکند، نمیشناسد و تا به حال هم در برنامههای دولت محلی از اعراب ندارد. ممکن است در برخی سخنرانیها اظهارنظرهایی کرده باشند اما عملاً در برنامهریزیها به آن پرداخته نمیشود.
وی افزود: علت اساسی این است که ما سواد گردشگری نداریم. شناخت از گردشگری معمولاً مبهم است که بر آن اساس مباحث کلی و مطالب سطحی را اعلام میکنیم، مثل اینکه گردشگری درآمدزا است و ایجاد شغل میکند، درحالیکه بدون طراحی، برنامهریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری جدی، گردشگری به جایی نمیرسد. شاهد هستید هیچ کسی در سخنرانیها راجع به گردشگری، کم نمیآورد اما در برنامهریزیها بویژه در مدیریت اجرا، بسیج منابع و مشارکتها این امر وجود ندارد.
بایسلامی تاکید کرد: گردشگری به غایت یک امر سیاسی و وابسته به سیاستگذاریهای دولت است. متأسفانه تیم اقتصادی دولتهای گذشته و حال چنین باوری نداشتهاند. برای مثال شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری کشور (که ریاست آن با رئیس جمهور یا معاون اول رئیس جمهور است) سه سال میشود که تشکیل نشده است، زمانی بحث اعضای این شورا این بود چرا دستور جلسات در سطوح کلان و مبتنی بر مشارکت مردم نیست اما الان بحث این است که چرا جلسهای تشکیل نمیشود. این یک نشانه است و امیدواریم بزودی این شورا تشکیل شود. ما پیشنهادهای خوبی برای برانگیختن مشارکت مردم در کشور برای رونق گردشگری داخلی و ورودی ارائه کردهایم که هنوز جلسهای تشکیل نشده است اما امیدواریم در دستور قرار بگیرد. حداقل این است که رئیس جمهور در یکی از جلسات شورا شرکت کنند و دستور دهند این صنعت در کنار دیگر صنایع رونق پیدا کند.