عضو هیئت مدیره انجمن مشاوره ایران، گفت: امروز ذائقه افراد از نظر عاطفی بر اثر تاثیری که از شبکههای مجازی میگیرند، تغییر کرده است و این مسئله به طور مستقیم بر رفتار زناشویی اثر میگذارد.
داود نوده ئی مشاور و عضو هیئت مدیره انجمن مشاوره ایران که بیشترین فعالیت خود را در حوزه مشاوره زوجین انجام میدهد، در خصوص مهمترین علل طلاق در جامعه امروز، افزود: ابتدا باید بگویم این موضوع که آمار طلاق در سه سال و نیم اول زندگی بالاست باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. به نظر میرسد یک قسمت مهم مشکل ارتباطی زوجین دلیل اصلی طلاقهای امروز است. مهارت ارتباطی آنها عموماً ضعیف است و در سالیان پیش از ورود به زندگی مشترک توجه جدی به شناخت بعدهای هیجانی، عاطفی، معنوی و هویتی خود نکردند. در مدارس ما نیز این موارد به درستی آموزش داده نمیشود.
وی ادامه داد: اگر بدون شناخت هیجانها و عواطف و هویت خود وارد مرحله مهمی مانند زندگی مشترک بشویم و از سوی دیگر مهارتهای لازم برای زندگی مشترک را کسب نکرده باشیم قطعاً در برقراری رابطه امن دچار مشکل خواهیم شد. در واقع عمده افرادی که طلاق میگیرند علت اصلی طلاق آنها این است که نتوانستهاند برای همدیگر یک دلبستگی ایمن ایجاد کنند.
این متخصص زوج درمانی افزود: مشکل دیگر برخی زوجین وابستگیهایی است که نسبت به خانواده اولیه خود دارند و دخالتهایی که آن خانوادهها در زندگی مشترک افراد میکنند. شاید هنوز حد و مرز داشتن رابطه صمیمانه با خانواده و داشتن حد و مرزها را افراد فرا نگرفته باشند و این باعث میشود ازدواج به عنوان یک عامل مشخص کننده نبود این مهارت در افراد خود را نشان بدهد. سومین نکتهای که در اختلافهای زوجین اثرگذار است هم به تأثیر رسانههای اجتماعی و تغییر دادن ذائقه افراد باز میگردد.
نوده ئی در توضیح بیشتر تأثیر رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی در بروز اختلاف زوجین و تأثیرش در فراوانی طلاق در جامعه اظهار کرد: ببینید امروز ذائقه افراد از نظر عاطفی بر اثر تأثیری که از شبکههای مجازی میگیرند تغییر کرده است و این به طور مستقیم بر امور زناشویی افراد اثر میگذارد. ما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که آزادانه به شبکههای مجازی دسترسی وجود دارد و لازمه نوع زندگی امروز این است اما این دسترسی از طرفی باعث نوعی تنوع طلبی در آقایان به لحاظ جنسی و در خانمها به لحاظ عاطفی میشود. رفتارهای رمانتیک نمایشی در این فضاها به شدت زیاد است و این باعث میشود رضایتمندی افراد در زندگی واقعی کمرنگ شود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در رویکردهای روان شناسی باید به سمتی حرکت کنیم که از رویکرد مرضی دور بشویم و به سمت رویکردهای رشدی و روان شناسی مثبت حرکت کنیم، در این باره نیز گفت: امروز با توجه به همه این شرایط لازم است به جای صحبت از امور سلبی به امور ایجابی بپردازیم یعنی به جای آنکه تمرکز کنیم روی این موضوع که ما میخواهیم افراد چه چیز نباشند روی این تمرکز کنیم که افراد باید چه بشوند.
نوده ئی ادامه داد: یکی از مشکلات امروز ما این است که رابطه جامعه پژوهشی با بخشهای اجرایی گسسته شده است. اینکه پژوهشهای ما گویی ناظر بر نیازهای جامعه نیست. مقالاتی مینویسیم که پایهاش در سطح تئوریهایی است که در غرب مطرح است و سراغ جامعه به صورت مستقیم نمیرویم. پژوهشگران باید به دادگاههای خانواده مراجعه کنند و آنچه در داستان طلاق رخ میدهد را برای پژوهش نشانه بروند.
وی ادامه داد: برای همین میگویم باید از نگاه سلبی خارج بشویم. باید به تک تک افراد و روابط آنها و دلایل اختلافات زوجین نگاه کنیم و در سیاست گذاری ها آنها را جا دهیم. از سوی دیگر اگر دائم بخواهیم روی آسیبها تمرکز کنیم در واقع همان را بازتولید میکنیم و همان گفتمان را شکل میدهیم و جامعه را به سمت همان سوق میدهیم. اما در گفتمان ایجابی در واقع ما از انتظارات حرف میزنیم و آنها را پر رنگ میکنیم و این یک گفتمان جدید در جامعه ایجاد میکند.
این متخصص زوج درمانی بیان کرد: وقتی دائم درباره خیانت صحبت کنیم همان موضوع در جامعه عادی سازی میشود. اما اگر درباره وفاداری صحبت کنیم در واقع داریم درباره انتظارات صحبت میکنیم و باعث میشویم گفتمان آن در جامعه در سطوح مختلف فرهنگ سازی شود. باید از کسانی که صاحب فکر و اندیشه هستند و به فلسفه و جهان بینی روشن در مباحث روان شناسی دست پیدا کردهاند بخواهیم به این رویکرد توجه جدی کنند.
وی در پایان گفت: در وهله نخست ما باید سبب شناسی هر معضل اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد و… را بومی کنیم و از سوی دیگر باید از رویکردهای سلبی به سمت رویکردهای ایجابی قدم برداریم. حرفهایی که در غرب زده میشود درباره ریشههای طلاق را نباید مدام بر زبان بیاوریم چرا که دلایل طلاق در هر جامعه تفاوت دارد.