اول اینکه درحالیکه آمریکا به دنبال کاهش صادرات نفت ایران به صفر است، این کار اصلا از لحاظ عملی ممکن نیست؛ کاملا مشخص شده است که هیچ جایگزینی برای ۲.۵ میلیون بشکه در روز نفت، در بازار وجود ندارد. حالا که صادرات نفت ایران به حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است، قیمت نفت به بالای ۷۰ دلار جهش کرده است و در صورتی که صادرات ایران بیش از این کاهش یابد و پیشبینیها برای جهش قیمتها به بیش از صد دلار درست از آب در بیاید، حتی در صورتی صادرات ایران به ۱ میلیون بشکه در روز هم کاهش پیدا کند، افزایش قیمت نفت، کاملا درآمد از دست رفته از کاهش صادرات را جبران میکند.
دوم این که جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریمهایی که بر علیه روسیه وضع کرده است باعث شده است این دو کشور تمایل کمتری در همراهی با تحریم ایران از خود نشان دهند و اتحادیه اروپا هم که برجام را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماسی خود تلقی میکند، بیشتر از گذشته، تحریمهای فرامرزی آمریکا را به عنوان خطری برای هویت و استقلال خود قلمداد میکند. در گذشته همکاری هماهنگ با همه قدرتهای جهانی بود که در دیپلماسی ایران سیاستگذاری موثری به وجود میآورد.
بیشتر بخوانید:
سوم این که تحریمهای آمریکا زمینه مهمی را برای تغییری تاریخی در سیستم مالی جهانی به وجود آورده است. در چندین دهه گذشته دلار آمریکا در سیستم مالی جهانی حکمرانی میکرده است، اما خروج آمریکا از توافق هستهای کشورهایی مثل روسیه، چین، هند و ترکیه را تشویق کرده است تا با ارزهای ملی خود با ایران تجارت کنند. اگر اروپا هم در ایجاد سیستم مالی مخصوص به پرداخت به ایران موفق شود، سایر کشورها میتوانند با استفاده از این سیستم یورویی، تجارت خود با ایران را ادامه دهند و حکمرانی آمریکا بر بازارهای جهانی پایان یابد.
چهارم این که بقیه کشورهای باقی مانده در برجام، توافق هستهای با ایران را به عنوان وسیلهای برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا به حساب میآورند. این حقیقت است که برجام یک توافق چندجانبه است که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت حمایت میشود و دولت ترامپ به صورت یکجانبه از آن خارج شد و حالا سعی میکند دولتهایی که هنوز به آن پایبند هستند را مجازات کند. هرگونه تسلیم شدن در این مساله باعث میشود آمریکا در سیاست جاری خود خصمانهتر برخورد کند. بنابراین هم ایران و هم اتحادیه اروپا برای جلوگیری از افزایش یکجانبهگراییهای آمریکا، حفظ برجام را یک ضرورت استراتژیک تلقی میکنند.
پنجم این که متحدان قدرتمند آمریکا مانند اتحادیه اروپا و ژاپن به حمایت خود از برجام ادامه میدهند و تنها تعداد انگشتشماری از متحدان منطقهای آمریکا، شامل عربستان، امارات و اسرائیل از تصمیم ترامپ حمایت کردهاند، درحالیکه بازیگران تاثیرگذار منطقه، مانند ترکیه، عمان و عراق به حمایت خود از توافق هستهای ادامه میدهند و تغییرات ژئوپولیتیکی مهم منطقه هم به نفع ترامپ نیستند؛ بشار اسد که مورد حمایت ایران و روسیه است، در حال پیروز شدن در جنگ سوریه است، کمپین آمریکا در افغانستان شکست خورده است، عربستان سعودی نتوانسته است حوثیهای یمنی که مورد حمایت ایران هستند را شکست دهد و قطر هم با کمک ایران و ترکیه در برابر تحریمهای سعودیها و اعراب، موفق ظاهر شده است. این تحولات باعث شدهاند که ایران راحتتر بتواند راههایی برای مقابله با تحریمهای آمریکا طرحریزی کند.
با این اوضاع، دور جدید تحریمهای آمریکا بر ضد ایران فقط تنشهای خاورمیانه را تشدید خواهد کرد و نخواهد توانست واشنگتن را به اهداف ضد ایرانی خود نزدیک کند. به احتمال زیاد راهکار یکجانبهگرایی ترامپ در مورد ایران باعث میشود مواضع آمریکا از متحدان همیشگی خود دورتر شود و قدرتهای بلوک شرق، اروپا و قدرتهای منطقهای نظیر ایران، ترکیه و عراق به هم نزدیک شوند.